Chosen.
23 stories
Outlaw by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 53,708
  • WpVote
    Votes 10,184
  • WpPart
    Parts 20
بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصه‌ی ماجراجویی های دو نقاب‌دار قهار تو کوچه پس کوچه‌های شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛, 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮, 𝙉𝙘18 این دفعه مهمون یه داستان به شیرینی قند هستید!
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 441,492
  • WpVote
    Votes 105,380
  • WpPart
    Parts 86
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
ミ🌠Till I Reach Your Star 🌠ミ(Book #𝟸 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟) by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 284,606
  • WpVote
    Votes 62,648
  • WpPart
    Parts 33
🌠نام فیکشن: Till I reach Your star 🌠کاپل : چانبک 🌠ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره 🌠محدودیت سنی : NC 18+ 🌠نویسنده : Silver Bunny 🌸🌿🐰 بکهیون تنها چیزی بود که چانیول رو به این زندگی وابسته میکرد. یه پسر پونزده ساله یتیم مگه چی میتونست داشته باشه؟ تمام مسیرهای زندگیش به پسر کوچولوی شیش ساله ای ختم میشدن که از گردنش اویزون میشد و با اون لحن شیرین و معصومش هیونگ صداش میکرد...اما زندگی هیچوقت بویی از دلرحمی نبرده... یه روز توی زمستون چانیول بکهیونش رو از دست داد و یهو یه دنیا بینشون فاصله افتاد... یعنی بکهیونی که از روزهای بچگیش فقط یه خاطره دور یادشه میتونه این فاصله ها رو از میون برداره؟ 🌠"منتظرم بمون... تا وقتی که راهم رو برای برگشت بهت پیدا کنم. تا ستاره هامون دیگه هیچوقت دلتنگ هم نشن. فقط یه کوچولو منتظر بمون تا وقتی که به ستاره ات برسم... " 🌠
StarDust🌠[ ʙᴏᴏᴋ #1 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟] by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 24,605
  • WpVote
    Votes 4,312
  • WpPart
    Parts 8
🌟فیکشن : #StarDust | #گردستاره 🌟کاپل ها: چانبک 🌟ژانر: رمنس. غمگین . درام 🌟محدودیت سنی: 18+ NC 🌟تعداد کلمات : 23411 🌟نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿🌸 ⌗═🌿📚✾خلاصه داستان ✾📚🌿═⌗ قهرمان داستان ما همه چی داره... چهره خوب و یه صدای خوب و با یه سر پر از ارزو و امید برای اینده... اون گیتارش رو میندازه روی دوشش و از شهر کوچیکی که دوران کودکیش رو توی یکی از پرورشگاههاش سپری کرده خداحافظی میکنه و میاد سئول تا به رویاهاش بال پرواز بده اما سرنوشت چیز دیگه ای رو ازش میخواد... چشم هاش میشینه روی یکی از زیباترین خلقت های خدا و تو یه لحظه تمام رویاهاش در برابر داشتن اون پسر با چشم های سردش بی معنی میشه... یعنی قهرمان ما میتونه قلب یخی اون شاهزاده کوچولو رو به دست بیاره؟ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 -"میخوام محکم نگهت دارم اونقدر که تو وجودم حل شی...و در عین حال از محکم داشتنت میترسم چون انقدر شکستنی به نظر میای که میترسم بهت آسیب بزنم...اما در عین حال نمیتونم رهات کنم...انگار اگه رهات کنم گم میشی و من باید تا ابد دنبالت بدوام در حالی که تو حتما رد پاهات هم پاک میکنی که دوباره گیرم نیفتی...حتی الان که بین بازوهام نگهت داشتم برام یه رویای دست نیافتنی ای..." ✨ #StarDust
 ۞Between Heaven And Hell [ChanBaek]۞ by ItzLotus
ItzLotus
  • WpView
    Reads 482,839
  • WpVote
    Votes 98,732
  • WpPart
    Parts 95
بکهیون چانیول رو دوست داشت. حاضر بود خودش رو به خاطرش فدا کنه و هفت سال بعد تنهایی به خاطرش درد بکشه. فکر میکرد چانیول هم اون رو دوست داره و به خاطر کارایی که براش کرده ازش ممنونه. هر چند وقتی دوباره همو میبینن، چانیول شروع میکنه به اسیب زدن بهش. اون بابت هیچ چیز ممنون نیست و بکهیون از این که یه زمانی دوستش داشته متنفره. •••🎴•••🎴••• چانیول از بکهیون کینه داره. نه میتونه اون رو ببخشه و نه میتونه رهاش کنه، تنها کاری که میتونه بکنه اینه که کنار خودش نگهش داره و با دیدن اینکه هر بار بعد از اسیب زدن بهش، چقدر درد میکشه، خودش هم اسیب ببینه. ✤Between Heaven And Hell✤ Author: Nil Couple: Chanbaek, Sulay Genre: Romance, Drama, Criminal هشدار: فضای فیکشن دارکه و صحنه های خشونت امیز داره، اگه حساسین یا سنتون کم تر از ۱۵ ساله، نخونینش.
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,537,276
  • WpVote
    Votes 227,418
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
•𝑫𝒊𝒗𝒐𝒓𝒄𝒆𝒅 𝑹𝒐𝒎𝒆𝒐𝒔༄ by LiviaFictions
LiviaFictions
  • WpView
    Reads 216,862
  • WpVote
    Votes 52,580
  • WpPart
    Parts 25
✤ خلاصه↶ طلاق، بنظر میرسید آخرین راه نجات بکهیون و چانیول بعد از ازدواج فاجعه بار یک ساله ‌شون باشه. ولی چی میشه اگه سرنوشت بعد از دوسال زندگی سینگلی و رابطه های بی ثمر دوباره رومئوهای بد اخلاقو بهم برسونه؟! ‌ ✤ کاپل⇜ چانبک ✤ ژانر⇜ فلاف، کمدی، رمنس ✤ محدودیت سنی⇜18+ ✤ نویسنده ها⇜ Emerald & Jisaw ✤ وضعیت⇜تمام شده #1 on طنز #1 on comedy #1 on کمدی #1 on اسمات #1 on رمنس #1 on عاشقانه #1 on فلاف #1 on چانبک #1 on Chanbaek
Revenge [ S1 Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 88,534
  • WpVote
    Votes 16,540
  • WpPart
    Parts 46
احساس گناهی که بخاطرش راضی به ازدواج با اون مرد شده بود، باعث میشد زندگیش بطور کامل عوض بشه. راضی شد کنار کسی زندگی کنه که تمام فکرش رو انتقام و نفرت پر کرده بود. چی میشه وقتی یکی از بهترین دوست‌هات، همسرت میشه و قسم میخوره نابودت کنه؟ چی میشه وقتی مرگ آرزوهات رو به چشم میبینی و حتی برای اعتراض هم صدات در نمیاد؟ چی میشه وقتی حتی خودت هم، خودت رو لایق اون مجازات‌ها میدونی؟ ********************* _ چطور؟ وقتی برگردی دیگه دیوونه نیستم؟ + وقتی برگردم... دیگه من دیوونه نیستم. اینطوری شاید بتونیم راحت‌تر زندگی کنیم. _ زندگی کنیم؟ با خنده‌ی هیستریکی پرسید. _ زندگی نه یول... میتونیم باهم بمیریم. + با هم نه بک... تو بمون و من به جای هردومون، میمیرم. ******************** کاپل: چانبک، هونهان ژانر: رومنس، درام، روانشناسی، انگست تایم‌های آپ: یکشنبه و چهارشنبه
Reunion [ Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 62,790
  • WpVote
    Votes 11,924
  • WpPart
    Parts 38
این داستان فصل دوم Revenge هست پس لطفا اول اون داستان رو بخونین :)))) ♡♡♡♡♡♡ پنج سال هم اونقدر طولانی هست که با خیلی مسائل کنار بیای و هم اونقدر کوتاه، که نتونی ببخشی. فراموشی هم سخته وقتی هنوز تو خواب و بیداری گذشته‌ات از جلوی چشم‌هات رد میشه. ولی وقتی بعد از پنج سال دوباره همو دیدن... متن داستان: + خیلی فرق کردی. _ تو هیچ فرقی نکردی. + پس هنوزم شانسی ندارم؟ _ اگر نداشتی نمیذاشتم پاتو اینجا بذاری. + یعنی... _ تلاش کن پارک. یه بار دیگه تلاش کن تا من برای همیشه فراموش کنم چه جهنمی برام ساخته بودی. + برای فراموشی زمان زیاد داشتی. شاید... اگر نمیشه چون نباید بشه. _ میشه. اینبار... دیگه میشه. ♡♡♡♡♡♡ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روانشناسی، هپی اند کاپل: چانبک، هونهان، کایسو