ChArMer-_'s Reading List
82 stories
𝙄𝙛 𝙊𝙣𝙡𝙮✞︎ 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘩𝘰 by Hara97h
Hara97h
  • WpView
    Reads 1,165
  • WpVote
    Votes 212
  • WpPart
    Parts 7
𓍯 اگه فقط ◌ 𓂃 ژانر: دراما، انگست، رئال، روانشناختی 𓏸 𓂃 برومنس: چانهو 𓏸 ⤸ خلاصه: "اگه فقط اون روز نمی‌دیدمت..." اون روز رو ریل قطار ایستاده بود، نا مطمئن از کاری که میخواست انجام بده. هنوز دل کندن براش سخت بود، اما مگه وابستگی دیگه ای هم تو این دنیا داشت؟! اما اون پسر که شبیه فرشته ها بود، یهو از کجا پیداش شد؟ نکنه واقعا فرشته ای بود که برای گرفتن دست چان روی زمین فرستاده شده بود؟ 𓂃
❌● 𝙏𝙊𝙔 ●❌ by _Hotoke02_
_Hotoke02_
  • WpView
    Reads 22,227
  • WpVote
    Votes 2,360
  • WpPart
    Parts 26
~اولین فیک فارسی انهایپن در واتپد _روی زمین کشیده میشد...مقاومت نمیکرد...نمیتونست و...نمی‌خواست...بی حس بود...به داخل حولش دادنو درو روش بستن...بی جون روی زمین افتاده بود...پاهاشو توی شکمش جمع کرد...سرد بود...تاریک بود...ولی اون حس نمیکرد...فقط گاهی خطه اشکی گونه هاشو میسوزوند...گونه هاش و قلبش رو...صدای بارونی که به نرده های فلزیه پنجره ی کوچیک بالای دیوار میکوبید توی سرش اکو میشد...سلول انفرادی زیادی سردو تاریک بود. . فیک : Toy (بازیچه) کاپل : جیوون ، جیکهون ژانر : رمنس ، انگست ، اسمات ، مافیایی نویسنده : Hotoke (leeba)
«𝐍𝐨𝐨𝐝𝐥𝐞|نودل»✔︎ by Mtt_12
Mtt_12
  • WpView
    Reads 182,219
  • WpVote
    Votes 23,872
  • WpPart
    Parts 21
[اتمام یافته] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐨𝐝𝐥𝐞🍜 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
𝙳𝚘 𝚈𝚘𝚞 𝚃𝚑𝚒𝚗𝚔 𝚆𝚎'𝚕𝚕 𝙱𝚎 𝙸𝚗 𝙻𝚘𝚟𝚎? by Anne_nefelibata
Anne_nefelibata
  • WpView
    Reads 5,226
  • WpVote
    Votes 1,029
  • WpPart
    Parts 5
. وقتی باهام حرف میزدی، حتی چشماتم میخندیدن.... یادته وقتی تو جاده ی «هون هوا رو» از کنار دریا میروندیم بهم زل میزدی و میخوندی: Do you think we'll be in Love forever? Do you think we'll be in Love? تو برام خوب نبودی، اما من هنوزم میخوامت.... . . ژانر : عاشقانه کاپل: لی مینهو، هان جیسونگ (مینسونگ) [استری کیدز] *پایان یافته*
kookv stars [ Completed ] by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 183,763
  • WpVote
    Votes 17,394
  • WpPart
    Parts 30
ستاره ها زوج ها: کوکوی . یونمین ژانر: اسمات _ هپی اند _ رومنس _ گی _ امپرگ داستان راجب دو تا پورن استاره اکثرش اسماته
Kookv Mr And Mr Jeon [ Complete ] by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 367,926
  • WpVote
    Votes 44,065
  • WpPart
    Parts 25
آقا و آقای جئون🍸 دو تا دشمن دو تا پسر یه کراش بچگونه یه سو تفاهم و یه ازدواج اجباری چجوری قراره با هم کنار بیان؟؟؟؟ زوج ها: کوکوی ویکوک سوییچ ( هر دو میتونن تاپ باشن ) نامجین یونمین ژانر: روزمره مدرسه ای طنز اسمات🔞🔞🔞🔞 امپرگ ته
[𝐔𝐩 𝐍𝐨 𝐌𝐨𝐫𝐞] ᵏᵒᵒᵏᵛ by JBJKDDAENG
JBJKDDAENG
  • WpView
    Reads 73,499
  • WpVote
    Votes 7,545
  • WpPart
    Parts 24
"تهیونگ نمیتونم کاندوم سایزمو پیدا کنم" "سایزت چیه" "خیلی بزرگ" -اسمات -تاپ کوک -باتم ته -ترجمه شده توسط خودم 🌝 - کردیت kookvszn
Best BL Series by winfics
winfics
  • WpView
    Reads 213,198
  • WpVote
    Votes 9,452
  • WpPart
    Parts 20
خوش اومدین❤ توی این بوک میخوام بهترین سریالا با تم "گی" رو بهتون معرفی کنم. از کشورای مختلفی قشنگ تریناشون رو جدا کردم وشخصا پیشنهاد میکنم که ببینینشون! لطفا فالوم کنین تا سریالای بیشتری بهتون معرفی کنم بویس بویس❤
𝐖𝐡𝐨𝐫𝐧𝐢 𝐊𝐢𝐦 ✒🍥《𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯》~[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ]~ by Hunter_kookv
Hunter_kookv
  • WpView
    Reads 250,908
  • WpVote
    Votes 33,977
  • WpPart
    Parts 22
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجامش نمیدی؟...هورنی کیم" 🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥 کیم تهیونگ عاشق نوشتن سناریو های کثیف و هورنیه...🍡ولی قرار نبود اون دفتر لعنتی گم بشه..✒ حالا چطور قراره با این مصیبت کنار بیاد؟... ✒Story Name: whorni Kim ✒Genre: full smut, comedy, romance ✒couple: kookv ✒writer: hunter_oo3 ✒Ages: +18 (R) TOP : Jungkook BOTTOM : Teahuyng
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,060
  • WpVote
    Votes 15,599
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!