I love it
12 stories
rocking doll  by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 1,448
  • WpVote
    Votes 101
  • WpPart
    Parts 10
اولین آرتیست کره ای که تونست به فرش قرمز جشنواره فیلم ونیز برسه دوست دارم معرفیشون کنم
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک  by vidles_queen
vidles_queen
  • WpView
    Reads 99,232
  • WpVote
    Votes 11,961
  • WpPart
    Parts 62
نام رمان :Bağışla /ببخش کاپل ها : ویکوک / یونمین/نامجین ژانر ها :/تریلر/امگاورس /کمی طنز/درام/اسمات/ نام نویسنده : Queen_زمان آپ پنجشنبه _هپی اند قسمت هایی از رمان تب کرده بود میخواست از تختش پایین بیاد که نمیذاشتن تهیونگ : امگام ..امگام اون تو عمارته اون... خدمتکار تاج سوخته ای رو به الفا داد که روش طرح گل رزی بود . خدمتکار : متاسفیم عالیجناب ___ ___ ___ بازوش رو گرفته بود و محکم میکشیدش گریه هاش دوباره شروع شده بودن . روبروی همون میز وایسادن و اربابش رو به مرد گفت : ایشون بودن ؟! ~خودشه امادش کن ! _______________ تهیونگ : باورم نمیشه تو رو جای کوکی پاک و معصومم اوردم ! که یهو امگا زد زیر گریه امگا : ..هق ددی ته ته جونگکوکی یو دوشت نداره هق اون ..منوهق دوشت ندایه ..هق هیچکس ..هق جونگکوکی یو دوشت ندایه هق و بعد با صدای بلند تری گریه کرد و تهیونگ با منگ ترین حالت بهش خیره شد اون اون امگا لیتل بود ؟! تهیونگ : تو ..تو لیتلی ؟! __________
Kookvmin  Revenge [ Completed ] by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 283,515
  • WpVote
    Votes 27,865
  • WpPart
    Parts 28
انتقام🍸 این داستان تریسام مکنه لاینه پس اگه دوست ندارید نخونید با تشکر زوج ها: کوکویمین سپ نامجین ژانر: مافیایی درام سیاسی عاشقانه اسمات امپرگ کامل شده
➖⃟ ••Mutation┊جَهِش•• by sitcaa
sitcaa
  • WpView
    Reads 41,119
  • WpVote
    Votes 875
  • WpPart
    Parts 2
••mutation╳جَهِش•• دو برادر.. دو وارث...! جونگوک پسری با یک جهش ژنتیکی نادر... پسری که حواسش در نهایت قدرت قرار دارند... و حالا اون رییس و جانشین تاج و تخت جئون‌هاست. تهیونگ؟ برادر ناتنی جونگوک و وارث دوم...! • • •‌ ژانر: رمنس، اکشن،معمایی،مافیایی، تخیلی کاپل ها:ویکوک/کوکوی
The Dupe (Completed) by Saik_v
Saik_v
  • WpView
    Reads 96,811
  • WpVote
    Votes 25,478
  • WpPart
    Parts 20
بکهیون یه شرط مسخره با دوستاش گذاشته. اون باید احمق ترین دانشجوی دانشگاه رو اغفال کنه و ازش فیلم بگیره. یا شایدم اون به اشتباه فکر می کنه پارک چانیول احمق ترین دانشجوی دانشگاهه؟ #فلاف #هپی_اند #چانبک
My naughty student👨‍🎓 by setareh0100
setareh0100
  • WpView
    Reads 315,641
  • WpVote
    Votes 64,810
  • WpPart
    Parts 117
کاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون میاد که روی درس خوندن دانش آموزاش به شدت حساس و طبق شایعه ای که تو مدرسه پیچیده، اون همه بچه های درس نخون مدرسه رو با روش های خاص خودش، درس خون کرده!حالا چی میشه علاوه بر اینکه بکهیون به درس و مدرسه اهمیت نمی ده این معلم جذاب، معلم خصوصیش بشه و بعد یه مدتی بکهیونو مجبور به امضای قرار دادی بکنه که توش قید شده از این به بعد رابطه معملش و بکهیون یه رابطه هات ددی کینک؟! کایهون: سهون سه سال که عاشقانه کای رو پرستش می کنه ولی کای حسی به سهون نداره و معتقده که اون یه پسر دبیرستانی تازه به دوران رسیده اس که عشق رو با شهوت اشتباه گرفته. کای برای تاسیس شعبه شرکت جدیدش به آمریکا میره و یه اتفاق کوچیک باعث بهم خوردن همه برنامه هاش، ورشکسته گیش و آتیش گرفتن همه سرمایه اش میشه. پدر سهون که یکی از سرمایه گذار های اصلی شرکت کای هست، کای رو مجبور به ازدواج اجباری با سهون می کنه. ممکنه وقتی که باهم ازدواج می کنن کای عاشق سهون بشه یا طبق شرط ازدواجشون هر وقت که سهون بخواد باید از
 𝙅𝙚𝙤𝙣'𝙨 𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 | 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫 by Haru_Gogo
Haru_Gogo
  • WpView
    Reads 435,165
  • WpVote
    Votes 58,710
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] تهیونگ یه هایبرید گربست که از خونه فرار کرده... جونگکوک رئیس یه بند خلافکاره که از هایبریدا متنفره.. چی میشه اگه ، تهیونگ راهش به خونه جونگکوک باز شه؟؟ جونگوک اصلا قرار نیست ازش استقبال گرمی کنه..! _________________________________ _چرا من مثله تو قوی نیستم کوکی؟ تو عضله داری و خوش‌تیپی ولی من فقط یه ته ته نرمالو عم... +ولی من بیبی ته ته‌ی نرمالو رو بیشتر دوست دارم ، ته ته‌ی نرمالویی که کوکی ازش مراقبت میکنه... 🍓 ژانر : هایبرید ، فلاف ، رمنس ، فانتزی ، اسمات🦄🌈✨ 🍓 روز آپ : جمعه یا شنبه🍭 ©️ All the credit belongs to : yoongiandhismochi 🍭 🍓Start : 99/8/19 🍓End : 01/2/12 امیدوارم دوسش داشته باشید^^💗🧜🏻‍♀️
your hands.دستای تو by mayafictoon
mayafictoon
  • WpView
    Reads 6,208
  • WpVote
    Votes 804
  • WpPart
    Parts 4
من....من..لمس اون دستارو.... میشناسم.. -هی اسمت چی بود کوچولو..؟ پسرک سرش و پایین انداخت و با صدای ضعیفی ادامه داد: جونگکوک.... جئون جونگکوک -پسرک بزرگ تر پوزخند زد و ادامه داد: جئون جونگکوک... به جهنم خودت خوش اومدی... *_*_*__**__* "نمیدونم" "چیو...اینکه من و دوست داری یا نه..!؟" "نه نمیدونم کی و انتخاب کنم" "فرد دوم کیه..؟" "دَدیم" Vkook.yoonkook.namjin.hopemin.sopemin BDSM,+18,school life...
😈I'm coming home😈 [completed] by Sh_Moon
Sh_Moon
  • WpView
    Reads 18,454
  • WpVote
    Votes 1,969
  • WpPart
    Parts 11
‌[I'm Coming Home] ژانر: ترسناک، تخیلی، اسمات کاپل: ویکوک ◂ خلاصه‌ای از چندشاتی ICH : همیشه یه مرز هایی برای انسان ها وجود داره که باعث میشه تو بیخبری زندگی کنن، البته تا روزی که از حد خودشون خارج نشن و باعث اتفاقاتِ عجیبِ بعدش نشن! اما چی میشه وقتی جونگ کوک بی اطلاع وارد مکان عجیبی وسط یه جنگل بشه و مرز بین دنیای خودش و دنیای سایه ها رو از بین ببره و بی دفاع تر از همیشه اجازه بده موجود خاصی وارد زندگیش بشه ... چی اتفاقی میوفته اگه اون موجود باعث تغییر های زیادی درون دنیای واقعی و قابل لمس جونگ کوک بشه؟!👹 #1 scary #3 ترسناک #5 devil #5 Horror
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
TheLaughterFake
  • WpView
    Reads 167,974
  • WpVote
    Votes 32,970
  • WpPart
    Parts 28
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .