Bastard
K. O. O. K. V. 🖤 M. I. N. V اسمــــات، رومـــنس، اربـــاب بـــرده ای، Bdsm هپی اند 🔞🔞🔞⛓️⛓️⛓️🔞🔞🔞
K. O. O. K. V. 🖤 M. I. N. V اسمــــات، رومـــنس، اربـــاب بـــرده ای، Bdsm هپی اند 🔞🔞🔞⛓️⛓️⛓️🔞🔞🔞
Kookv کیم تهیونگ یه پیانیست !که قاطی معاملات مواد هیونگش یعنی جونگ هوسوک میشه اونم فقط برای اینکه هوسوکو رو با ماشینش رسوند و جئون جونگکوک کسی که مهره اصلی مامبای سیاهه ------ Chanbaek بیون بکهیون جوونترین پلیسی که به ریاست اداره پلیس مرکزی سئول منصوب شده ،همه فکر میکردن سئول دوروزه زیر این دستای این رئیس بیخیال ناب...
FʀAᴜᴅsTᴇʀS || حقه باز (فصل اول تکمیل یافته. فصل دوم در حال آپ) اسم من کیم تهیونگه. تو یه خانواده سطح متوسط رو به بالا زندگی میکنم. از نظر مالی مشکلی نداریم،یه خواهر دارم به اسم ته یون که ۶ سال ازم کوچک تره و ۱۲ سالشه! یه خانواده عادی با یدونه مامان و یدونه بابا! این تا زمانی بود که یه شب یه پسر اومد و چهار گوش خانواد...
(Season 1) ⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Drama ≣ Fluff ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ KookV ≣Yoonmin ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONGOING ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟ بعضیا میگن"تنفر" بعدا تبدیل به "عشق" میشه. این حرف، از نظر تهیونگ هیچ معنی ای نداشت ! کیم تهیونگ، پسری بود که توی راهنمایی بخاطر قد بلند بودنش کلی تحسین میشد ... اما چی میشه اگه تو...
A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی س...
من که ازش گذشتم حق دارم اخرین بوسه رو ازش بگیرم نه؟؟ اروم همونجور که لبام رو لباش بود زمزمه کردم خیلی دوست دارم رمنس_اسمات_انگست_کمی فلاف_هپی اند
[متوقف شده] kookv:main couple Side couples: Namjin Yoonmin written by Kinza244 Translated to Persian * چرا همیشه باید به خاطر چیزیکه تقصیرم نیست زجر بکشم؟* _ته...عشقم...صدمه دیدم...عشقت بهم صدمه زد! _اون منو دوست نداشت!ازم استفاده کرد برا اون*** +بهم گفت تو برخلاف ظاهرت یه قلب کریستالی داری... ولی تو همین حالاشم اون...
[ COMPLETED ]✔️ ✨خلاصه: کیم تهیونگ پسری هجده ساله است که به دنبال کشتن خودشه. با عوض کردن محل زندگیشون، تهیونگ با تفکر اینکه میتونه بالاخره از این زندگی خلاص شه، به دنبال جایی برای کشتن خودش در خونه جدید میگرده؛ اما به طور اتفاقی در مخفیای رو پیدا میکنه که... • ────── ✾ ────── • _"برای...
"ازم چی میخوای؟" "نفسای گرمتو،لبای شیرینتو،نوکانگشتای همیشه سردتو...من همه چیتو میخوام کوکی" یونگی،برادر بزرگتر تهیونگ، دست به قتلی غیرعمد میزنه و حالا تنها کسی که شاهد اون ماجرا بوده شخصی ناشناس و بچه یونگی، جیمین هست. و شاید یه روزی، یه جایی پسرکی به کمک کیم تهیونگ بیاد که هیچوقت اونو نمیدید. •نام⸙ ͎.: #HeMeltedMy...
این عشقه؟ رمنس،درام،مدرسه ای،اسمات، هپی اند Vkook,Namjin,hunhan #1Persian #1Sehun #1Vkook #1Rm #12jin
«از ویدیوهای دوستپسر باتمت بیشتر آپلود کن لطفاً» جایی که تهیونگ یه هنرمند «ایاسامآر»ئه و جونگکوک هر شب با ویدیوهاش خودارضایی میکنه. [ولی چی میشه اگه تهیونگ یهروزی خیلی اتفاقی بره خونهٔ جونگکوک زندگی کنه؟ چی میشه اگه رازش آشکار بشه؟ سر غرورش چه بلایی میاد؟] این داستان ترجمهٔ فنفیکی به همین نام از اکانت @pe...
وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟
وضعیت: تکمیل شده کاپل اصلی: ویکوک/ کوکوی ژانر: درام، رومنس، روانشناسی میدونی قبل از اینکه یه اتفاق خیلی بزرگ توو زندگیت بیفته، درست قبلش، چی میشه؟! هیچی! دقیقا هیچی. و این اتفاقیه که برای کیم تهیونگ هم رخ میده. درست وقتی اونقد درگیر روزمرگی هاشه که فکر میکنه هیچی نمیتونه زندگیش رو از این یکنواختی نجات بده، یه پسر لا...
من نمیخواستم...باور کن نمیخواستم برم.هیچ میدونی بعد ازاینکه رفتم و اون اتفاق افتاد چه حالی شدم؟باور کن اونی که این همه مدت درد کشیده فقط تو نبودی،منم تو این مدت نابود شدم.من خواهرمو،دوستامو،تورو از دست دادم. این همه سال با فکر اینکه دیگه تهیونگی وجود نداره دست و پنجه نرم کردم. تو هیچ میدونی من چرا مشکل ریه دار؟من تو ا...
دردسر های یک سردرگم که آنرا بر نور امیدش میرساند ... دو بیخبر که تنها با یکدیگر قادر بر کشف حقایق زندگیشان و رهایی از تاریکی مشکلات هستند ... برای زندگی کردن صدای قلبت را متوقف نکن ، برای رهایی ، من را متوقف نکن . امید وارم از خوندن این فیک لذت ببرین عزیزانم... !
"من برای تو تغییر کردم _برای من ؟ +اره فقط برای تو جئون جونگ کوک ... ژانر :درام ،اکشن ،اسمات ،بی دی اس ام ،رومنس کاپل :ویکوک ،یونمین ،چانبک
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامهاش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقابدار داخل تمام نقاشیهاش مشترکه و هیچ ایدهای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو با...
[افسانه ی افسونگر] 🌧 [ نویسنده] 🌧 اندیشه [ خلاصه ] 🌧 _مهم نیست مردم عادی چی صداش میکنن تقدیر؟؟ سرنوشت..؟؟ من و تو که میدونیم هیچ کدوم از اینها وجود ندارن..! اگه الان تو رو توی بغلم دارم نتیجش سرنوشت نبوده.....این فقط بازی انتخاب هاست...! من انتخاب کردم که افسونگری هات رو ببینم..... انتخاب کردم با چشم های سرکِشت ا...
+احساس میکنم بدنم برای دوس داشتنت کافی نیست!...عشق تو فراتر از بدن من و همهی این دنیاس. . . . =احمق!چرا بخشیدیش؟اون بهت خیانت کرد! -چون دوسش دارم! . . . ٪اههه،چرا هیچ چیز بی نقص نیست؟ برگشتم و به تهیونگ نگاه کردم. +مگه کوری؟ . . . نام:چون دوست دارم! ژانر:عاشقانه،امپرگ،هپی اند کاپل ها:کوکوی،یونمین،چانبک.
نام:غیر منتظره ژانر: رومنس، هیجان انگیز، کمدی کاپل:، کوکوی، ویکوک... خلاصه:تهیونگ یه پاپاراتزیه که هیچ چیز تو زندگیش براش مهم تر از از پول نیست. جونگ کوک یه افسر پلیسه که عاشق هیجانه و از زندگی یکنواخت متنفره.مسیر زندگی اون دوتا ناگهانی بهم گره می خوره و.....
Genre: Romance/smut/fun [کامل شد] Author: mojdeh.6_6 couple: vkook♡ page:.17 سلام گایز این اولین بوک منه امیدوارم خوشتون بیاد💋 اع یه توضیح راجب داستان بدم. یجورایی ترسناک چون من با واقعیت یکیش کردم یجورایی وقتی میخونی انگار واقعیه و اینه که ترسناک 😂😍بعله این جانب یه ویکوک لاور روانی💜사랑해
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...