Kookv😎🔥
118 stories
Amada, KookV by paniso
paniso
  • WpView
    Reads 41,190
  • WpVote
    Votes 3,984
  • WpPart
    Parts 18
"آمـادا" 《_خب خب، پس این‌جا یک رمال قلابی داریم درسته؟و این رمال کوچولو‌ی قلابی قراره جی‌کی رو لو بده. هوم... جالبه. با چهره‌ای متفکر گفت و دستش رو زیر چونه‌اش زد. توی همون پوزیشن دور صندلی می‌چرخید و با پوزخند خیره به وضعیت پسر مقابلش بود. تهیونگ با همون نگاه تخس توی چشم‌هاش زل زد و با پوزخندی تقریباً شبیه به خود مرد گفت: _آدم باهوشی هستی... و اگه واقعا باهوش باشی من رو بی دردسر ول می‌کنی که برم، مگرنه معلوم نیست هروقت رها شدم قراره چندسال آب خنک بخوری جی‌کی! _که این‌طور... جونگکوک متفکر گفت و با آرامش روبه‌روی صندلی پسر ایستاد، درحالی که سرش رو کمی به سمت راست کج کرده بود با نگاه موذیش تو چشم‌های تهیونگ خیره شد و گفت: _واست برنامه‌ها دارم رمالِ کوچک! تهیونگ که دیگه داشت عصبی می‌شد چشم‌هاش رو محکم بست و با لحن حرصی گفت: _این دست و پاهای فاکی رو باز کن تا برنامه رو نشونت بدم هرکول، بالاخره که از این جهنم می‌رم بیرون. جونگکوک با همون پوزخند که از نظر تهیونگ عضو جدانشدنی از صورتش بود، به پسر کوچک‌تر خیره شد و درحالی که به سمت در بزرگ آهنی می‌رفت گفت: _هیچ‌جا نمی‌ری، این‌جا می‌مونی!》 کاپل: کوکوی، یونمین و... ___ ژانر: جنایی، رمنس، انگست، اسمات
وقتی که میمیری   /  Kookv by kimiikimi
kimiikimi
  • WpView
    Reads 197,066
  • WpVote
    Votes 27,064
  • WpPart
    Parts 40
من کیم تهیونگم یه خواننده مشهور با کلی دب دبه و کب کبه و خوب قضیه من از اونجایی شروع شد که من مُردم نه اشتباه نخوندی واقعا مُردم و از اونجایی که شانس عنی دارم به جای رفتن به بهشت و رسیدن به حوریای رنگا وارنگ با کون مبارک افتادم تو دنیای امگاورس-_- تمام شده
your my everything by Selina_615_YKTJ
Selina_615_YKTJ
  • WpView
    Reads 49,008
  • WpVote
    Votes 5,286
  • WpPart
    Parts 45
kookv اونجا بود که فهمیدم اون هیچوقت به کسی مثل من به عنوان جفت فکر نمیکنه اینو اون پوزخند روی صورتش به خوبی نشون میداد yoonmin برو یه نگاهی تو آینه بنداز یونگی تو نه تنها شبیه یه آلفای غالب نیستی بیشتر شبیه یه امگای احمقی آخه کدوم آلفای فاکی موهاش رنگیه و رایحش نعناست اونی که باید خجالت بکشه منم چون جفتی مثل تو دارم -پس ردم کن جیمین
Depravation  by sogandy86
sogandy86
  • WpView
    Reads 28,597
  • WpVote
    Votes 2,532
  • WpPart
    Parts 14
تنها بود توی شهری که هیچ‌کس نه می‌دیدش ، نه می‌شنیدیش... قلبش رو چنگ می‌نداخت نگاه های قضاوت‌گر مردم اری از دونستن هرچیز ولی تهیونگ تحمل می‌کرد به خاطر نخودفرنگی توی شکمش تحمل می‌کرد ... ‌‌...................................... قسمتی از فیک : "هیونگ چیکار کنم نیست فرشته کوچولوم نیست ، میخوام به پاش بیوفتم التماس کنم ازش بخوام برگرده ؛ هیونگ ، کوچولوِ معصوم من برمی‌گرده مگه نه ؟ قلب مهربونش منو می‌بخشه مگه نه ؟ ...اگر منو نبخشه چی ، اگر ازم متنفر شده باشه چی ، آخه من بال‌هاشو شکستم ، قلب شیشه ایش رو زیر پاهام خرد کردم" " میدونست میدونست که جونگ کوک دیگه نمیخواستش چی داشت میگفت جونگ کوک هیچوقت تهیونگ رو نخواسته بود حتی برای یک روز حتی به دروغ هیچوقت اون رو نخواست ...! الان دیگه فک کردن به این موضوعات فایده ای نداشت" ................................ main couple :kookv sub couples: yoonmin , namjin ________________________________ ژانر : امگاورس ، انگست ، فلاف ، اسمات ، امپرگ من برگشتم و دارم پارت هارو بازنویسی میکنم تا از ابکی بودن در بیاد
Mateless Alfa (آلفای بدون جفت) by Rpqwqck1384
Rpqwqck1384
  • WpView
    Reads 12,341
  • WpVote
    Votes 1,858
  • WpPart
    Parts 17
عشقی که در قلب تهیونگ نسبت به یک غریبه جوانه زد، غریبه ای که اون رو در شبی که نزدیک بود بمیره نجات داد وبرای تهیونگ دلیلی شد تا عشقش رو پیدا کنه . سال ها نسبت به کسی که مطمئن نبود در واقعیت وجود داره وفادار موند. در خاطراتش به یاد داره مردی خوش‌تیپ ودرعین حال ترسناک با چشمای قرمز و دندون های نیش بزرگ این داستان درباره آدمیه که کنجکاویش اون رو به دنیایی میکشونه که آلفا جونگکوک به تنهایی پکشون رو اداره می‌کنه. +18
𝗥𝗲𝗻❦𝗶~ᵛᵉʳˢ by kapoda
kapoda
  • WpView
    Reads 10,007
  • WpVote
    Votes 834
  • WpPart
    Parts 12
داستان درمورد جئون جونگکوکِ استریت، پسر معروف دانشگاه که 99 درصد دخترا/پسرا روش کراشن و کیم تهیونگ که عاشق جونگکوکه ولی همون روزِ اعتراف ،کوک ردش میکنه! یعنی کیم تهیونگ عقب میکشه؟همچین چیزی امکان نداره به قول خودش که: [میخوام نقشه بکشم،جئون فکر کرده ولش میکنم حتما،دیگه نمیدونه منو از پنجره بندازه بیرون از در میام تو،از در بندازه بیرون از راه شومینه میرم تو،اگرم از راه شومینه منو انداخت بیرون..امم.،چیزه..اره اره از راه فاضلاب میر...] این داستان درسته اوایلش کمی کلیشه ایه ولی قول میدم جالب باشه جوری که ازش خسته نمیشین^^ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗖𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆, 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗗𝗮𝗶𝗹𝘆 𝗟𝗶𝗳𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗸𝗼𝗼𝗸/𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃
𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦 || KookV by yamiic3
yamiic3
  • WpView
    Reads 507,202
  • WpVote
    Votes 61,087
  • WpPart
    Parts 57
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه لرزونش کوچ کرد "زندگیش همیشه به تکراری ترین حالت ممکن می‌گذشت و همیشه فکر میکرد یک روز شخصی جنازش رو زیر پتو روی تخت پیدا میکنه، درحالی که بوی گندش تمام خونه رو به کثافت کشونده!" با غرش بلند اون موجود ترسناک، فهمید اونقدرها هم زندگیش کسل کننده نیست... "حداقل قرار بود توسط یک گرگ، گوشت از بدنش جدا شه!" •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈ 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐘𝐚𝐦𝐢🌱 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯, 𝐡𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐬𝐮𝐦𝐭
𝖠𝖱𝖮𝖬𝖠 | 𝖪𝗈𝗈𝗄𝖵 by hanwll
hanwll
  • WpView
    Reads 8,430
  • WpVote
    Votes 1,447
  • WpPart
    Parts 25
〄 خلاصه: روایت عاشقانه عطرساز جوانی که کاپیتان کشتی رو مغلوب و شیفته خودش میکنه...کاپیتانی که از فرط خستگی و سنگینی غم از دست دادن همسرش، به اون کشتی و آدم‌هاش پناه میاره! آوای پرنده های ساحلِ اسکله و گرمای ساختمان های در آغوشِ هم! بوی شوریِ آب و عطرِ قهوه در فنجان‌ سرامیکی! نواخته شدن کرنای حرکتِ کشتی و برخورد امواج متلاطم اقیانوس و در آخر شروع عاشقانه‌ای از جنس دریا... 〄 بخشی از متن: - من وقتی تو رو داشته باشم، حتی ماه هم دیگه نمیتونه حواسمو برای خودش کنه. پس تلاش میکنه از خودش یه رد بندازه تا توجه منو جلب کنه اما نمیتونه، چرا؟ چون نمیدونه مبتلا بودن یعنی چی! نمیدونه ردی که انداخته، رو بدن محبوبِ من نشسته و شده مکان امنِ بوسه‌هام...شده ماه‌گرفتگی‌ِ تو! 〄 Genre: Romance, Dram, Angst, Smut 〄 Couple: KOOKV & HopeMin 〄 Up day: Every Saturday | شنبه‌ها 〄 Writer: Hanel نکته: این فیک به زبان عامیانه نوشته شده و تنها نامه‌ها و نقل‌قول‌ها به زبان ادبیست.
MAFIA by NARCOKIM
NARCOKIM
  • WpView
    Reads 83,449
  • WpVote
    Votes 7,608
  • WpPart
    Parts 40
جئون جانگکوک سر دسته یه مافیای معروف و خشن اتفاقی به یک کافه میره و اولین عشقش می بینه اون نمی تونه عاشق بشه، عشق برای مافیا یعنی ضعف. اگر اون پسر وارد بازی بشه میشه نقطه ضعفش... تهیونگ حسابدار یه کافه کوچیک وسط شهره. یه پسر بی غل و غش همراه رفیق صمیمیش جیمین توی یه اپارتمان زندگی میکنه. برای اولین بار‌ توی زندگی ارومش ریسک و ادرنالین با جانگکوک حس میکنه. روز های اپ: جمعه ژانر: خشن، مافیایی، اسمات،عاشقانه،اکشن کاپل: کوکوی یونمین
The King// KookV by Yoshistangerine
Yoshistangerine
  • WpView
    Reads 29,950
  • WpVote
    Votes 5,446
  • WpPart
    Parts 14
♠️کاپل اصلی: کوکوی ♠️ژانر: امگاورس، سلطنتی، امپرگ "در سرزمین تاریخی اَوِلون رسم بر آنست که همسر ولیعهد با استفاده از یک مراسم قرعه کشی از میان تمام مردم سرزمین انتخاب شود تا همگان امتیاز برابری برای تصرف این مقام داشته باشند و اینگونه است که خدایان برای سالهای سال از طریق خاندان سلطنتی با تمامی مردم در ارتباط بوده اند." یا: جونگکوک شاهزاده و ولیعهد اولون حالا دیگه یه آلفای بیست و یک ساله شده و به سن ازدواج رسیده. طبق رسم هزاران ساله خاندان سلطنتی، همسر اون باید از بین تمام امگاها، بتاها و آلفاهای زن متمایل به ازدواج سرزمین که برگه بخت آزمایی رو خریدند انتخاب بشه. جونگکوک از این رسم متنفره و تهیونگ هم امگاییه که هیچ علاقه ای به این ازدواج نداره. پس چه اتفاقی می افته که توی روز مراسم، کاهن اعظم اون ها رو به عنوان همسر همدیگه به مردم اولون معرفی میکنه؟