I want to read (full)
60 stories
Chanbaek Oneshots❃ by HellishGirl_6104
HellishGirl_6104
  • WpView
    Reads 9,180
  • WpVote
    Votes 1,344
  • WpPart
    Parts 8
این بوک مختص وانشاتهای چانبکی هست که نوشتم یا ممکنه در آینده بنویسم و هر چپتر یه داستان جدا داره.
𝐓𝐇𝐄 𝐒𝐏𝐄𝐋𝐋 𝐎𝐅 𝟐𝟓 🌌🔮 by zhrazkdlin
zhrazkdlin
  • WpView
    Reads 897
  • WpVote
    Votes 170
  • WpPart
    Parts 20
خلاصه داستان: در دنیایی که بین خواب و واقعیت مرز باریکی وجود داره دو نفر در دنیای کاملا متفاوت خواب هایی میبینن که زندگی هردو رو مختل کرده! چهره ی قاتلی که در آینده کاملا به نظر هردو آشنا میاد! اون دو فقط میخواستن کابوس ها تموم‌شن اما درد واقعی تازه شروع میشه... شاید اون‌چه ازش فرار می‌کردن، همون عشقی بود که نجاتشون می‌داد... 🦋🌌 capule: CHANBAEK 🍷🪄 ژانر : رومنس، فانتزی، درام ، اسمات 🪐🔮( کامل شده)
Broken Pieces by LKOAVIE
LKOAVIE
  • WpView
    Reads 26,454
  • WpVote
    Votes 4,693
  • WpPart
    Parts 49
🧡فروپاشیده🧡 *کامل شده* چانیول یه وکیل خشک و مقرراتیه که دفتر خاطرات پسری به دستش میرسه و زندگیش رو زیر و رو میکنه! (اقتباسی از یک رمان دوست داشتنی) ژانر:رومنس،درام،انگست،روانشناسی،اسمات کاپل:چانبک
Gypsophila [COMPLETED] by Harlein_Queen
Harlein_Queen
  • WpView
    Reads 12,392
  • WpVote
    Votes 2,236
  • WpPart
    Parts 21
[BOOK 3] برای فرار از رسوایی راه‌های زیادی وجود داشت و انتخاب بدترین راه‌، تبعات جبران ناپذیری را رقم زد! "باید باور میکردی... باید باور میکردی که عاشقتم..." "ما فقط دستهای دراز شده به سمت همدیگه برای همراهی رو ندیدیم. اگر غفلت و لجبازی نمی‌کردیم الان رابطمون اینجوری نبود. شروع ما اشتباه بود. شروعی هم که اشتباه باشه هیچوقت به یه پایان درست نمی‌رسه..." ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل: چانبک ژانر: ازدواج اجباری، انگست، دارک رمنس، تراژدی وضعیت: خاتمه یافته نویسنده: هارلین کویین
Wild by LKOAVIE
LKOAVIE
  • WpView
    Reads 7,999
  • WpVote
    Votes 1,078
  • WpPart
    Parts 21
🖤وحشی🖤 روزهای آپ: شنبه 📎 ژانر: عاشقانه تاریک / DDLB/ درام روانی/ اسمات کاپل: چانبک / هونهان وقتی پسری یاغی و بی‌پناه به نام بکهیون، با مردی مرموز و ددی‌طور به اسم چانیول روبه‌رو می‌شه، هیچ‌کدوم نمی‌دونن که این دیدار، زندگی هر دوشون رو زیر و رو می‌کنه. چانیول نمی‌تونه بدون بکهیون زندگی کنه... و برای داشتنش، راهی جز دزدیدنش نمی‌مونه. تو این خونه، امنیت یعنی تسلیم شدن... و عشق، یعنی زنده موندن وسط تاریکی. از طرف دیگه، سهون و لوهان، با رابطه‌ای پر از وابستگی و لطافت، نشون می‌دن عشق می‌تونه هزار چهره داشته باشه. 🔒‌ دو داستان، دو عشق، یک درد مشترک: فرار از تنهایی.
Hᴇʏ Dᴏʏʟᴇ ࿐ [ Completed ] by mari4708
mari4708
  • WpView
    Reads 68,541
  • WpVote
    Votes 13,943
  • WpPart
    Parts 11
بکهیون بعد از ۵ سال تو کما بودن بیدار میشه و میره دنبال کسی که ۵ سال پیش از خودکشی نجاتش داده و با پیگیری کردن این موضوع که اون فرد کیه به پارک چانیول میرسه...از نظر بکهیون، چانیول مرد مهربونیه ولی کی میدونه اون واقعا چجور ذاتی داره؟ اون واقعا یه فرشته‌ی نجاته یا یه هیولای خونگی؟! ژانر: روانشناسی؛ روزمره؛ رمنس ⚠️کتاب آخر مجموعه"وهم" ⛔اگه کتاب‌ قبل رو نخوندین اشکالی نداره⛔ ⚠️نام کتاب اول: من میدونم
When I See U by kaisa1998
kaisa1998
  • WpView
    Reads 31,841
  • WpVote
    Votes 5,930
  • WpPart
    Parts 60
کاغذ های توی دستش رو روی میز پرت کرد و با صدای خیلی بلندی شروع کرد به داد زدن: _ تو یه احمقی! احمقی که هیچی حالیش نیست! حتی یه گزارش ساده رو هم نمیتونی بنویسی! این صدای رئیسش بود! رئیس کوتوله ای که با تمام خودخواهیش ؛ کارمند تازه واردش رو مجبور به انجام کار های عجیب غریب میکرد! اون هیچوقت حتی تصورش رو هم نمیکرد که روزی قراره ، توی همین اتاق و روی همین میز ؛ توسط کارمند احمق درازش به فاک بره ! و برای جلوگیری از پخش هرگونه شایعه و خبر ، مجبور باشه که قرار های بعدیشون رو توی خونه ی پدرش ؛ رئیس بیون بزرگ، بگذرونه ! ژانر : کمدی _ اداری _ اسمات * کامل شده *
𐧗۪۪ 𖥔 ˑ ִ ֗ ִ ۫ ִ ۫ ּ APORIA by downtodust
downtodust
  • WpView
    Reads 10,569
  • WpVote
    Votes 2,268
  • WpPart
    Parts 26
"ســـرگشتـــگی" ~پـــایـــان یافتـــه "آنگاه که رنج، جان را بسوزاند عشق خاکستر شود" . "در دنیایی که تمام زیبایی هایش را از بکهیون دریغ کرده بود، میان تاریکی و وهم، پرنس چانیول برایش بهشت بود. اما پسرک رعیت زاده کجا میدانست قبل از رسیدن به بهشت، باید رستاخیز را از سربگذراند. ...کاش رستاخیز تا بی نهایت ادامه نداشت." . "به من تجاوز شد، بهم خیانت شد، باهام مثه یه آشغال برخورد شد، همه ی هستیم از دستم رفت... حالا میگی ببخشمت؟ " نمیتونم، میدونی چرا؟ چون تو عزیزترینم بودی!" . . . . #انگست #تاریخی #انگست #دارک #انگست #Bl #انگست #انگست #انگست
༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ by downtodust
downtodust
  • WpView
    Reads 27,635
  • WpVote
    Votes 5,876
  • WpPart
    Parts 72
پـــایـــــان یــــافـــتـــــــــــه فصــل ۱ : رویــایـ بی رنگـــ فصــل ۲ : آرزویـم همه تــــو فصــل ۳: آوانـــــگــــــارد درجه سنی R☠ اینتــــــرو فصــل ۱: از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. اینتــــــرو فصــل ۲: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده. همیشه یه قاتل بی رحم بوده... همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه. اینتــــــرو فصــل ۳: "قبل ازینکه کاملا بمیره... چند لحظه فریاد زدن و گریه کردن رو متوقف کرد و با چشم های وحشت زده بهم نگاه کرد‌. صورتش سفید میشد... لب های کبودشو تکون داد اما به جای کلمات فقط خون بیرون ریخت. وقتی که هنوز در مورد مردنش مطمئن نبودم، از گوشه چشمش یه قطره اشک روی ساعدم چکید و من بعدا روش سیگارمو خاموش کردم تا جاشو گم نکنم." تریگر وارنیـــنگ: صحنه‌ی‌قتل خونریزی خشونت غم‌انگیز اسلحه و ابزار قتل خشونت کلامی آخریـــــــــن وارن: این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده.
[𝕄𝕪 𝔽𝕠𝕦𝕣𝕥𝕙 ℙ𝕣𝕚𝕠𝕣𝕚𝕥𝕪] by I_am_youko
I_am_youko
  • WpView
    Reads 10,898
  • WpVote
    Votes 2,099
  • WpPart
    Parts 10
تمام شده✓ کاپل: چانبک خلاصه‌ی داستان: بکهیون، مربی مهد کودکی که زندگی آروم ولی تنهایی داره. چی میشه اگه بخواد این تنهایی رو با یه پسر بلند قد پر کنه؟! ژانر: فلاف، روزمره، عاشقانه محدودیت سنی: 🔞