از خفنایِ روزگار
75 stories
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,715,317
  • WpVote
    Votes 128,370
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
STAR (season 1) | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 251,463
  • WpVote
    Votes 36,618
  • WpPart
    Parts 41
When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. Romance. Historical
STAR ( Season 2) | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 177,981
  • WpVote
    Votes 23,681
  • WpPart
    Parts 35
When A Star Disappears وقتی ستاره ای ناپدید میشود (فصل دوم) -تمام شده- قسمتی از فیک: - میدونی اولین بوسه ی دنیا چطوری شکل گرفت؟ جونگکوک نگاه خمارش رو به تهیونگ دوخت و حلقه ی دست هاش رو دور گردن تهیونگ محکم تر کرد: - نه... چطور‌‌... تهیونگ نگاهی به لب های جونگکوک انداخت و بعد زمزمه کرد: - تو زمان های قدیم یک زن و مرد پینه دوز بودن که یک روز مرد وقتی دست هاش بند بود یه تکه نخ رو با لب هاش کند و بعد... به زنش گفت بیا این رو از لب من بردار و وصلش کن! زن هم که دستش سوزن و وصله بود اومد نخ رو برداره دید دستش بنده! به ناچار با لب هاش برداشت... شیرین بود.... خوششون اومد... ادامه دادن...! جونگگوک با شنیدن این داستان خنده ای کرد اما با نزدیک شدن سر تهیونگ خنده روی لب هاش محو شد و آب دهانش رو به سختی قورت داد: - اما... تهیونگ ما دستامون بند نیست... تهیونگ پلکی زد و به چشم های جونگکوک خیره شد: - ولی شاید خوشمون اومد... writer: @Moonlike_Rmy couple: Vkook Genre: Drama. Romance. Smut
Symphony | Vkook | COMPLETED  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 150,776
  • WpVote
    Votes 17,359
  • WpPart
    Parts 19
خلاصه: جئون جونگکوک پسری که توی زندگیش از هیچی راضی نبوده. و تنها پناهگاهش کافه ی صمیمی ترین دوستشه...اما چی میشه اگه یه شب بارونی درست وقتی فکر میکنه بدبخت تر از خودش وجود نداره، پسری با چترقرمز وارد کافه بشه، پسری که راه درازی رو از آمریکا تا سئول اومده تا رابطه ی از دست رفته اش با دوست پسرش رو نجات بده... و چی میشه اگه سرنوشتش به جونگکوک، پسر بی هدفی گره بخوره، که قراره زندگیش رو دستخوش تغییرات خاص خودش بکنه؟... ............ _یادته میگفتی اگه واقعا عاشق یه نفر باشی و از دستش بدي، همه جا صداشو میشنوي؟ _من بهت گفتم دوستت ندارم، من عاشقت نیستم مگه نه؟ پس میشه یه کاري کنی دیگه صداتو نشنوم؟ صداي خنده هات توي خونه دیوونم میکنه، حتی وقتی نیستی. Symphony writer: Quake ⚡ Couple : Vkook Sub Couple: Hopemin genre: Romance, Comedy, Dram, Smut
Cafe Calico | ᴊᴍ+ᴊʜ by kmoonlight77
kmoonlight77
  • WpView
    Reads 27,468
  • WpVote
    Votes 5,031
  • WpPart
    Parts 13
[-کامل شده-] 𝐉𝐢𝐇𝐨𝐩𝐞/𝐇𝐨𝐩𝐞𝐌𝐢𝐧 خلاصه‌: جانگ‌هوسوک یه دانشجوی مهندسی پزشکیه که توی ایتالیا درس میخونه. اما چی میشه وقتی دست سرنوشت توی یکی از مزخرفترین روزهای زندگیش آشناییش رو با یه باریستا و گربه‌ی شیطونش که از تمام کسایی که به صاحبش نزدیک میشن متنفره رقم بزنه؟! *** ▪Name: Cafe Calico ▪Couple: Hopemin/Jihope (Vers) ▪Gener: Fluff, Romance, Slice of life *** ▪𝘍𝘪𝘳𝘴𝘵 𝘗𝘢𝘳𝘵: 𝘔𝘢𝘳𝘤𝘩 16th, 2020▪ ▪𝘓𝘢𝘴𝘵 𝘗𝘢𝘳𝘵: 𝘑𝘶𝘯𝘦 01st, 2020▪ توجه داشته باشید که این داستان فقط افکارِ منِ نویسنده‌اس و اتفاقاتی که توی کتاب میفته هیچ ربطی به این اشخاص در زندگی واقعی نداره. این افراد مثل بازیگرهای یه سریال می‌مونن، استفاده از اسم و چهره‌اشون تنها برای برقراری ارتباط و تصور راحت‌تر شماست :) _______________________________________
House Of Cards  by Bangtan_trans
Bangtan_trans
  • WpView
    Reads 537,535
  • WpVote
    Votes 47,080
  • WpPart
    Parts 44
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
Beauty Charm | طلسم زیبایی ♡ [ NAMJIN] ♡ by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 1,438
  • WpVote
    Votes 285
  • WpPart
    Parts 1
نامجون وقتی پاش رو توی اون خونه ی قدیمی و متروک گذاشت، فکرش رو هم نمی کرد که قرار نیست راه خروجش رو به راحتی پیدا کنه! خیلی دور از انتظار نبود که تا ابد کنار اون مجسمه ی طلسم شده بشینه و حسرت بخوره... حسرت بخوره... و حسرت بخوره... چون *life is the beauty charm* نام: طلسم زیبایی ژانر : فانتزی ، رمنس، فلاف کاپل: نامجین #oneshot *All rights of cover credit reserved* I just edited it a bit🤭 و یه تشکر ویژه به ارتیستی که این طرح زیبا رو زده بدهکارم.. ایده ی وانشات با دیدن این فن ارت به ذهنم رسید💜
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 773,710
  • WpVote
    Votes 98,739
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 396,994
  • WpVote
    Votes 60,398
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 468,550
  • WpVote
    Votes 74,510
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action