meow_mariii's Reading List
14 stories
The Story Boy: Amorist by ImaginaryLilith
ImaginaryLilith
  • WpView
    Reads 19,818
  • WpVote
    Votes 3,895
  • WpPart
    Parts 7
Completed ✅ فصل سوم: اموریست کاپل ها: بکیول، سکای ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: آیا رابطه‌ی چانیول و بکهیون با همه‌ی تفاوت‌هاشون درست پیش میره؟... جونگین هنوز برای پیدا کردن خودش داره تلاش می‌کنه تا این‌که غیرقابل ‌پیش‌بینی‌ترین آدم ممکن بهش کمک می‌کنه...
The Story Boy: Touches by ImaginaryLilith
ImaginaryLilith
  • WpView
    Reads 28,062
  • WpVote
    Votes 5,760
  • WpPart
    Parts 10
Completed ✅ فصل دوم: لمس ها كاپل ها: بكيول، سكاي ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: با ورود بكهيون به زندگي چانيول، اون دچار يه سردرگمي عميق نسبت به روابطش شده. بكهيون بالاخره بعد از مدت ها ميتونه بنويسه و روحيه خوبي داره و يه جوراي دلش ميخواد بيشتر با چانيول باشه ولي اون مدام ازش فرار ميكنه. جونگين و سهون از هم جدا شدن و جونگين فعلا پيش چانيول زندگي ميكنه و تصميم گرفته كه خود واقعيشو پيدا كنه. به نظر خودش اوضاع اونقدرام بد نيست تا اينكه متوجه ميشه يه مرد خيلي جذاب تو زندگي سهونه... اين فصل درباره ي لمس روح هاست.
The Story Boy: Hands  by ImaginaryLilith
ImaginaryLilith
  • WpView
    Reads 22,386
  • WpVote
    Votes 5,220
  • WpPart
    Parts 9
Completed ✅ فصل اول: دست ها كاپل ها: بكيول، سكاي ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: چانيول يه نقاش درجه دو و درونگرا هست كه عادت داره وقتشو توي كافه ي بهترين دوستش يعني جونگين بگذرونه. اون زندگي آرومي داره و ترجيح ميده اونو همينجوري حفظ كنه و همه چيز خوب پيش ميره تا اينكه تو كافه جونگين با بكهيون كه نويسنده ي معروفيه آشنا ميشه. بكهيون نسبت به زندگي چانيول كنجكاوه و خودشو درگير زندگيش ميكنه... اين فصل درباره ي دست هايي هستن كه براي لمس كردن دراز ميشن.
Phoenix   by ImaginaryLilith
ImaginaryLilith
  • WpView
    Reads 296,326
  • WpVote
    Votes 71,366
  • WpPart
    Parts 90
Completed ✅ تمام شده كاپل ها: چانبك، هونهان ژانر: جنايي، عاشقانه، مرموز داراي محدوديت سني R خلاصه: يك تيم پليس جرايم خشن (متشكل از بكهيون، سهون، جونگده، كيونگ سو و جونگين) كه با يه سري قتل هاي زنجيره اي از قاتلي به اسم ققنوس رو به رو ميشن و تلاش در حل اون دارن... -- يه پليس به قتل ميرسه. بكهيون و همكارش سهون رو ديواراي خونه اون نوشته هاي قاتلشو ديدن و ميدونن كه كار كيه. يه قاتل زنجيره اي به اسم ققنوس. قاتلي كه هيچ ردي از خودش نذاشته جز يه سري نوشته ها و يادداشت هاي رمز گذاري شده كه اونها رو به سمت يه مانگاي اينترنتي هدايت ميكنن. قاتلي كه به گفته خودش، اين اولين قتلش نيست و بقيه قتل ها معلوم نشدن. ققنوس ميخواد شناخته بشه و در عين حال پيدا نميشه، شايد بخاطر اينه كه ققنوس اونقدر بهشون نزديكه نميتونن ببيننش. -- Best ranks: #1 exo 😭 #1 luhan #1 kpop #1 baekhyun #1 sehun #1 hunhan #1 chanbaek
Feuille morte.  by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 3,674
  • WpVote
    Votes 1,336
  • WpPart
    Parts 10
Feullie morte: در فرانسوی به نارنجیِ متمایل به قهوه‌ای که عمیق‌تر و قرمزتر از چرم، زردتر و عمیق‌تر از ادویه و طلا است، می‌گویند. همچنین به معنای "برگِ پاییزی"، "برگِ مُرده" و "برگِ پژمرده" است. "A Chanbaek Tragic Story"
Maybe on the Moon by Light_Sage
Light_Sage
  • WpView
    Reads 37,342
  • WpVote
    Votes 10,455
  • WpPart
    Parts 43
پارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light
Messiah River by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 62,053
  • WpVote
    Votes 15,315
  • WpPart
    Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]
Perfect Red by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 12,117
  • WpVote
    Votes 3,346
  • WpPart
    Parts 16
"توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوه‌ی سرد به دستت میدن. حکم‌ت رو طوری توی دریا میندازن که لحظه‌ای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرک‌ها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی رو یادته؟ همون که موهای کوتاه روشن داشت؟ یک گالن خون شده. یا یک بسته گوشت متحرک شده. این‌ها اسم‌هاییه که میذارن. ما میگیم: منبع. نیروی کار. اون‌ها میگن: گالن خون. بسته‌ی گوشت. و من صادقم، توصیف اون‌ها دقیق‌‌تره. توصیفِ لعنتی اون‌ها حقیقتا خیلی خیلی دقیق‌تره." [CHANBAEK] [Dystopia × Angst] هشدار محتوا: خودآزاری/ توهم/ خون/ حیوان‌آزاری
The Mad Hatter by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 20,429
  • WpVote
    Votes 4,915
  • WpPart
    Parts 30
گربه دست راستش را تکان داد و گفت: در این سمت یک کلاهدوز زندگی می‌کند، و در آن سمت یک خرگوش. هرکدام را که ببینی دیوانه‌اند. آلیس گفت: ولی من دلم نمی‌خواهد به سراغ افراد دیوانه بروم. گربه گفت: اوه! شما چاره‌ای ندارید. اینجا همه‌ی ما دیوانه‌ایم. "این فن‌فیکشن ادامه داده نخواهد شد." [CHANBAEK × KAIHUN] [Surreal × Psychological]