zkvj_84's Reading List
18 stories
  Monster roommate  by shjkv7
shjkv7
  • WpView
    Reads 11,000
  • WpVote
    Votes 938
  • WpPart
    Parts 20
خلاصه : دختر عموی جئون جانگ کوک ، جئون رومی توی بورسیه دانشگاه استنفورد قبول میشه و برای تحصیل میخواد به کالیفرنیا بره اما به شرطی که پیش پسر عموش جئون جانگ کوک زندگی کنه اما این مشکل بزرگیه چون رومی و جانگ کوک با هم دشمن خونی هستن . چی میشه اگه رومی کیم تهیونگ ، دوست جانگ کوکو ببینه و عاشقش بشه و برای اعتراف کردن بهش با دشمنش متحد بشه ؟ آیا رومی میتونه اعتراف کنه یا نه ؟ آیا تهیونگ رومی رو قبول میکنه یا نه ؟ شخصیت ها : جئون جانگ کوک ، جئون رومی ، کیم تهیونگ
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 468,682
  • WpVote
    Votes 74,510
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action
Badboy,Badgirl{complete} by k_pop_fanfic
k_pop_fanfic
  • WpView
    Reads 72,795
  • WpVote
    Votes 6,802
  • WpPart
    Parts 43
◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد ◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات • ◉ قسمتی از فیک: لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی. برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟! در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش که توی نزدیک ترین پارکینگ به در آسانسور پارک شده بود و باز کرد و با اشاره به پایین تنم با خنده دندون نمایی،چشمکی زد وگفت:چون اون موقع نمیدونستم انقدر کوچیکه! سوار شد و گاز داد و بیرون رفت،انقدر از حرفش حرصی و شوکه شده بودم که دهنم باز مونده بود، شروع به خندیدن کردم و فکم قفل کرده بود... اون دختره ی....چی گفت؟چشم هامو با اعصبانیت بستم و چنگی به موهام زدم...می‌کشمت دختره ی پرو! به سطل اشغالی که کنار ستون بزرگ داخل پارکینگ بود لگد محکمی زدم که صدای دادم بلند شد.... • | #badboy_badgirl🏨🧩| ◉ Couple: #lizkook #rosmin ◉ Writer: #sahr • ◉ کارکتر ها: #Bts - #Jungkook • #Jimin #Blackpink - #Lisa • #Rose #Gidle- #Miyeon #Astro - #Eunwoo #Sf9 - #Jaeyoon وضعیت:تمام شده.
𝗛𝗨𝗡𝗧𝗘𝗥 | هـانتـ‌ر by jeonvear
jeonvear
  • WpView
    Reads 203,743
  • WpVote
    Votes 17,444
  • WpPart
    Parts 49
+ من از زجر دیدن دیگران لذت میبرم ! _ چه جالب ! چون منم از زجر دیدن خودم لذت میبرم ، فکر کنم بتونیم درد همدیگه رو تسکین بدیم... شاید اینجوری حس عذاب وجدانم کمتر بشه ‌ زجر دیدن میتونه لذت بخش باشه وقتی اون گوشه ذهنت هنوز هم خودت رو سرزنش میکنی..البته..این گزینه برای انسان هایی با روان سالم صدق نمیکنه..! باید روانت درگیر باشه تا از این موضوع لذت ببری.. و حالا چه چیزی برای اونها بهتر از تسکین دهندگی درد هم بود!؟ - دوست داشتن تو یه بازیِ که آخرش باخته :) •••• ᴊᴇᴏɴ ᴊᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ | ʜᴏᴀɴɢ ʟᴀʀᴀ •••• رومنس_BDSM_اسمات_ درام_رازآلود_HORROR ،به‌قلم‌نینا،
Void Of Voice by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 5,435
  • WpVote
    Votes 469
  • WpPart
    Parts 8
"من یه ادم کش لنتی نیستم من یه جیب برم دست از سرم بردار" جونگکوک بلند سرش داد کشید و روی میز کوبید "باشه ولی اون دختر کوچولو قبول کرده شاید بخوای بخاطر اونم که شده لجبازیو بزاری کنار" از حرص دندوناشو بهم میسابید "تهیونگ محض رضای فاک پای اونو وسط نکش" جونگکوک با اخم به تهیونگ هشدار داد "دوسش داری؟" تهیونگ با خنده پرسید جونگکوک سر جاش نشست "به تو هیچ ربطی نداره" تهیونگ ابروهاشو بالا انداخت "پس عاشقشی" جونگکوک چشم غره ای بهش رفت × × شخصیت اصلی: جونگکوک کاپل: دختر پسری، یونمین
ENEMYS: BOOK 1;(The Enemy Of My Enemy Is My Friend) by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 22,929
  • WpVote
    Votes 2,067
  • WpPart
    Parts 17
سیاهی، تاریکی، شب،خون... داستان از جایی شروع شد که مادربزرگم فهمید من چیم، ولی اون نمیخواست قبول کنه، اون از این وضع ناراضی بود؛ پس منو کشت. اما من... موجودی بودم که نمیمردم فقط احساساتم رو کشتم چشم های واقعی ، فهمیدن، دروغ های واقعی خون، مرگ، خون، مرگ، خون، مرگ این چرخه تا اخر عمر همراهم بود داستانم را در روز بخوان و در شب منتطرم بمان؛ خون تو بوی خوبی میده. شخصیت اصلی دختر: رزا شخصیت اصلی پسر: تهیونگ
ENEMYS: BOOK 2 ;(THE HUNT) by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 589
  • WpVote
    Votes 80
  • WpPart
    Parts 1
when the past comes and hunt you what will you do? . وقتی گذشته به سراغت میاد و میخواد شکارت کنه چیکار میکنی؟! . چشمامو بستم و گذاشتم خاطرات از ذهنم بگذرن من یه شیطان بودم با گذشته ای تاریک اما نوری توی زندگیم روشن شد؛ رزا! درسته اون خودش توی تاریکی غرق شده بود اما منو از اعماق دریا نجات داد اما الان.... گذشته من درحال شکار کردن نور زندگیمه و من جلوشو میگیرم... . کتاب دوم ENEMYS
RED WOLF 1 (Vampire's Pride) by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 87,798
  • WpVote
    Votes 9,161
  • WpPart
    Parts 22
به ردوولف خوش اومدی! ردوولفی که بعد از هاگوارتز جادویی ترین کالج و بعد از آلکاتراز ترسناک ترین زندان برای هر فردی است. متاسفم؛ اما... فقط کافیه واردش بشی؛ تا دیگه راه فراری برات باقی نمونه! -فصل ١ ردوولف📔 "غرور یک خون آشام"
RED WOLF 2 (Daddy) by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 101,506
  • WpVote
    Votes 6,532
  • WpPart
    Parts 20
از من به تو نصیحت هیچ وقت عاشق پدر خوانده ات نشو! مخصوصا اگه یکی شبیه کیم تهیونگ باشه... -فصل ٢ ردوولف📔 "پدر"
᭝‌ 𝐒𝐞𝐫𝐞𝐧𝐝𝐢𝐩𝐢𝐭𝐲 by Aristya_1016
Aristya_1016
  • WpView
    Reads 25,878
  • WpVote
    Votes 3,366
  • WpPart
    Parts 74
،، وضعیت: پایان‌یافته𓏲 ⤎ زمانی که مین تیا از فشار زندگی نکبت‌بارش می‌خواست به زندگی خودش خاتمه بده، یک سانحه توی نظام هستی به وجود اومد. شاید تیا از درون مرد اما جسم اون هنوز زنده بود! یک سفرِ روح، شخصی رو از گذشته به آینده کشوند و در جسم اون زنده کرد. پارک تانیایی که توی تاریخ به زنی بی‌رحم مشهور بود حالا در جسم ضعیفی چشم باز کرده بود تا سرنوشتش رو کامل کنه. شاید تانیا دلش می‌خواست زندگی جدیدی رو شروع کنه اما خون یک نفر روی دست‌هاش سنگینی می‌کرد و به قتل متهم بود. عشق چطور؟ جونگ کوک می‌تونست قلب سرد اون رو گرم کنه؟ ⋅───╼─╾───⋅ جونگ‌کوک با انگشت شست مشغول نوازش گونه نرمم که به خاطر اشک‌ نسبتا مرطوب شده بود، شد. خشکی لب‌هام باعث می‌شد طعم بوسه‌ای که داشت بهم هدیه می‌داد مزه درد و عجز بگیره. - می‌ترسم از روزی که مجبور باشم این لب‌های باریک و این آغوش امن رو رها کنم و برم. با چشم‌هایی که تنها به لب‌هام خیره بود و چونه‌ام رو نگه داشته بود، زمزمه کرد: - نترس به خاطر اینکه حق همچین کاری رو بهت نمی‌دم... هر جا تو باشی من هم همون‌جا هستم چون ستاره همیشه کنار ماهِ تیره‌اش می‌درخشه! ᝰ Couple: ⤷ Jeon Jungkook x Min Tia ⤷ Park Jimin x Kim Hara ⤷ Luhan x Park Tanya ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Fantasy ⤷ Historical ⤷ Mystery ᝰ UP: یک‌بار در هفته