1d2825's Reading List
10 cerita
His Hazza (mpreg)(persian translation) oleh _yamna_
His Hazza (mpreg)(persian translation)
_yamna_
  • Membaca 125,625
  • Suara 18,176
  • Bagian 30
[Completed] " تو خیلی ریزه میزه و شکننده ای. من میخوام همونطور باهات رفتار کنم" لویی با یکی از فرهای هری بازی میکنه و لبخند میزنه " پسر پرفکت من. هزای من" " میگن تو مثل یه خدا راه میری. نمیتونن باور کنن من تو رو ضعیف کردم" .... لویی یه پانکه. معروف برای بی ادب و آزاردهنده بودن نسبت به همه. به استثناء هری استایلز.
Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M] oleh iamnrk
Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M]
iamnrk
  • Membaca 47,121
  • Suara 11,020
  • Bagian 38
درسته اینجا دنیای جادویی هاگوارتزه ولی من مطمئنم خبری از جادو نبود وقتی به اون چشم ها خیره شدم... هشدار: اگر پاترهد نیستید به هیچ وجه این بوک رو باز نکنید⁦ ⁦( ͡° ͜ʖ ͡°) 💙💚 ⁦❤️⁩💛 🌈
sweets (l.s persian translation) [Completed] oleh ff_translation
sweets (l.s persian translation) [Completed]
ff_translation
  • Membaca 47,447
  • Suara 6,986
  • Bagian 13
میتونم یکمی از اون بوسه های ترش ات داشته باشم ؟
big girls don't cry oleh parsa_shojaei
big girls don't cry
parsa_shojaei
  • Membaca 2,791
  • Suara 112
  • Bagian 6
-تو داري از من ميپرسي تو تمام اين دنيا عاشق كيم؟ كلمه اولمو دوباره بخون♡ --- وقتي فكر ميكني داري روياتو زندگي ميكني خيلي خوشبخت به نظر ميرسي ... اما اگه تو روياي اشتباه باشي چي؟ ميتوني دوباره روياتو بسازي؟
Escape The Stars oleh Azulperrier
Escape The Stars
Azulperrier
  • Membaca 15,638
  • Suara 406
  • Bagian 9
فرار ستارگان - کیهان. "سرت رو از پنجره بیرون ببر و با من به آسمان بالای سرت نگاه کن؛ همه‌ی اون ستاره هایی که حالا از وجودشون حیرت زده میشی دیگه وجود ندارن، چون تو داری به گذشته نگاه میکنی." شروع: ١٣٩٩/٤ پایان: - ( امیدوارم یه روز بتونم این جای خالی رو پر کنم ) متأسفم بابت دیر آپدیت کردن.
The 10 Women [ZaynMalik] oleh MissBieberN
The 10 Women [ZaynMalik]
MissBieberN
  • Membaca 30,227
  • Suara 3,826
  • Bagian 83
نگاش که میکردی دوراتا بود! یه دختر ۱۵ساله که رفتار و حرف زدنش تحت تاثیر بلوغش بود 🙃 اما بعد از هر صبح گیر افتادن توی آسانسور با زین مالیک، مرد همسایه که از قضا متاهل و زیادی جذاب بود باعث شد بعدش دیگه هیچ چیز سرجاش نباشه.... چیز بزرگی درقلب زین جابجا شده بود... انگار دوراتا هوش از سرش پرونده 🦋 طوری که هیچوقت چنین چیزی رو تجربه نکرده و این آغازه سبز شدن حوادث عجیب و غریب در حوالی عشق ممنوعه بود♥️🚫 اتفاقاتی که راجبش حتی نمیتونی حدسی بزنی 👩‍❤️‍💋‍👨 -واقعا نمیدونم من و تو چیزی هستیم که اسم نداره.. +چیزای جدید همشون قشنگن. -تا جایی که اون قدیمی ها بخوان انتقام بگیرن یا اون چیزه جدید هم یه روزی قدیمی بشه. +حداقل با حسرت امتحان نکردنش نمیمیریم. -فکر نکنم تو ۱۶ سالگی بخوام بمیرم. رویا یا حقیقت! چی اینارو از هم متمایز میکنه؟ چی مرز بین این دوتارو تایین میکنه؟ یادآوری روزای قشنگی که گذروندی سخت تره؟ یا خیال بافی چیزی که هرگز قرار نیست اتفاق بیوفته! [Completed][some Sexual contact 🔞]
It's me KAROL [ZAYN] oleh MissBieberN
It's me KAROL [ZAYN]
MissBieberN
  • Membaca 12,584
  • Suara 2,374
  • Bagian 53
من زدم چرخ! توی این دنیای پر از سیاهی! من شدم دیوونه عاشق با تو بودن! • • • کارول نیکولاس با اسم مستعار لونا به مدت ۱۵ سال دور از خانوادش زندگی کرده! • • اون وقتی سه سالش بوده توی یک تصادف برنامه ریزی شده که هدف خودش بوده پدر مادرشو از دست میده. • • اما چرا میخواستن کارول رو بکشن؟ • • چرا یکی بخواد دختر بچه سه ساله ایی رو بکشه که هیچ گناهی نداره؟ • • عشق های کوچکی که ذهن کارول رو درگیر میکنن فقط بخش کوچیکی از داستان بزرگ منه! 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ژانر:درام،عاشقانه،یه کوچولو جنایی،هیجانی با من و داستانم همراه باشید تا حس یه سریال رو دریافت کنید! 🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬
my sick heart after you oleh larrymayne9194
my sick heart after you
larrymayne9194
  • Membaca 32,172
  • Suara 3,959
  • Bagian 25
چطور ممكنه يه قلبي كه ديگه نميزنه، بازم برات بتپه؟
friends with benefits (L.S) oleh erebus_msr
friends with benefits (L.S)
erebus_msr
  • Membaca 240,888
  • Suara 28,999
  • Bagian 31
لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ‌‌‌...