mahsa_bhh's Reading List
35 stories
Haumea by Castle_Demon
Castle_Demon
  • WpView
    Reads 253,605
  • WpVote
    Votes 49,295
  • WpPart
    Parts 61
🔮 Haumea 🧬 Romance • Smut +18 • Omegaverse • Mpreg • Happy end 🥂 Chanbaek • HunHan • KaiSoo • KrisHo 🎩 writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 ❄ Editor: Luira ( Eli ) • - من و تو خیلی وقته راهمون از هم جدا شده! از وقتی که احترام همو نگه نداشتیم و همو خورد کردیم! - من و تو راهمون جدا شد و دیگه هیچی نمیتونه ما رو سمت هم برگردونه! عین دوتا خط موازی که هیچوقت بهم نمیرسن! - بیا بذاریم این خط موازی ادامه پیدا کنه و دیگه نزدیک هم نشیم ؛ چون من واقعا حالم بهم میخوره از اینکه بخوام دوباره سمتت بیام! • ━━━━━━🔞🥂━━━━━━ • - چون اون بچه ی منه و تویی که اونو توی وجودت داری امگای منی! معلومه که برام مهمید! مهمید که حواسم بهتون باشه ؛ اگرم جوری هستم و رفتار میکنم که انگار صدبار این اتفاق برام افتاده فقط برای اینه که خودمو کنترل میکنم تا بتونم اوضاع رو کنترل کنم ؛ اگر الان دعوا کنم و داد بیداد راه بندازم , خودمو مخفی کنم چیزی عوض میشه؟ نه! من و اول اخر پدر اون بچه م ! هرکاری کنیم اون بچه ی من و توئه! • ━━━━━━🔞🥂━━━━━━ • - نمیدونم چرا اینجام فقط میدونم نمیتونم دیگه تحمل کنم ، نمیتونم هر لحظه حس کنم تو سینه م قلب ندارم چون تو نیستی پیشم! خسته شدم از این همه دوری و اتفاقای مسخره ای که مقصرشیم! من ... من فقط میخوام پیشت باشم ، میخوام داشته باشمت و بدونم توام همینُ میخوای! - فقط بی
cats love weather  by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 5,628
  • WpVote
    Votes 1,240
  • WpPart
    Parts 12
عاشق بودن یعنی گربه بود. یعنی خسته و خوابالو یه قلب پیدا کنی و خودت رو توش بچپونی تا بخوابی. یعنی هرکی به قلبت نزدیک شد براش پنجول بکشی و زبون کوچولوت رو بکشی رو قلب خوشگلت تا مثل یاقوت براق بشه. چانیول، گربه‌ی سیاهی بود. کلا سیاه بود. اگه ازش می‌پرسیدی خورشید چه رنگیه؟ گیج نگاهت می‌کرد و پلک‌هاش از چشم‌های درشتش دور میشد و می‌گفت سیاهه؟ آخه یه گربه که براش مهم نبود خورشید چه رنگیه!! البته یه رنگ دیگه هم دوست داشت ولی اون رنگِ قرمز ملوس شده یا سفیدِ درحال جیغ زدن یا بنفشِ خوابیده، هیچ کجای کهکشون‌ها به جز لمیده و درحال خُرخُر بین بازوهای اون پیدا نمیشد!!! و بله این زندگی اون‌ها بود. یه آسمون شب با ستاره‌های صورتی تو سرزمین خواب‌های پشمکی و عشق‌های نباتی! #آب‌وهوای‌عشق‌گربه‌ها ɢᴇɴʀᴇ: hybrid, fluff, romance, smut ᴀᴜᴛʜᴏʀ: Miyuna ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: chanbaek
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷࿐ by Evin_88l
Evin_88l
  • WpView
    Reads 68,890
  • WpVote
    Votes 12,635
  • WpPart
    Parts 35
🔮Couples: Chanbaek▪️Hunhan (side)▪️Kaisoo (side) 🔮Genre: Mystery▪️Romance▪️Mpreg▪️Smut 🔮Author: Evin 🔮Description: بیون بکهیون با وجود مخالفت‌های شدید پدرش، جناب بیون بزرگ، به دنبال رویاش میره تا توی آمریکا پزشک بشه. و حالا هشت سال از اون زمان گذشته تا برای دیدن مادرش، به خاک کشورش برگرده؛ اما این تازه شروع همه چیزه! . 🍭 [اولین فیک کامل شده مه^^ امیدوارم کاستیاشو ببخشید🎈]
your shadow by Ghazal1288
Ghazal1288
  • WpView
    Reads 101,590
  • WpVote
    Votes 16,114
  • WpPart
    Parts 42
چانیول پسری که بعد از پدرش باید رهبر امپراطوری خون اشام ها بشه ولی به دلایلی دست از سمتش کشیده و در یک دانشکده خودش و مخفی کرده و درس میخونه متوجه میشه که باید سراغ خونواده اش بره چون ممکنه بخاطر اتفاقاتی که افتاده جنگی جهانی رخ بده کاپل اصلی = چانبک لینک فصل دوم https://my.w.tt/EFkMUlJjW0
The tormentor[Completed] by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 190,431
  • WpVote
    Votes 30,896
  • WpPart
    Parts 70
شکنجه گر ژانر: عاشقانه، رمنس، معمایی، مافیایی، انگست، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان، ویکوک ******************* بک سفید و چان سیاه بک شاد و چان خنثی بک عاشق و چان سرد بک ظریف و چان قوی بک خیلی تلاش کرد لبخند رو به لبهای چانیول بداخلاقش برگردونه ولی نمیدونست بهای همچین کاری این میشه که لبخند برای همیشه از روی لبهای خودش پاک شه ************************* برشی از داستان: بکهیون تلخندی زد و روی برگه ای که جلوش بود نوشت: من زیاد میخندیدم...شاد بودم... یه آدم سرشار از شور زندگی با آرزوهای زیاد... دروغ نیست اگه بگم چانیول رو از همه ی دنیا بیشتر دوست داشتم و فکر میکردم میتونه دربرابر تمام دنیا ازم محافظت کنه. ولی اون پسر به مرور زمان تغییر کرد...بدجنس شد و اذیتم کرد.عاشقم بود یا نه رو نمیدونم اما میدونم که الان ازم متنفره... قبلا عاشق صدام بود و هرکاری میکرد که صدای خندم رو بشنوه و ازم میخواست براش حرف بزنم اما بعد از اینکه صدای داد و التماسهامو وقتی زیردست و پاش کتک میخوردمو شنید و خوشش نیومد دهنمو بست و بارها سرم داد زد تا صدامو ببرم و ساکت شم و من هم...ساکت شدم...برای همیشه... ********************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 16,161
  • WpVote
    Votes 3,448
  • WpPart
    Parts 47
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
The Man Wih The Eagle On His Waist  by evie_TM
evie_TM
  • WpView
    Reads 3,862
  • WpVote
    Votes 452
  • WpPart
    Parts 4
اون مرد با عقاب عظیم تتو شده بر زیر شانه‌های پهنش، دامیه با روحی آزاد و بی‌پروا که به سابمسیوش دل بسته. و سابمسیوش کسیه که در مقابلش زانو زده و در عین حال می‌خواد با بی‌رحمی این بازی رو به نفع خودش جلو ببره. - تو از من خواستی بهت سخت بگیرم. من هم انجامش دادم و تو رو به مرز لیمیت‌هات بردم. یادته که گفتم به نوبه‌ی خودم بازی می‌کنم. چیزی رو بهت می‌دم که خودم هم دیوانه‌وار می‌خوامش. اگر ذهنت رو آزاد نگه داری لذتش به تو هم می‌رسه. اما نمی‌تونی ازم انتظار داشته باشی بیشتر از این بتونم به پسر قشنگم سخت بگیرم... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ Fiction Name: The Man With The Eagle On His Waist Genre: Romance, بی‌دی‌اس‌ام, Full Smut, Multi Shot Couples: Chanbaek~ Status: Complete✅ Word Count: 16,000 By Evie Frye~
😈 my teacher,my crush😈[completed]  by bbh_yeoll
bbh_yeoll
  • WpView
    Reads 167,213
  • WpVote
    Votes 28,743
  • WpPart
    Parts 83
😈 MY TEACHER,MY CRUSH 😈 👻 Couple:CHANBAEK_KAISOO👻 بیون بکهیون پسره نوجون دبیرستانیه که از همون اول عاشق معلم تازه واردشون میشه اما اون وسط یه سری اتفاقایی رخ میده که هردورو وادار به نزدیک کردن هم میکنه..... کاپل اصلی(چانبک)کاپل فرعی(کایسو) (نامجین) (سپ) (ویکوک) کمدی..مدرسه ای🔞 فیک اسمات داره 🚫 اگه از ژانر اسمات خوشتون نمیاد بیخیالش بشین محدودیت سنی هم نداره هرکی اهله دله بخونه😐 😈😈😈😈 وضعیت : پايان یافته ✔️
ᎻᎽᏢᎻᎬᏁ by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 19,590
  • WpVote
    Votes 5,697
  • WpPart
    Parts 41
⌊ 🏰 ᎻᎽᏢᎻᎬᏁ 🏰 ⌉ ↳🧩 Genres໑ ↲ماورایی~ امگاورس ~ رمنس ~اسمات ↳🧩 Couples໑ ↲کایسو ~ هونهان~کریسهو ↳🧩 Summary໑ ↲برای بیرحمترین و قدرتمندترین پادشاه این سرزمین جفتی غیر از خورشید دردسترس نیست... حالا تو میدونی که این یه مجازاته یا پاداش!؟ 🐺 #Full #Complete #Fic 🐺 #HYPHEN ⟝ Writer 🪶 @A_Violinist ⟝ TL channel🪄 @VIOLINIST_Fictions
꧁𝑴𝒂𝒓𝒊𝒆 𝑨𝒏𝒕𝒐𝒊𝒏𝒆𝒕𝒕𝒆꧂ by Rubyl10
Rubyl10
  • WpView
    Reads 122,789
  • WpVote
    Votes 26,033
  • WpPart
    Parts 43
[پایان یافته] این دنیا برای امگاهای مارک نشده زیادی خطرناکه! من بیون بکهیونم، امگای 23 ساله که طی یه سانحه حس بویاییشو کاملا از دست داده و بخاطر همین مشکل نمی‌تونه فرومونا رو احساس کنه...شاید شما فکر کنین که این‌ یه نقص محسوب میشه اما برای من اینطور نیست‌. حالا اون آلفاهای کوفتی هرگز نمی‌تونستن با رایحه‌اشون منو تحت سلطه خودشون بگیرن. من هیچ نقطه ضعفی در برابر آلفاها ندارم!...این دنیا از چهار رایحه پیروی میکنه که بهشون "رایحه‌های چهار فصل" گفته میشه. و بین تمام این رایحه‌ها، رایحه زمستونی وجود داره که فقط مختص به آلفاهای برتره و میتونه تمام گونه‌ها رو تحت سلطه خودش بگیره. خب، البته وجود همچین آلفایی با رایحه برف که حتی بو هم نداره فقط و فقط یه افسانه‌ست...اوه صبر کن! منم تا یه مدت قبل همین فکرو میکردم اما درست تا وقتی که با چشمای خودم اونو دیدم و با وجود نقصم رایحه برفیشو احساس کردم. ♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧ فیک: ماری آنتوانت کاپل: چانبک ژانر: امگاورس♧مافیا♧رمنس♧اسمات