ziam
44 stories
Yellow&red {Z.M}{completed}  by zahra_284
zahra_284
  • WpView
    קריאות 133,890
  • WpVote
    הצבעות 14,265
  • WpPart
    פרקים 73
Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!
Always There For You - Ziam Mayne by senadorra
senadorra
  • WpView
    קריאות 29,510
  • WpVote
    הצבעות 3,450
  • WpPart
    פרקים 29
[ COMPLETED ] "بمون" زین ناامیدانه زمزمه کرد و لب هاشو به شقیقه ی لیام فشرد انگار میتونست دردی که داشت توی وجودش بیشتر و بیشتر میشد رو کم کنه. ولی اون نمیتونست و مهم نبود چقدر سخت تلاش میکرد، اون نمیتونست کاری کنه که لیام بمونه... • اخطار: این فنفیک ممکن است قلب زیام شیپر شما را به درد بیاورد :)) Original Larry fanfiction: Hoping This Cold Blue Water Scrubs Me Clean And Spits Me Out
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    קריאות 214,108
  • WpVote
    הצבעות 32,175
  • WpPart
    פרקים 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
Here you are  [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    קריאות 128,884
  • WpVote
    הצבעות 16,633
  • WpPart
    פרקים 53
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
Forgive me sunshine [Completed] by iarmiie
iarmiie
  • WpView
    קריאות 45,380
  • WpVote
    הצבעות 4,775
  • WpPart
    פרקים 62
"-مطمعنى كه پشيمون نميشى اگه همه چيز و فراموش كنى؟ +وقتى آسمون پر ابر ميشه روشنايى نميتونه مسيرش و پيدا كنه ليام..." ليام پين سرگرد بيست و شش ساله اداره اگاهي و زين مالك يكى از بهترين معمارهاى لندن،سرنوشت اونها رو تا مرز جنون ميبره و در نهايت لذت براشون ابرهاي سياه و بوجود مياره اونا ميتونن ابرهارو ناپديد كنن و اسمون آبى و ببينن؟! ليام ميتونه همه چيز و فراموش كنه و زندگي جديدشو شروع كنه؟ زين با گذشته ليام كنار مياد؟
IF I HAD YOU...(z.m) by Setti_fanfic
Setti_fanfic
  • WpView
    קריאות 20,668
  • WpVote
    הצבעות 2,423
  • WpPart
    פרקים 25
اگه دنیا یه دروغ مزخرف بزرگ باشه این که من دوستت دارم یه واقعیته... . . . . زیام استوری&لیوم تاپ و همچنین زیاد طولانی هم نیست کامل شده
chocolate angel [Z.M] by i_Chocolate
i_Chocolate
  • WpView
    קריאות 30,802
  • WpVote
    הצבעות 5,301
  • WpPart
    פרקים 28
"تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •
COMPETITION(Ziam Mayne) by YaldaDM
YaldaDM
  • WpView
    קריאות 24,009
  • WpVote
    הצבעות 3,540
  • WpPart
    פרקים 24
زین همیشه میخواست اول باشه...حتی اگه شرطه اول شدن ول کردن احساساته قویش باشه...اون حتی باکسی که عاشقش هستم میجنگه.
עוד +11
MUTE (ZIAM AU) by Ziam_shining
Ziam_shining
  • WpView
    קריאות 11,511
  • WpVote
    הצבעות 2,022
  • WpPart
    פרקים 15
من مثل یه ذره ی کوچولو تو فضا، بی مصرف و مزخرف بودم و اون مثل خورشید، بزرگ و درخشان بود
Because of you (ziam) by BTSxHanHan
BTSxHanHan
  • WpView
    קריאות 44,846
  • WpVote
    הצבעות 4,115
  • WpPart
    פרקים 49
لیام _تحمل کن زین من...به خاطر من تحمل کن... زین _ تا همینجا هم فقط به خاطر تو تونستم پینو...