armyala's Reading List
9 stories
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 369,784
  • WpVote
    Votes 52,320
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
حبه قند by AlbaWritter2
AlbaWritter2
  • WpView
    Reads 1,536
  • WpVote
    Votes 55
  • WpPart
    Parts 1
Lump sugar فکر کن شب یکی به فاکت بدی صبح پاشی بری دانشگاه ببینی استادته🙆‍♀️ بخونین ببینین چی میشه ! 😎 کاپلاش تهگی و کوکمین Couple:yoontae#taegi#kookmin#jikook #smut #drama
𝐺𝑒𝑖𝑠𝒉𝑎 |✨| 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 * by IMXNEUL
IMXNEUL
  • WpView
    Reads 176,678
  • WpVote
    Votes 27,768
  • WpPart
    Parts 43
༈ 𝐺𝑒𝑖𝑠𝒉𝑎 ༈ { هرزه } ~فصل یک کامل شده فصل دوم هم کامل شده~ 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 ⌇ 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑡𝑎𝑒 𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑠𝑒 , 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑢𝑡 -"عشق برات کافیه؟" -"عشق تنها چیزیه که کنترلم میکنه" .... -1 #𝑡𝑎𝑒𝑔𝑖 -1 #𝑆𝑚𝑢𝑡 -1 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 -1 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -1 #𝑗𝑢𝑛𝑔𝑙𝑜𝑜𝑘 -1 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -2 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -2 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -4 #𝑡𝑎𝑒𝑔𝑖 -5 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -5 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 -6 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -7 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -7 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛
𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑺𝒘𝒂𝒏🖤🦢 by Devil_CrazyAngle
Devil_CrazyAngle
  • WpView
    Reads 24,146
  • WpVote
    Votes 3,626
  • WpPart
    Parts 27
[complete] ─ ̶Season 1 "Black Swan" ✔️ ─ ̶Season 2 "Black Torment " وقتی خبر مرگ مادر بزرگ بهمون رسید تعجب کردیم چون نباید درست باشه، مادربزرگ سالم ترین پیرزنی بود که میشد دید و خبر مرگش عجیب بود ولی عجیب تر از همه وصیتش بود... " سلام به نوه های عزیزم ! اگه الان دارید این نامه رو میخونید یعنی من مردم و راز بزرگی رو با خودم دفن کردم. عزیزانم از شما میخواهم به کاخ خانوادگی برید و دور هم جمع بشید و مثل گذشته ها باهم باشید و برای مهمانی بزرگ آماده بشید." ─ ̶ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ ፧ Namjin, Kookv, Hopemin ─ ̶ ɢᴇɴʀᴇ ፧ Psychology, Smut, Angest, Romance, Mystrey
امپراطوری خانواده ی مالیک by Louis-Tommo-fangirl
Louis-Tommo-fangirl
  • WpView
    Reads 6,837
  • WpVote
    Votes 731
  • WpPart
    Parts 16
میخواهم با خانواده ی ملیک اشنا بشید... مهم تر از اون.. میخواهم با زین اشنا بشید.... . با دقت به این داستان گوش بدید ... بهتون قول میدم این خانواده با بقیه خانواده ها خیلی متفاوته مطمئنم این از خانواده خوشتون میاد
Moscow | Hopemin Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 106,086
  • WpVote
    Votes 16,337
  • WpPart
    Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.
Marin by salasen
salasen
  • WpView
    Reads 4,134
  • WpVote
    Votes 1,188
  • WpPart
    Parts 42
- منو ببر مراکش...
Begin. by cigarettesyoon
cigarettesyoon
  • WpView
    Reads 58,738
  • WpVote
    Votes 7,895
  • WpPart
    Parts 16
" جانگکوک عزیز. من متوجه زخم های روی دست هات از زیر آستین بلندت شدم. این گل های یاس رو توی آب بذار و هر روز ی خورده از اون آب به دستات ، به زخمات بزن. توی افسانه ها میگن بوی گل یاس آدم رو جادو میکنه و باعث میشه گناهانش رو ترک کنه ".
The world which it was mine by Destinsisues
Destinsisues
  • WpView
    Reads 7,819
  • WpVote
    Votes 1,094
  • WpPart
    Parts 13
یونگی یک روز صبح توی تخت خودش با لباس بیمارستان بیدار میشه و هیچ گذشته ای از خود به خاطر نداره. متوجه میشه که یک هم خونه به اسم جانگ کوک داره که علاقه ای به کمک کردن در به خاطر اوردن گذشته او نداره زیرا...