Namjin
2 stories
Secretary kim by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 61,301
  • WpVote
    Votes 9,206
  • WpPart
    Parts 13
در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستیار نیاز داره.رفت توی پروفایلی که مردم درخواست کار داده بودن.از اطلاعات هیچ کدومشون خوشش نیومد.اونا آدمای تنبلی بنظر میرسیدن.کمی زمان برد،اما بالاخره آدم پرفکتو پیدا کرد. **کیم سوک جین** قبل از استخدام کردنش،درخواست یه مصاحبه باهاش رو کرد.
ᴡᴇ | ᴋ.ɴᴊ + ᴋ.sᴊ by thatjuicykpop
thatjuicykpop
  • WpView
    Reads 307,001
  • WpVote
    Votes 13,550
  • WpPart
    Parts 30
Where two guys share a taxi and continue to share coffee, food, apartments, children, and their hearts. Credit to @Justeen_96 for the main idea Vote + Comment :)