Atieh-h-h's Reading List
2 stories
No Mum, He really is my boyfriend {Wolfstar} by hediyeh_a_t
hediyeh_a_t
  • WpView
    Reads 3,707
  • WpVote
    Votes 562
  • WpPart
    Parts 15
اگه ریموس قراربود به یکی دیگه از اون قرارهایی که مامانش برنامشو چیده بود بره، با چکش صورت خودشو خرد میکرد‌. نه اینکه اون پسرها مشکلی داشته باشن ، اونا... خب اونا به طرز فوق العاده ای کسل کننده بودن ولی مشکل اصلی احتمالا گرگینه بودنش بود. پس وقتی نقشه ی فرارش، به شکل سیریوس بلک ظاهر شد، ریموس برای پذیرفتنش از خوشحالم خوشحال تر بود. /Translated / Completed
تاوان بی گناهی by mdis_rty
mdis_rty
  • WpView
    Reads 20,922
  • WpVote
    Votes 941
  • WpPart
    Parts 14
بسته سیگارو گرفت طرفم یکی برداشتم، از کنار کفشم فندک درآوردم و روشنش کردم فندکو از دستم گرفت و سیگارشو روشن کرد: چشمم روشن تولم فندک جاسازم داره! _: تجربه ثابت کرده همیشه فندک پیشم باشه!اون دفه یادت نیس؟ جر خوردیم رفتیم بالا درخت سیگار بکشیم ، دو بسته سیگار آورده بودی بدون فندک! خندید : قانع شدم بابا لبخند زدم : میدونی مدی؟منو تو مثل سیگارو فندکیم! موهامو بوسید:چطور؟ کام عمیقی از سیگارم گرفتم _: سیگار بدون فندک ب کار کسی نمیاد، هرچقدرم گرون و لاکچری باشه !بدون فندک بدرد نخور ترین چیز دنیاس... فندک! تو فندک منی! بدون تو هیچی نیستم!