MSY454
- Reads 2,384
- Votes 473
- Parts 20
📚مینی فیک : #ماه_آبی
🌀 کاپل : جی جی/ مارکسون/یونگبم
🍰ژانر : عاشقانه/ماورایی/تخیلی/رازالود/خون آشامی/ گرگینه ای (امگاورس)/ هیربد
🗓 روز آپ : شنبه (دوهفته یکبار)
✒️نویسنده: #Myoungyung
●○●○●○●
نگاه خيره اش روي اون لبهاي سرخ اشتباه نميکرد .. با مکثي که کرد دندونهاي نيشش لحظه اي بزرگتر از حالت عادي شدن و بعد ادامه ي حرفاش بود که به گوش جينيونگ ميرسيد
_من ايم جه بوم ي خون آشامم.
+ ت..تو با من شوخي ميکني؟ .. خون .. خون آشام.
_ مطمعنم تو ديدیشون... نيشهاي تشنه ام رو .. بوي خونت مست کننده است.
*****
اگه جه بوم باهاش مثل ی آشغال برخورد نمیکرد و کتکش نمیزد و حتی آدم ترسناکی نبود اینکه اون بعضی اوقات از خونش بخوره خیلی بهتر از زندگی توی انبارهای بار و یا خونه ی پدر الکلیش بود .. البته تا وقتی که راز لعنتیش راز باقی میموند
*****
_ مشکلی پیش اومده آقای وانگ؟
+ مشکل؟! ... دقیقا داری چه غلطی میکنی؟
_ من؟
+آره تو ... اینجا چیکار میکنی؟
_ برگه هامو جمع میکنم .. ببخشید اگه زیاد توی سالن موندم داشتم فکر میکردم و اینا هم پخش پلا شده بودن ... معذرت میخوام فکر نمیکردم ایرادی داشته باشه.
+ سالن و برگه چه کوفتیه ... تو احمقی یا خودت رو زدی به اون راه.
_ نمیفهمم شما از چی حرف میزنید .. میشه مستقیم حرفتون رو بزنید.
+ مستقیم؟ گمشو.
_ بله؟؟؟؟
+ مستقیم گفتم