ᴍʏ ғᴀᴠᴇ
28 stories
Heaven or Hell [L.S] by rojii_tommo
rojii_tommo
  • WpView
    Reads 35,636
  • WpVote
    Votes 5,940
  • WpPart
    Parts 25
I love him But this is a sin.. ~Rojii_tommo & doniimr 1 in larrystylinson🖇 1 in shortstory🖇
Our Destiny (L.S) by Fff_Writer
Fff_Writer
  • WpView
    Reads 1,171,078
  • WpVote
    Votes 128,362
  • WpPart
    Parts 134
"من اسمش رو گذاشتم.... . . . سرنوشتِ ما..."
Zitten [ZIAM MAYNE] by soha_mayne
soha_mayne
  • WpView
    Reads 61,681
  • WpVote
    Votes 16,337
  • WpPart
    Parts 4
سرنوشت یک دانشجوی دامپزشکی با دیدن عجیب ترین گربه ی زندگیش به طور کلی عوض شد هشدار: این یک کتاب تخیلی است، اگر با بیش از حد بامزه بودن بیش از حد تخیلی بودن مشکل دارید کتاب رو مطالعه نکنید- Mpreg
Entertainer [Z.M] (mpreg) by Partow_kh
Partow_kh
  • WpView
    Reads 195,544
  • WpVote
    Votes 26,547
  • WpPart
    Parts 55
من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!
SYNDROME [ZiamFanfiction] by Nazanin_0
Nazanin_0
  • WpView
    Reads 116,092
  • WpVote
    Votes 19,247
  • WpPart
    Parts 52
COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !
Birds in Gilded Cages(larry)(persian) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 126,926
  • WpVote
    Votes 9,441
  • WpPart
    Parts 25
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
Nobody could take my place [L.S] by Faee_horan
Faee_horan
  • WpView
    Reads 19,213
  • WpVote
    Votes 4,769
  • WpPart
    Parts 35
[On Hold] هری رنگین‌کمانی بود که عمر کوتاهش لویی را می‌آزرد. از لحظه‌ای که باران گرفت تا هنگامی که پرتوهای خورشید تجزیه شدند و روی آبیِ آسمان هفت رنگ زدند، لویی رنگین‌کمانش را پرستید. حتی هنگامی که باران بند آمد، خورشید پشت ابر پنهان شد و رنگین کمان، زیبایی‌اش را از آبی گرفت لحظه‌ای در پرستیدنش کوتاهی نکرد. لویی عاشق هری بود حتی بیش از مقداری که آسمان عاشق رنگین‌کمان بود.
Vraiment (متاسف) by shirin_em
shirin_em
  • WpView
    Reads 58,313
  • WpVote
    Votes 5,553
  • WpPart
    Parts 49
من یه عروسکم عروسکی که لبخند به لبش دوختند عروسکی که سوخت همه ی وجودش ولی همچنان لبخند میزد چون دوختنش 🔞🔞
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED by mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Reads 702,593
  • WpVote
    Votes 94,447
  • WpPart
    Parts 122
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 631,944
  • WpVote
    Votes 88,758
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....