Brielle Newman A 21-year-old girl who was struggling to make life comfortable for herself and her niece, Delilah. Her sister left the baby the minute she could get up and leave the hospital. Brielle hasn't seen her since. She also hasn't seen her parents who walked out on her at 17 or her brother who went to the army and hasn't contacted her for 9 months in counting. Being all by herself she's desperately trying to give Delilah a life she never got to experience. Killian Russell A 24-year-old ruthless CEO who doesn't tolerate negligence or stupidity. He wouldn't blink an eye before firing someone who worked for him for years. Make one mistake and you're done. His parents were extremely proud of his success. He never had a stable relationship. He was once a hit it and quit it guy but now he just lays low as most women throw themselves at him just for his money. Being the richest man in the northeast and second richest in the country he has no time for love. When he finds little Delilah ordering a coffee, he follows her out. She takes him to Brielle, who instantly made something click in Killian, changing their lives forever. Disclaimer: This book is more so about fluff, comedy, and drama (I wrote it as a literal teenager). If you are looking for a bit more ✨spice✨, check out the other books within the Discretion Series. WARNING: THIS BOOK CONTAINS MATURE CONTENT AND EXPLICIT LANGUAGE. READ AT YOUR OWN RISK. IF YOU ARE NOT A FAN OF CONTROLLING MEN AND A SEMI-SUBMISSIVE FEMALE LEAD, THIS BOOK IS NOT FOR YOU! I REPEAT, PLEASE DO NOT ENTER THIS BOOK WITH THE INTENTION OF ALREADY NOT LIKING IT AND LEAVING HATE COMMENTS. #2 in Romance - 04/17/18

|ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ| در دهمین سال از حکومت پادشاه "جونمیون" و ملکه "جیسو" بر سرزمین افسانه‌ای و شکست ناپذیر "ژیرانتوس"، آوازه جنگی جدید توسط دشمن قدیمی و قسم خوردهِ "ومپتراس" سرزمین خون‌آشام‌های خونخوار، از سر گرفته شد و در حالی که هیچ چیز نمیتونست قدرت ژیرانتوس و جادوی کد۰۷ رو متزلزل کنه؛ شخصی پا به قصر ژیرانتوس گذاشت، شخصی که مشکلات ژیرانتوس رو از جنگ همیشگی با ومپتراس فراتر برد، جنگ دیگری به راه انداخت، باعث ریختن خون‌های زیادی شد و سرنوشت مردم ژیرانتوس و حتی ومپتراس رو یک تنه تغییر داد. این داستان یک دختر از دل جنگل‌های دور افتادست، دختری که اسمش در تاریخ دنیا یه یادگار موند، دختری به نام میو...! ✨️ این داستان شامل چند فصل خواهد بود. ✨️

خلاصه ؛ داستانی ترکیبی از غم و خوشی که حقایق رو بیان میکنه... دو مرد که کلمه‌ی تضاد رو در کنارِ هم معنا میکنن. یکی منطقی، یکی احساسی. یکی تلخ، یکی شیرین. یکی درونگرا، یکی برونگرا. یکی کم‌حرف، یکی پرحرف. یکی بدبین و یکی خوش‌بین... اما هر دو آسیب دیده با گذشته‌ای تلخ که هنوز درگیرشن. آیا میتونن عاشق باشن و مرهمی روی دردهای هم؟ آیا میتونن نوری باشن توی تاریکی‌های هم؟ یا قراره به‌هم آسیب بزنن؟ اصلا چی اون‌ها رو به‌هم میرسونه؟ ✵✵✵ • پارک چانیول، ۳۲ ساله، قهرمان ملیِ موتورسواری و رئیس معروف‌ترین شرکتِ نوشیدنی‌های الکلی. مردی که به سایه‌ی خودش هم اعتمادی نداره... به عشق باور نداره و زندگیش توی چهار کلمه خلاصه میشه؛ جونگین، جونگده، موتور و سرعت. • بیون بکهیون، ۲۸ ساله، باهوش‌ترین و کاربلدترین کارآموزِ پزشکی که قراره بهترین پزشک و جراحِ مغز و اعصاب بشه. مردی که همیشه زندگیش رو وقف مراقبت از دیگران و عشق ورزیدن بهشون کرده... حالا به دنبال کسی میگرده که متقابلا بهش عشق بده و مراقبش باشه و فکر میکنه اون قراره یک دختر باشه. ✵✵✵ ✨کاپل‌ها﹕چانبک ⋆ کایسو ✨ژانر﹕اکشن ⋆ انگست ⋆ رمنس ✨محدودیت سنی: +18 ✨نویسنده﹕ Hera ✨ادیتور﹕Loey -برای اطلاع از روند آپ، در چنل زیر داخل تلگرام جوین بشید ❗ @VersionsOfCB

❝ when she looks into his eyes, she feels the gripping temptation to tell him all her darkest secrets; the names of the men she has killed, but she learned a long time ago that the only people who can keep secrets are resting in overgrown graveyards. ❞ ♛ arthur pendragon x oc ♛ seasons one and two ♛ extended summary inside ♛ awesome cover by @NOIRSLAHEYS

✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...

یه بوک از ایده‌های پراکنده و نصفه نیمه‌ام به شکل سناریو ☕

࿐ᐧ Chanbaek•Hunhan•Sichul 𖤝 School life•Comedy•Smut•Dirty talk ───────※ ·࿇· ※─────── بیون بکهیون پس از ورودش به دبیرستان جگوک به مشکلات زیادی میخوره پارک چانیول پسر سهامدار ارشد مدرسه و کله گنده های دیگه براش دردسر های زیادی درست میکنند بک هیون برای ایستادن جلوی این حرومزاده ها و خوابوندن پوزه هاشون به خاک به چه کاری دست می‌زنه؟ •─────࿇─────•

This is going to be a collection (another one? you ask. Yes another one I answer) of various character X reader stories. Give me someone from anywhere, and, if I happen to know enough about them, I will make a chapter for that person. All characters go to their respective owners and I own nothing but my writing. Happy reading!

خلاصه : درمورد محقق کیم تهیونگ هست که به عنوان آخرین مقاله‌اش تصمیم میگیره افسانه گل سنبل رو با خون خودش آزمایش کنه و اونها رو پرورش بده تا برای معشوقه‌اش بفرسته. پی نوشت : هیاکینتوس و سیپاریسوس، هر دو از معشوقه‌های آپولو بودند. آپولو همجنسگرا بود. پی نوشت ۲ : شخصیت های به کار برده، خدایان یونان باستان هستند. پی نوشت ۳ : طبق افسانه‌ها سنبل از خون آپولو رویید.

با اینکه بین دوستانش قد بلندترین بود ،اما هنوز هم نمیتوانست به پیانو مسلط شود .همینطور ،او هرگز یک پیانو را لمس نکرده بود .دستانش کوچک و ضعیف بودند و نمیدانست چطور میشود پیانو نواخت . اما فقط میدانست که نمیخواست فرصت را از دست بدهد و نیمه ی وجودش را از خودش دور کند. او ، تیلور بود . تیلور آلیسون سوییفت !