یه وانشات در مورد عشقی متفاوت از کوکوی :)
همه چیز از جایی شروع میشه که تهیونگ به عنوان یکی از اسرای جنگی زندانی میشه و در اونجا جونگکوک رو ملاقات میکنه .
کاپل : کوکوی
ژانر : درام ، عاشقانه ، اسمات
#OneShot #KooKV #VKooK #Smut #Drama #Romance
#وانشات #کوکوی #ویکوک #عاشقانه #اسمات #درام #رومنس
|تکمیل شده|
سعی کن دوباره دستت رو بلند کنی تا دیگه انگشتت هم به اون دوست دختر کوچولوت نخوره...
این یه تهدید توخالی نبود، کیم تهیونگ میتونست حرفهاش رو عملی کنه!
جئون جونگکوک از اینکه شاهد تهدید شدن یکی از معشوقههای چاپلوسش توسط اون پسر تازه وارد بود نهایت لذت رو میبرد.
این داستان درباره کیم تهیونگه، کسی که مرکز توجه دوتا خواهر و برادر، جئون جونگکوک و جئون آرورا میشه کسایی که پسر و دختر بد مدرسه ان.
کاپل اصلی:کوکوی
کاپل فرعی:سپمین
ژانر:روزمره، مدرسهای، رومنس، اسمات
شروع اپ:2021/5/14
پایان اپ:2022/3/11
″credits to @TaeNiaV who wrote this beautiful fanfiction″
cover by: ADA
تهیونگ و جانگ کوک دوتا زوج خوشبخت هستن که توسط کسایی که بچه دارن احاطه شدن.تهیونگ به فکر حامله شدن میفته ولی اونا با یه عالمه چالش روبرو میشن.
-اسمات
-تاپ کوک
-باتم ته
-ترجمه شده توسط خودم 🌝
-کردیت kookvszn
_ اگه یه رنگ بودی ، چه رنگی بودی؟
+ نمیدونم...شاید سیاه، رنگ آرامش بخشیه...تو چی؟
_ دوست داشتم بگم سفید تا بتونم مکملت باشم ولی آخه سفید نیستم...شاید کِرِم؟
+ مهم نیست چه رنگی باشی، بهرحال من فقط با تو کامل میشم...
_ میدونی...تو روشن ترین و درخشان ترین سیاهِ دنیایی!
ژانر : فانتزی و امگاورس، رمنس، مدرسه ای، کمی کمدی، انگست
کاپل ها: کوکوی و بقیه هم تو داستان مشخص میشه🙈💜
#1 Romance ⭐
#5 omegaverse ⭐
#1 kookv ⭐
#2 فیک ⭐
[در حال آپ]
دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شده است.
و این همون جریان زندگی بود!
آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار میداد!...
و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونههاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد.
چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود.
و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید...
+ پسر توی نقاشی؟
_ پسر توی رویا؟
[ فصل دوم بوک CURSED]
کاپل اصلی : کوکوی
کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
به آرام ترین شکلی که میشد بهم نزدیک شدی، آنقدری حرفه ای و چیره دست، که حال نمیتوانم تو را دور از خود تصور کنم.
آنقدری که باور دا رم مال منی،گرچه که من آنقدر بی عرضه ام که نتوانم از اموالم محافظت کنم.
همانگونه که کمی پیشتر تمامت را میخواستم،مدتی که گذشت ،قلبت را،پس از آن افکارت ،قانع تر شدم و لب هایت را التماس کردم ،سپس دستهایت ،اما اکنون فقط چشمانت...صدایت... وجودت!
کاپل:kookv_yoonmin
ژانر:رمنس_درام_اسمات_مدرسه ای
[وضعیت:کامل شده]
Start: 15 June 2020
تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس میزنی!
[𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱]
ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ
ꜱ ᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_
(قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد
= کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم
با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد
=گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ بدون تو می میره
به زور باهات بودم ولی....
اشک هاش رو پاک کرد و لبخندی
= به زور عاشق اون رییس مافیایی که همه ظالم می دونستنش نشدم
با دست های کوچیکش تفنگ رو گرفت و روی سینه ی یونگی گذاشت
×ازت متنفرم
یونگی تلخندی زد و سر اسلحه رو درست روی قلبش گذاشت
_ بزن جیمین دقیقا جایی رو بزن که توش قرار داری
قطره اشکی از چشمش پایین ریخت و سرش رو پایین انداخت
×من احمق دوست دارم یونگی و این درد داره اینکه عاشق کسی باشه که کلی آدم می خوان که بمیره
کاپل ها کوکوی و یونمین
ژانر هپی اند ، اسمات،امگا ورس ، امپرگ ، مافیا و.....
نویسنده مین کوالا