FAVORITE.
11 cerita
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) oleh PersianGayVodka
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)
PersianGayVodka
  • Membaca 136,288
  • Suara 29,888
  • Bagian 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
Completed books !  oleh saramatin
Completed books !
saramatin
  • Membaca 439,977
  • Suara 19,529
  • Bagian 157
خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین قسمت که گذاشتم شروع کنید که فف ها جدیدترن و امکان اینکه پیداشون نکنید خیلی کمه @nmsh_larry ممنون برای زحمتِ آپ کردن این بوک💚💙 ممنون برای کاور صــــــــــبو 💚🍏🍭🍬 @iwontbetheone
Smart Sun(LarryStylinsonAU) oleh S_Larry_S
Smart Sun(LarryStylinsonAU)
S_Larry_S
  • Membaca 106,043
  • Suara 11,488
  • Bagian 26
Smart Sun is an original persian fanfic ... about Louis Tomlinson and his true LOVE , Harry Styles. it's for Iranian Larryshippers.... لویی تاملینسون استاد تازه ی دانشگاه از شدت استرس روز اول تدریس نمیدونه باید چکار کنه... یعنی چه اتفاقی میوفته وقتی باید با یه مشت جونور پررو سر کله بزنه...!?
Daddy Tommo (L.S) oleh Ranajn
Daddy Tommo (L.S)
Ranajn
  • Membaca 173,106
  • Suara 8,583
  • Bagian 16
[ On Going ] Highest Ranking #1 in fanfictions #1 in louistop _دهنتو باز کن هری لویی‌‌ این حرفو به پسر ۱۷ ساله ای که تو بغلش دراز کشیده بود گفت ولی هری همچنان با تعجب به لویی و شیشه شیر توی دستش نگاه میکرد _مگه گشنت نبود ؟نمی خوای شیر بخوری... _ولی...من....اخه...من با شیشه.... _ساکت شو و.....شیرتو بخور.......
🧬🦠سير تا پياز واتپد🦠🧬 oleh Fake_Nutella
🧬🦠سير تا پياز واتپد🦠🧬
Fake_Nutella
  • Membaca 154,145
  • Suara 13,611
  • Bagian 31
🧬🦠سير تا پياز واتپد🦠🧬 🧼اموزش استفاده روحى، جسمى، جنسى، حسى، دستى، شستى و... از امكانات واتپد. 🧼توصيه شده توسط پزشكانِ نيازمندِ پزشك. 🧼 مؤلف: نوتلایی که قلابی بود. 🧼اسكى نشانه ی رشد و نمو شما از چاه فاضلاب حمام اتاق پدرتان است. •نكته• اين بوك مخصوص تازه وارداست ولى اگه تو واتپد برا خودتون استادين يه سر به بخشاى فرهنگسازى كتاب بزنيد بد نيست... ...توجه...بوك فان نيست! ولی چند نفر رو مجبور شدیم موقع خروج بدوزیم متاسفانه.
The Story Of Elounor ❤ oleh Superhero_Nerd_Steph
The Story Of Elounor ❤
Superhero_Nerd_Steph
  • Membaca 31,302
  • Suara 4,477
  • Bagian 1
Eleanor and Louis are obviously in love. They got back together because of fate and larries need to see that. (Updated cover)
The love story of zigi oleh 20112014z
The love story of zigi
20112014z
  • Membaca 4,124
  • Suara 905
  • Bagian 1
:)از رو جلد قضاوت نکنید
Elounor oleh watermelon_sugar
Elounor
watermelon_sugar
  • Membaca 2,258
  • Suara 534
  • Bagian 1
💙"روايت عشق بي پايان لويي و النور"💙
illegal|l.S oleh nilostylinson
illegal|l.S
nilostylinson
  • Membaca 122,133
  • Suara 24,745
  • Bagian 63
عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance