Hard for me | Dochan
واقعا چی بین این هیونگ و دونسنگِ سگ و گربه میگذره؟ یه وانشات چهارقسمتی که دلم میخواد باعث بشه لبخند بزنید.
واقعا چی بین این هیونگ و دونسنگِ سگ و گربه میگذره؟ یه وانشات چهارقسمتی که دلم میخواد باعث بشه لبخند بزنید.
"_ کدوم دارویی یه همچین عوارض وحشتناکی داره؟! _ دقیقا هیچ دارویی نمیتونه این عوارض رو داشته باشه. ولی.. تا به حال اسمشو جایی ندیدم، F39؟" این مطلقا اون زندگی ای نبود که جمین برنامهریزی کرده بود؛ اما آدمهایی که اطرافش بودن جرات زیادی برای ادامه دادن، بهش القا کردن. *زمان آپ: چهارشنبهها و جمعهها *نومین *علمی_تخیلی...
👑ولی واقعا یه ازدواج اجباری بین شاهزاده های دو کشور میتونه راه حل سیاسی خوبی باشه...؟ ⚔شخصیت ها: ا/ت، لوکاس NCT، یونجون TXT 👑ژانر: تاریخی، فانتزی، کراس اور ⚔نوع داستان: فیک کوتاه 👑وضعیت: به اتمام رسیده ⚔محدودیت سنی دارد 🏆تالار افتخارات: 🥇#1-nctu 🥇#1-nctdream 🥇#1-nct127 🥇#1-wayv 🥇#1-lucas
❥︎NCT" Couple :Jaeyong . Yuwin . Johnten. Luwoo Genre :.....;) " تو شهری که هرگز اسمشو نشنیدی دانشگاهی وجود داره که در اونجا پسر جدی به اسم جهیون که به امید بیرون اومدن از این شهر کوفتی درس میخونه سپس دانشجوی انتقالی فرا میرسه که ....... _ تمام شده ..
✿ romance ✿ - این 'عشق' نیست، این 'رمانس' است! و 'رمانس' تنها خواستار یک چیز است؛ 'شور و التهاب' ! فیکشن "رمانس" برای تولد 23 سالگی دونگ سیچنگ، خورشید همیشگی زندگیم نوشته شده.✨ این داستان روایت گر تجربه های رمنس در زندگی از دیدگاه ها و موقعیت های متفاوت هست.💔 رمنس برای هر شخص و برای هر موقعیت جلوه ی ویژه ای رو به م...
به هنرنماييش روي بدن پسر چشم دوخت... مثل يك تابلوي نقاشي بود؛ نقاشيي از جنس درد...! قلمي از جنس شلاق و رنگي از جنس خون... ناله هاي دردناك پسر براش مثل يك سمفوني زيبا بود؛ اما طولي نكشيد، طولي نكشيد تا هر قطره اشك پسر براش مثل يك جام زهر بشه... مويه هاش تبديل به كابوس هاي شبانش و نفس كشيدنش، دليل نفسهاش بشه... main c...
he·te·ro (noun.) hɛt(ə)rə(ʊ) 1. sexually attracted to people of the opposite sex. synonyms: na yuta; antonyms: dong sicheng. (now available in literally so many languages ily all ♡) [2018]
couple : ~~jaeyong~~ genre : kingship , romance , scoffing ○ Persian translate ○ translator : @mikai99 10k reader ... taeyong want to see the world with jaehyun ! it was his last chance. #nct #jaeyong
کامل ✓ • وانشات : سلطه #Domination •کاپل : جانتن (NCT) • ژانر : ددی_کینک . ارباب-برده ایی .درام . اسمات • نویسنده دوم : @winkey6104
یوتا پسر خانواده ی ثروتمند خانواده ی نا که زندگی کاملا معمولی داره! اما شبی می رسه که مثل همیشه نیست و با درخواست عجیب پدرش راجب جاسوسی از کمپانی رقیبشون مواجه می شه! و در پاسخ به مخالفتش، از راز بزرگی پرده برداری می شه که یوتا رو مجبور به اطاعت از پدرش می کنه. اما نقشه ها هیچوقت بی نقص اجرا نمی شن! هیچوقت!
بعد از گذشت شش سال از یک فاجعه انسانی که نسل بشر رو به مرز انقراض کشوند و بقاء اون هارو با چالش سختی روبرو کرد، گروهی از بازماندگانی که در تلاش برای زنده موندن، مجبور به کوچ شدن تا جای امنی روی زمین پیدا کنن، خودشون رو در آستانه تصمیم برای نجات جهان پیدا کردن... فاجعه ای که از ژاپن سر بلند کرد و با گسترش احاطه اهریمن...
این داستان؛ با کاپل ته تن + یه ذره یووین و جه ایل، یه فیکشن تخیلیه و دنیایی اتفاق می افته که موجودات عجیب به راحتی برای سرگرمی خرید و فروش میشن. اسمات : احتمال 85% خواهد داشت... شاید این یه چند شاتی باشه، می خواستم در حد یک وانشات تمومش کنم چون نمیدونم کی وقت کنم ادامه بدم اما ایده ش پر بار تر از اونه که تو یک شات تمو...
دگر ' جنس ' گرا ( اسم.) 1.جنسی که مجذوبِ جنسِمخالف خودش میشه مترادف : نا یوتا ؛ متضاد : دونگ سیچُنگ . انسیتی؛ یووین au ترجمه فارسی فیک محبوب هیتِرو ! © @felixless
یه داستان چند تا روایت می تونه داشته باشه ؟ یه داستان شیرین چقدر می تونه واسه شخص دیگه ای تلخ باشه ؟ بعضی وقت ها بدون این که متوجه باشیم تغیر زیادی ایجاد می کنیم . اما ... اما این تغییر چقدر می تونه مفید باشه یا چقدر می تونه آسیب بزنه قسمتی از داستان 🌹 چشم های کشیده ی پسر از تعجب بزرگ شد و ابرو هاش بالا رفت. جنو ب...
این کتابچه پر چیزای فان و سوییت مارکهیوکه 💕 Author : Hyucksrightmole Translator:Choco Ball
§Coppochino taste§ عطر کاپوچینو هوش از سرش می پروند ولی دیدن اون پسر که هر بار کاپ خوش بو رو جلوش می زاشت، معنی دقیق زندگی بود. ☕طعم کاپوچینو☕ کاپل ها: یووین* جه یونگ
زندگی هر کسی فراز و نشیب های خاص خودشو داره، ولی برخورد ما با اون مشکلات شخصیت واقعی مارو میسازه. اینکه کی بالاخره تصمیم بگیریم زخمامونو درمان کنیم و مسئولیت زندگیمونو به عهده بگیریم، به خودمون بستگی داره. اما فرشته ی نجاتمون همیشه مراقبه تا راه نجاتمونو جلوی پامون بذاره... این کادوی تولد من به مهشید عه. یکی از بهتری...
[پایان یافته] نورن . جه یونگ . مارک هیوک . یووین واسه ی همه ی آدم ها وقتایی توی زندگیشون هست که باعث می شه کل مسیر زندگیشون تغییر کنه...وقتایی که باید تصمیم بگیری...باید تصمیم بگیری چه جوری زندگی کنی...برای چی...یا شایدم برای کی زندگی کنی... این کار مشترک از من و @_wonderry_ هست.😍
من روی لبه پرتگاهم...رو لبه 20 سانتی لیز ساختمون! لبه ای که سه تا انتخاب پیش پات میذاره: ۱-مرگ ۲-سقوط ۳-پرواز لبه ای که راه برگشت نداره کسی نیست تا دستتو بگیره کسی نیست تا بغلت کنه کسی نیست تا بهت بگه همه چی خوب میشه کسی نیست...هیچکس...اینجا لبه پرتگاهه!
پدرم همیشه می گفت پروانه ها زیبان، هر بار که ازش می پرسیدم چرا یکی نمی گیریم جواب می داد: اگر بتونی پروانه رو بگیری و بالش رو نشکنی قلبش رو تصاحب می کنی. Jaeyong and YuWin AU by Poison
اسپین آف کاپل " لووین" وانشات 《lover camander》 Lucas x Winwin _________ شانسی برای به دست آوردن دوباره ی فرصتی که با دستای خودش سوزونده بود، شانسی برای نجات، یک شانس سیاه! ________ by: winkey
گاهی اوقات دوردست ترین آرزوها دقیقا مقابل چشمتونه... گاهی عمیق ترین خوشحالی ها، ساده ترین اتفاقات زندگیتونه... گاهی دردناک ترین تجربه ها دری رو به سمت زندگی جدیدی باز میکنه... و گاهی تمام چیزی که برای خوشبختی نیاز دارین، وجود عزیزانتونه... داستان روزمرگی های چهار پسر... از چهار خانواده... که بواسطه دوستی یا عشق بهم پی...
📎حدود پونزده دقیقه فقط طول کشید تا تن متوجه بشه ک تیونگ عاشق یوتا شده! اما این در مورد تیونگ فرق داشت؛ اون این مسئله رو دیر متوجه شد...شاید خیلی دیر. نه سال طول کشید تا اینکه تیونگ متوجه شه که عاشق بهترین دوستش شده معلوم نیست چقدر دیگه زمان میبره تا بتونه عشقشو به یوتا بروز بده و بهش اعتراف کنه...
سرباز دایورس اشک هاش رو رها کرد.. اشک هایی که زیر نور ماه میدرخشیدن.. بعضی از قطراتش روی زخم گونش میریختن و درد هاشو دوبرابر میکردن.. هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.. و همه چیز هم مطابق خواسته ما پیش نمیره... ولی من میخوام که تغییرش بدم.. من باید عوضش کنم.. چون من چشمایی دارم که برق میزنن!.... با کمی اقتباس از فیلم "Abi...
"...فکر کنم...عاشقش شدم!" "...تمامش یه نقشهی از پیش تعیین شده بود و تو فقط یه راه برای عملی شدنش جور کردی" جنو، پسر خوش اخلاق و مهربونی که طی یه شرط بندی باید ظرف 34 روز هوانگ رنجونه ساکت و مرموز رو جذب خودش کنه و در این بین با جنبه های دیگه ای از زندگیه اون پسر ظریف آشنا میشه...
فکت استوری شماره 3 یووین با نام "جوجه طلایی" 🐤 دو قسمت قبلی این مجموعه رو می تونید توی پیج fanfiction_iran بخونید! امیدوارم لذت ببرید.