amante
مثل یه قرار داد نانوشته، قرار بود یونگی رو فراموش کنیم. هر شیش نفرمون، حتی من. ولی میدونستم آدم بد قولی ام. _yoonmin _angst _happy end^^
Mature
مثل یه قرار داد نانوشته، قرار بود یونگی رو فراموش کنیم. هر شیش نفرمون، حتی من. ولی میدونستم آدم بد قولی ام. _yoonmin _angst _happy end^^
جونگکوکی که دانشگاه رو به خاطر خاطرات نه چندان جالب نصفه ول کرده، هیچ امیدی نداره بتونه روانپزشکی رو ادامه بده؛ تنهایی زندگی میکنه و به غیر از هیونگاش هیچکس و نداره حالا پدرش ازش میخواد از پسر عموی ناتنیش مراقبت کنه. جیمینی که به خاطر پول زیاد پدرش و نامادری جاه طلبش به یتیم خونه ای غیر قانونی فرستاده شده بود و حالا ب...