aida_kz's Reading List
78 stories
Come home Daddy by Yellsuniflower
Yellsuniflower
  • WpView
    Reads 56,451
  • WpVote
    Votes 1,203
  • WpPart
    Parts 5
خب گایز این ی رمان عاشقانه بی دی اس امِ سو دستمالاتونو بزارید دم دستاتون ...
مجموعه گودال سیاه by Robi963
Robi963
  • WpView
    Reads 289,624
  • WpVote
    Votes 9,304
  • WpPart
    Parts 76
تنها با یک نگاه در چشمانش سرنوشتم تغیر کرد
... by vahedshomare8
vahedshomare8
  • WpView
    Reads 1,003,951
  • WpVote
    Votes 17,629
  • WpPart
    Parts 146
بررسی تئوری خطرناک ترین سایت جهان یعنی اونلی فنز
※همسایه دوست‌داشتنی من※ by 7_Apple_Pie_7
7_Apple_Pie_7
  • WpView
    Reads 10,967
  • WpVote
    Votes 686
  • WpPart
    Parts 27
چِلسی جِیمسِن؛ بعد از پایانی دردناک برای رابطه اش، تنها زندگی می کند. تلاش می کند تا مشکلات را پشت سر گذاشته و به جلو حرکت کند، هر چند که کار آسانی نیست؛ چراکه به عنوان شخصی که متوجه شد دوست پسر قبلی اش به او خیانت کرده و عاشق شخص دیگری شده است، احساس شکست می کند. نقل مکان نمودن به آپارتمان جدیدش حرکت خوبی بود اما او اوقات زیادی را به خواندن کتاب های سکسی، نوشیدن شراب و تلاش برای تسلیم نشدن، می گذراند. دِیمیِن هِنِسی؛ همسایه ی سکسی و جذابی که بسیار موفق است، در لحظه زندگی می کند و هیچ علاقه ای مبنی بر ایجاد تغییر در زندگی اش، ندارد. او از تنها زندگی کردن خوشحال بود؛ از نقاشی کردن و نگه داری سگ های عزیزش لذت می برد. دِیمیِن با چلسی ملاقات کرد و آنها به یکدیگر متصل شدند اما دِیمیِن رازهایی داشت که او را از داشتن هرگونه رابطه ای منع می کرد. "من همیشه تو رو میخواستم، از همون لحظه ای که در خونه ام رو زدی و بهم گفتی شیطان....من فقط میخوام تا دوباره مزه لبهات رو بچشم و صدای ناله ات رو، از دور زبونم بشنوم." "تو حسابی دهنت سرویسه، چلسی جیمسن. چون من میخوام تمام مدت درونت باشم."
❌ دلبـــر  ❌ by _whitewolff_
_whitewolff_
  • WpView
    Reads 400,038
  • WpVote
    Votes 12,971
  • WpPart
    Parts 87
دختری که بخاطر پول وارد رابطه ای میشه که راه برگشتی توی اون وجود نداره... * اگه از خوندن صحنه های باز و خشن و الفاظ رکیک و روابط bdsm خوشتون نمیاد این رمان توصیه نمیشه * 2021 - Completed
WILD ANGEL /فرشته وحشی by parya_fzt
parya_fzt
  • WpView
    Reads 5,391
  • WpVote
    Votes 305
  • WpPart
    Parts 7
های گایز این رمان از اونجایی شروع میشه که دختر داستان ما در شب عروسیش دزدیده میشه و مجبوره با گروگان گیرا، دست به یکی کنه تا بتونه محموله مهمی که گم شده رو پیدا کنه . داستان عاشقانه و معمایی ٫مافیایی هست و سعی کردم به بهترین شکل بنویسمش. گایز اگه خوندن این رمانو رو شروع کردید واقعاا خوشحال میشم نظراتتون رو بهم بگید;)
برگهای رقصنده by novelsaman
novelsaman
  • WpView
    Reads 45,738
  • WpVote
    Votes 355
  • WpPart
    Parts 23
-- رمان صحنه دار برگهای رقصنده داستان زنی هست به نام سها که ماجراهای مختلف عشقی و سکسی براش پیش میاد توصیه می کنم فقط بزرگسالان این رمان رو بخونن چون دارای صحنه های باز و توصیفات جزئی از سکس و شهوت هست داستان از خاطرات دانشگاه و شیطنت های شهوانی سها شروع میشه تا عاشقی و ماجراهای جذاب دیگه ... یه پارتشو بخونی میخکوب میشی 🔥
تمام قلب من by iicequeenn
iicequeenn
  • WpView
    Reads 531,434
  • WpVote
    Votes 32,503
  • WpPart
    Parts 153
خاطره به کنار... حتی اسمم را هم فراموش کردی! همین روزهاست که یکی از عاشقانه هایم را برای کسی بفرستی و ‌بگویی : ببین این متن چقدر شبیه ما دوتاست...
Sophia [Completed] by restxrk
restxrk
  • WpView
    Reads 889
  • WpVote
    Votes 300
  • WpPart
    Parts 13
این عجیبه ... خیلی عجیب! و البته کوتاه، بسیار کوتاه! معنی و مفهوم؟ دقیق نمیدونم- از مجموعه داستان های سمفونی درد.
SalvA ( Ziam FanFiction ) by nila95niloo
nila95niloo
  • WpView
    Reads 17,544
  • WpVote
    Votes 1,983
  • WpPart
    Parts 29
این کتاب، داستان زندگی يه آدمه... يه دختر ۱۳ ساله که درد کشیدن جزو لاینفک زندگیشه... درد يه دختر ۱۳ ساله چی ميتونه باشه؟ این سوال خودش درده و این دختر، کم درد نداره...پس بیاید به درداش اضافه نکنیم و سوال رو کمی تصحيح کنیم... "درد از کجا شروع شد؟" #درد با جنگ شروع شد... #درد با دفن تن گلوله بارون شده ی برادر تازه دامادش شروع شد... #درد با تجاوز و بیرون کشیدن قلب تپنده ی تازه عروسش شروع شد... #درد با تحویل گرفتن بدن بی سر پدر و دومین برادرش شروع شد... #درد با گم شدن تنها برادر باقیمانده اش تو جنگ شروع شد... #درد با شکافتن شکم مادرش و در آوردن کوچکترین فرد خانواده اش، شروع شد... #درد با نگاه های بی شرمانه ی افرادی که خودشون رو مسلمون خطاب می کردن، شروع شد... #درد با فروختن دخترک ۱۳ساله ی داستان به يه خارجی پدوفیلی شروع شد... به زندگی دردناک "سَلْوا" سلام کنید... بله، درست خوندید، اما توی توضیحات یا اسم داستان اشتباهی نشده، این يه فن فیکشن با شیپ زیامه، اما با کمی چاشنی حقیقت...