Violet
حاضری چه چیزی رو برای نجات خانوادت فدا کنی؟ حاضری تا کجاها به خاطر مردم سرزمینت پیش بری؟ برای کایلا ... آخرین پرنسس قبیله ی اژدهای نیلگون ... بهاش ازدواج با یه دشمن قسم خوردست ... ازدواجی که بتونه هر دو سرزمین رو نجات بده ...
حاضری چه چیزی رو برای نجات خانوادت فدا کنی؟ حاضری تا کجاها به خاطر مردم سرزمینت پیش بری؟ برای کایلا ... آخرین پرنسس قبیله ی اژدهای نیلگون ... بهاش ازدواج با یه دشمن قسم خوردست ... ازدواجی که بتونه هر دو سرزمین رو نجات بده ...
این رمان در ادامه ی حسی به نام عشقه و برای خوندنش اول باید حسی به نام عشق رو بخونید این دومین کاریه که مینویسم و درباره ی آیداست ... دختر لیدا و آبتین که عاشق بازیگریه و برای دنبال کردن رویاهاش میره آمریکا اما میتونه در برابر نقش مقابلش فقط یه بازیگر بمونه یا ...؟ وضعیت: تمام شده 💫
خلاصه ی داستان: داستان درباره ی دختری به اسم لیداست که پدر و مادر خودش و دوست صمیمیش ، نگار رو تو ۱۵ سالگی از دست میده و با پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی میکنه. بعد از فوت پدر بزرگ و مادر بزرگاشون مشغول کار تو یه آموزشگاه زبان میشن که با ورود کارمندای جدید به آموزشگاه مسیر زندگیشون عوض میشه. وضعیت: تمام شده 💫