Kookv@_@
175 stories
Monalisa by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 2,775
  • WpVote
    Votes 555
  • WpPart
    Parts 6
[ Couple: Kookv [ Genra: Drama, Romance قسمتی از فیک‌چت: - چرا یه جوری حرف می‌زنی که انگار مرده؟ - چون مرده؛ تو کشتیش! تو با حرف‌هات، با کارهات با تموم بی‌‌رحمی‌هات، کشتیش. - حالا بخند، لبخند مونالیزاش!
Papital |ᴷⱽ| پـاپـیتال by TheThavma
TheThavma
  • WpView
    Reads 3,981
  • WpVote
    Votes 533
  • WpPart
    Parts 3
«تو با حمله‌ات به قبیله‌ی هِدِرا، کلی غنیمت بردی. از برده‌ها گرفته تا جواهرات و اشیای ارزشمندمون. کمت نبود؟ منم می‌خوای علاوه کنی به غارتت؟» «تو از هر جواهری باارزش‌تری امگا. راه بیفت.» Name: #Papital Couple: Kookv Genre: Fantasy, Omegaverse, Historical, Romance, Smut Writer: Miracle *این نوشته زمان بارگذاری مشخصی نداره و کاملاً دلی پیش می‌ره روندش. اگر دنبال آپلود منظمید، پیشنهاد نمی‌کنم خوندنش رو. اجازه بدید کامل بشه و بعد بخونیدش.🤍
Money Is God Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 138,620
  • WpVote
    Votes 15,444
  • WpPart
    Parts 15
فروختن تنش به تک‌‌پسر نازپرورده‌ی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگ‌کوک فکرش رو می‌کرد! آدم‌ها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو می‌گیرن و جونگ‌کوک، زمانی که توی فقر و نداری دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد؛ این بهترین کار به‌نظر می‌رسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معامله‌ی خوبی نیست؟ + قبوله، من تو رو پُر می‌کنم و تو حسابم رو! ژانر: رومنس، انگست، اسمات، مافیا کاپل: کوکوی
Silk Rules Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 32,452
  • WpVote
    Votes 4,599
  • WpPart
    Parts 12
‌‌ درست وقتی ال‌ پادرینو جئون تازه داشت با جای خالی همسر و پسرش کنار می‌اومد، دِین سنگین یه دوست قدیمی روی شونه‌هاش افتاد. مراقبت و پیداکردن یه همسر برای پسر کیم اون‌قدرها هم نباید سخت می‌بود؟ البته این فکر تا قبل‌از ملاقات کردن اون پسر بود‌. ژانر: امگاورس، ایج گپ، مافیا، عاشقانه، اسمات.
Wild Orcid|Kookv by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 8,946
  • WpVote
    Votes 1,439
  • WpPart
    Parts 9
نفرت، ریسمانی‌ که قلب‌ها رو در سیاهی به هم گره می‌زنه. فرمانده‌ای بی‌رحم و پسری که به اسارت گرفته. سیاه‌چال، صحنه‌ی رقص شکنجه و برملایی راز می‌شه. ارکیده وحشی قصه‌ی عشقی‌ که در دل تاریکی جوانه زده، در حالی که ترس از نابودی، مثل شبح، قلبِ فرمانده رو تسخیر کرده. ⛓️‍💥Genres: Romance, Omegaverse, Historical, Drama, Smut ⛓️‍💥Writer: @blumerdailyy
Appa (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 151,823
  • WpVote
    Votes 15,653
  • WpPart
    Parts 21
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچه‌ی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایده‌ای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده. انگست/رومنس/ اسمات. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید. ~ تمام شده.
Queen Kim (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 231,093
  • WpVote
    Votes 25,020
  • WpPart
    Parts 22
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خون‌خوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.
Must Be Sunny  by Arezo_N
Arezo_N
  • WpView
    Reads 33,268
  • WpVote
    Votes 3,580
  • WpPart
    Parts 15
یکی از سرگرمی‌های کیم تهیونگ، دیدن آدم‌های ثروتمنده. و اولین ثروتمند توی لیستش جئون جونگ‌کوک و دوست‌دختر فوق‌العاده‌اش جولیاست. افراد ثروتمند بعضی وقت‌ها حوصله‌شون سر میره و اون‌وقت فقرا هزینه‌اش رو می‌پردازن. و اون فرد فقیر تهیونگه. ظاهرا، جونگ‌کوک و دوست دخترش به ‌خاطر اینکه حوصله‌شون سر میره شرط‌بندی میکنن، و برنده میتونه یکی رو انتخاب کنه تا باهاش تری‌سام برن. و جولیا روی پیشخدمت زیبا و فقیر، کیم‌ تهیونگ چشم داره. با خارج شدن جولیا از معامله اوضاع پیچیده میشه. 1 #fiction 2 #فنفیکشن
Help, Bodyguard! (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 53,807
  • WpVote
    Votes 8,045
  • WpPart
    Parts 20
[ اِنیگما وقتی قرارداد محافظت از کیم تهیونگِ 18 ساله رو با خون امضا کرد، انتظار دیدن یک امگای تخس و هورنی رو نداشت که از سیاست، فقط اسمش رو داخل اخبار شنیده بود. ] دراما/ اسمات/ اِنیگما x امگا کاپل : کوکوی/ کمی یونمین
Kookv | رد نیش  by cafune_ii
cafune_ii
  • WpView
    Reads 122,479
  • WpVote
    Votes 18,840
  • WpPart
    Parts 71
وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد