💜سکای💜
140 stories
Rose and Sugar | Oneshot by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 534
  • WpVote
    Votes 63
  • WpPart
    Parts 1
وان‌شات. مطمئنا حتی توی بی‌نقص‌ترین مخلوقات طبیعت هم، یه نقص کوچیک پیدا می‌شه. شبیه به تابلویی بی‌نظیر که یه لکه رنگ اضافه روی خودش داره، زندگی جونگین هم همین شکلی بود. همه‌چیز ایده‌آل پیش می‌رفت تا اینکه شب تولدش، سروکله‌ی مرد غریبه‌ای پیدا شد که خواسته‌ی عجیبی داشت؛ ازدواج با پسرک دورگه‌ی موطلایی. "داشتن دیک مردی که به زور باهاش ازدواج کردی توی دهنت همینقدر خوبه آمور، باعث می‌شه گیج بزنی و کنترل اشک‌هات رو از دست بدی." کاپل: سکای. ژانر: رمنس، اسمات.
Kill me, Save me | Ongoing  by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 19,693
  • WpVote
    Votes 3,283
  • WpPart
    Parts 38
بد شانسی پشت بد شانسی، جونگین امگای تنها و بی‌کسی بود که توی بار خدمات ویژه‌ای رو به مشتری‌هاش ارائه می‌داد. همه‌چیز به اندازه‌ی کافی دردناک به‌نظر میاد اما زندگی همیشه از همون‌جایی که تصورش رو نداری بهت ضربه می‌زنه، نه؟ امگا وقتی مشتری اون شبش آلفای حقیقی خودش از آب دراومد این رو به خوبی فهمید. آلفایی که خیلی زود، پدر بچه‌ی متولد نشده‌ی توی شکمش شد و بدتر از اون، متاهل بود. جونگین دیگه شک داشت که آیا این تنبیهی برای گناه نکرده‌ش بوده باشه، و یا تاوان اشتباهات رخ نداده‌ی زندگیش. اما حتم داشت که توافق با آلفایی که به سختی سنگ و به سردیِ زمستونه و کم‌کم تبدیل به پدر فرزندش می‌شه، تعبیر دقیقی از جهنمه. کاپل‌ها: سکای، کریسهو ( زوج فرعی ) ژانر: روزمره، انگست، امگاورس، اسمات، امپرگ. روز آپ: چهارشنبه.
Survivor•2• by sharlot__20
sharlot__20
  • WpView
    Reads 639
  • WpVote
    Votes 66
  • WpPart
    Parts 1
⊹⊱لبه ی ایوان سنگی نشسته بود و مسیر مورچه ها رو دنبال میکرد. یک مورچه، دو مورچه، سه مورچه، چهار مورچه، پنج مورچه... پنج سال... پنج سال گذشته بود. کسی روی تخت منتظرش خوابیده بود که اون نبود. بوی اون رو نمیداد. دستاش خار داشت، لمسهاش بدنش رو زخم میکرد. هنوز هم بهش عادت نکرده بود. بدنش اون رو به عنوان یار نمیشناخت. اونی رو میخواست که اینجا نبود و قرار نبود که بیاد. قلبش با عذاب تیر کشید، اون هیچوقت نمی اومد. _نمیای عزیزم؟ به عقب چرخید و بهش نگاه کرد. بازم زمان خواب رسیده بود.خوابی که می‌تونست تنها راهش برای بیداری از این کابوس باشه اگه اون کنارش نمی خوابید. ~~♡⁩ ⊹⊱Couple: sekai ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
sweet lips  by sharlot__20
sharlot__20
  • WpView
    Reads 3,113
  • WpVote
    Votes 518
  • WpPart
    Parts 5
⊹⊱Couple: sekai, chanbaek ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , daddy kink ⊹⊱خشک شده جلوی در ایستاده بود و مات به چهارچوب در که زیر مشتشون میلرزید نگاه میکرد.‌ -کیم‌ جونگ این؟! لطفاً در رو باز کنید... موبایلش توی دستش لرزید و وقتی جوابش داد صدای عربده ی سهون بود که توی گوشش پیچید _در رو به هیچ وجه باز نکن و با هیچکس حرف نزن! در رو باز نمی‌کرد.‌ اما این در قرار بود زیر مشت و لگدهاشون دووم بیاره؟! بعید میدونست.
ᴘʀᴇᴛᴇɴᴅᶠᵘˡˡ by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 5,799
  • WpVote
    Votes 1,188
  • WpPart
    Parts 4
"پایان یافته" نُه سال گذشت و همچنان همون احمق های باهوش موندیم... همون دو نفری که فریب دادن همدیگه رو، توی یکی از شب های نسبتا سرد اول سال شروع کردند. من به دوست داشته شدن تظاهر کردم و جونگین، به دوست داشتن.. pretend [verb]: رفتار کردن به گونه‌ای که انگار چیزی درست است در حالی که در واقع می دانید که اینطور نیست. ᶜᵒᵘᵖˡᵉ ˢᵉᵏᵃⁱ ᴳᵉⁿʳᵉ ʳᵒᵐᵃⁿᶜᵉ ᵃⁿᵍˢᵗ این چندشاتی، اولین داستان منه. ضعف‌هاش رو پای کم تجربگی من بذارید نه بی‌احترامی به خودتون به عنوان مخاطب.♡
ᴅʀɪꜱꜱᴏɴ by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 26,985
  • WpVote
    Votes 5,341
  • WpPart
    Parts 25
"پایان یافته" کاپل اصلی: سکای کاپل فرعی: چانبک (ورس) ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، درام، اسمات. "تو گوشم زمزمه کردی‌و گفتی هیچ‌چیز تو دبیرستان تا ابد باقی نمی‌مونه. گفتم حتی‌ تو؟ خندیدی و گفتی حتی من. ولی وقتی نگاهم به خنده‌هات بود، سخت بود توجه کردن به حرف‌هات." «بخش معرفی رو حتما چک کنید» drisson/ dree-swan: [noun] کشش ناگهانی به یک دوست! میلی متزلزل که لزوما علاقه‌ی ندارید تجربه‌ش کنید و حتی تا این لحظه امری ممکن به نظر نمی‌رسید، اما اکنون ناگهان به مشکلی بدل شده که باید با آن دست و پنجه نرم کنید.
𝘩𝘺𝘱𝘰𝘱𝘩𝘳𝘦𝘯𝘪𝘢 by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 45,821
  • WpVote
    Votes 11,825
  • WpPart
    Parts 72
"پایان یافته" لویی پارک، مامور سازمان بین دولتی FATF برای هدفی که تمام عمرش رو پاش گذاشته بود به عنوان مربی موسیقی وارد خونه‌ی بی‌بی، هکر و هوش لوتو کلاب می‌شه. کلابی که در ظاهر هیچ‌چیز غیرقانونی‌ای جز قمار و مواد فروشی‌های خرده ریزه درونش دیده نمی‌شد، اما فقط تعداد محدودی می‌دونستند پولشویی‌های میلیونی‌ای که اوه سهون برنامه‌ش رو می‌چید تا چه حد حساب‌های اعضای لوتو رو پر از پول می‌کنه! همیشه گناهکار‌ها قربانی می‌دن! این تقاصیه که پس می‌دن، چی می‌شه اگه قربانی سهون معشوقه‌ی بازی خورده‌ش باشه و قربانی بکهیون دختر پنج ساله‌ش؟ "ون گوگ قبل از مرگ‌ش فقط تونست یکی از نقاشی هاش رو بفروشه، اما بعد از مرگش یکی از تاثیر گذار ترین هنرمند های تاریخ شد... جونگین ون گوگ من بود، درست وقتی که دیگه هیچ جوره نداشتمش فهمیدم چه شاهکاری بوده!" Hypophrenia: [noun] نام دیگری برای ناتوانی ذهنی. این اصطلاح همچنین می تواند به فردی اشاره کند که احساس غمگینی یا افسردگی می کند بدون دلیل شناخته شده ای برای این غم و اندوه. ══ Chanbaek X Sekai ══ ══ dram angst criminal Smut══ ══@Parkfamily_fictions ══
ՏεძucεƦ🔥 by Tedy_88
Tedy_88
  • WpView
    Reads 227,909
  • WpVote
    Votes 47,453
  • WpPart
    Parts 87
📚 عنوان: #اغواگر 🔥 #Completed 👬 کاپل‌ها: سکای، چانبک، شیچول 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فلاف، ددی کینک، اسمات ✒ نویسنده: تـــدی 🐻 خلاصه داستان ✍ فـقر به هـر قشری از جامعه فشارهای خودش رو میاره. ممکنه بعضیا کم بیارن و و بعضیا هم باهاش بجنگن، اما عده‌ای هم دست به تن فروشی میزنن...! پارک چانیول و کیم جونگین هم‌ اتاقی‌هایی بودن که برای گذر زندگیشون به این روش رو آوردن.. تاپ و باتمی که از بدنهاشون برای لـذت دادن به مشتریها.. بهترین استفاده رو میکردن. تا این که یک روز جونگین به تور مرد پولداری میخوره که باعث میشه باهاش قراردادی بـبنده.. و چانیول با پسری رو به رو میشه که وسـط کار همـه چیز رو رها میکنه.. این اتفاق مسیر زندگی هر دو رو تغییر میده. جونگین چطور قراره با اوه سهون که یک مرد وسواسیِ غیرقابل تحمل بود.. زیر یک سقف زندگی کنه؟ وقتی چانیول دوباره بکهیون رو پیدا کنه، آیا میتونه اینبار به تلافی قبل، اون پسر رو مال خودش کنه؟
Mistress by hedilla1012
hedilla1012
  • WpView
    Reads 3,510
  • WpVote
    Votes 854
  • WpPart
    Parts 10
Main Couple: SeKai- KaiHun Genre: Dram- Historical- Fantasy- Smut Writer: Hedilla +شنیدم خطرناکه. -برای چی؟ +چند سال پیش معشوقه اش رو از دست داد، کشتنش. می گن از همون موقع دیوونه شده و توی جنگل زندگی میکنه. -خب چرا خطرناکه؟ چنل آپ: @SeKaiWorldx
𝑆𝑎𝑓𝑒 𝐻𝑜𝑚𝑒 ᵒⁿᵉˢʰᵒᵗ by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 1,708
  • WpVote
    Votes 260
  • WpPart
    Parts 1
~وانشات •عنوان | خانه ی امن •کاپل | سکای •ژانر | رُمنس، دراما، اسمات •نویسنده | haratahug/هارا می‌بوسمت در رویا؛ می‌بینمت در رویا؛ من را نگاه کن! منِ همیشه در یادت؛ منِ همیشه نیازمندت؛ نیاز تو از مردمک چشمانم پیداست! مرا پیدا کن در هم‌آغوشی چشم‌هایمان، در نفس‌های بهم گره خورده‌مان، و تنی که از وطنش دور افتاده... _تینآر