𝓑𝓣𝓢
20 stories
خانواده نامجین by min_yoki
min_yoki
  • WpView
    Reads 14,624
  • WpVote
    Votes 1,782
  • WpPart
    Parts 14
سلام ریدرای خوشگلم این یک بوک ترجمه شدس امیدوارم خوشتون بیاد و حمایتم کنین🥺🥺🥺
+9 more
 the truth untold ×namjin× by blue_little_bear
blue_little_bear
  • WpView
    Reads 3,504
  • WpVote
    Votes 556
  • WpPart
    Parts 12
من حرف نمیزنم! می نویسم! احساساتم، حرفام، غم ها و شادی هام، همگی به شکل کلماتی درمیان که هیچوقت قرار نیست به گوش کسی برسند. هروقت به من نگاه میکنید در حال نوشتم! از برقراری ارتباط با آدم ها خوشم نمیاد. دوست دارم بشنوم بدون اینکه حرف بزنم. شاید فکر میکنید آدم جالبی هستم، اما باور کنید حتی اگر شما در این مدرسه باشید باز هم مرا نمی بینید! ^^^^^ کاپل: نامجین، ویمین ژانر: مدرسه ای، رومنس، قسمتی از زندگی
•°~BTS ONESHOTS~°• by KAGAMI_ARMY7
KAGAMI_ARMY7
  • WpView
    Reads 376,981
  • WpVote
    Votes 13,361
  • WpPart
    Parts 43
°•+وانشات از بی تی اس با هر کاپل و هر ژانری که درخواست بدین+•° برام درخواست ها تون رو کامنت کنید 💫🌙 🪐وضعیت آپ= نامعلوم🪐
White Room | اتاق سفید ○[Namjin]○ completed by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 14,456
  • WpVote
    Votes 2,166
  • WpPart
    Parts 13
اتاقی به پاکی رنگ سفید که گاهی با چکیدن اشک های اون مرد به سرخی خون آلوده میشه و رنگ گناه می گیره. "لبخندی که روی لب های شکنجه گرم هست، قطعا زشت ترین تصویر برای منه" نام: white room / اتاق سفید ژانر : ترسناک، انگست، درام، رمنس، اسمات کاپل: نامجین #multishot چند شاتی ⚠️اخطار: این نوشته حاوی صحنه های خشن آزار و شکنجه است❗اگر حساس هستید یا حس می کنید آسیب روحی بهتون میرسونه نخونید❗ -خواهشا جدی بگیرید-
Overwhelm by callme_felora
callme_felora
  • WpView
    Reads 8,320
  • WpVote
    Votes 1,556
  • WpPart
    Parts 11
『پایان یافته』 - قدرت؟ چی‌ باعث شده این لقب رو بهم بدین؟ مرد سرمست خنده‌ی سر داد و درحالی که رو چمن‌های پشت سرش دراز می‌کشید، گفت: - تضاد چشم‌های غمگین و خنده‌های بلندت، یه روح قوی رو به نمایش می‌ذاره سوکجین شی.
Pied Piper #7 🚧 by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 10,035
  • WpVote
    Votes 1,896
  • WpPart
    Parts 12
فلوت زن رنگارنگ هامیلین. لازم دونستم چند تا نکته رو بهتون بگم. 1. ایده ی اولیه ی این فیکشن از فیکشن BTS Outcast توی ذهن من جرقه زده. پس مواردی از قبیل اینکه فکر کنید بی اینکه نامی از اون فیکشن ببرم قصد دارم ازش سو استفاده کنم پذیرفته نیست. 2. این داستان شباهت ها با داستانی که اسم بردم به این معنی نیست که ایده ی خاص تری نداشتم. به این دلیل این شباهت ها رو قرار دادم که کسانی که از اون داستان لذت بردن بتونن یکبار دیگه فضایی شبیه بهش رو تجربه کنن. 3. وقتی داستان آپ میشده؛ بعد از هر قسمت یک نظر سنجی قرار میگیرفته که به خواننده ها این اجازه رو میداده که برای سرنوشت شخصیت ها تصمیماتی بگیره. 4. این داستان رو به دوستان تون معرفی کنید. #Piped_Piper_07 خیلی ممنون از توجه تون 🐰
𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖲𝖳𝖮𝖱𝖸 by OpalDie
OpalDie
  • WpView
    Reads 13,214
  • WpVote
    Votes 1,631
  • WpPart
    Parts 9
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.
SpellBound by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 14,413
  • WpVote
    Votes 2,638
  • WpPart
    Parts 36
• Name: Spellbound ♠️ • Couple: NamJin , VHope • Writer: NT • Summary: The bird fights its way out of the egg. The egg is the world. Who would be born must firs destroy the world. The bird flies to God. That God name is Abraxas. جین برای مدت زیادی به شغل عادی اما دوست‌های عجیبش عادت کرده بود؛ به عنوان یک مسئول کتابخونه درآمد چندانی نداشت تا مثل آدم‌های معمولی زندگی کنه و روی تنها ترین پشت بوم دنیا، داخل یک اتاقک کوچیک زندگی می‌کرد تا اینکه روزی کتابی داخل کوله پشتیش پیدا کرد. روی کتاب یک برچسب زده شده بود: "به مسئول کتابخونه، این کتابو بندازین دور! قبل از اینکه بازش کنی، بندازش دور!!" هیچ فکر نمی‌کرد که با سرپیچی از اون جمله، دریچه‌ای به دنیاهای پایینی باز کنه و وارد بازی "تاریکی" و خدای آبراکسس بشه.
CALIGO      by runycka
runycka
  • WpView
    Reads 1,639
  • WpVote
    Votes 121
  • WpPart
    Parts 9
میگن شمشیر سامورایی از کاتانا بررنده تره نه؟ ولی این تا وقتیه که مرز های مشترک شمال کره زیر انگشت های کشیده ی مامور ارشد کیم سوکجین عاری از حمله ی ببرهای قرمزه نور ماه نیمه ی جنوبی کره رو روشن میکرد وقتی رییس ،کیم نامجون تصمیم گرفت چیزی رو از گاردین مرز ها بدزده چیزی نه به ارزش جید های قیمتی بلکه کالبدی که روح جین درش دمیده شده بود. چشم های جیمینی که با چشم بند ابریشم بسته شده بود درخشش ماه رو تشخیص نمیداد. مین یونگی اما توی نیمه ی تاریک سئول ایستاده بود. جایی که بعد ها قرار بود بخاطر ترس‌جیمینی‌از تاریکی با جسد کرم‌های‌شب تاب، چراغونیش‌کنه. Genres : romance/mystery-crime Young adults/ family saga/cliffhangers