kookv😍omegavers
7 stories
𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 227,056
  • WpVote
    Votes 33,203
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست داشتم قبول کنم، ولی متاسفانه یه شرایطی دارم که نمیشه. اخمای مرد در هم پیچید و با ناراحتی واضحی پرسید: - چه شرایطی؟ سنگینی دست گرمی که روی کمر تهیونگ نشست انقدری بود که تکون آرومی خورد. جونگ کوک با لبخندی که با چشم های سرد و بی روحش تضاد داشتند گفت: - متاسفانه کارآگاه کیم یه استاکر داره. یه استاکر دیوونه، تا اونجایی که شنیدم. می دونی که چی می گم؟ از اونا که آدم ها رو بخاطر دست زدن به معشوقه اشون تیکه تیکه می کنن. به آرومی. با درد. بعد تک خنده ای زد و گره انگشت هاش دور کمر تهیونگ محکم شدند. - مگه نه کارآگاه؟ تهیونگ حتی مکث هم نکرد، فقط در حالی که تند سر تکون می داد با لحن بدبختی گفت: - د..درسته. یه روانی واقعیه.] 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘢𝘧𝘪𝘢, 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘦, 𝘛𝘩𝘳𝘪𝘭𝘭𝘦𝘳, 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 523,365
  • WpVote
    Votes 51,196
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
Blind [ KookV ] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 105,734
  • WpVote
    Votes 17,098
  • WpPart
    Parts 24
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگ‌کوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگ‌کوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تنها اُمگایی که اگر به من می‌گفت بمیر میمردم! اما همه این‌ها برای قبل از این بود که با خنجر خواهرم رو درست شب ازدواجش به‌قتل برسونی." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, History writer: Donya
راز شـورای دانـش آمـوزی - کـتـاب اول by KevinCostnr
KevinCostnr
  • WpView
    Reads 118,361
  • WpVote
    Votes 10,837
  • WpPart
    Parts 34
نام فیکشن: راز شورای دانش آموزی کاپل: کوکوی، سُپ، نامجین ژانر: فول اسمات، انگست، درتی تاک مترجم: NiYaZ تایم آپ: سه شنبه عصر ❎⭕️✅💢توجه💢✅⭕️❎ این فیک با اجازه ی نویسنده ی اصلی داستان ترجمه شده و همینطور ورژن اولیه ی با کاپل چانبک نوشته شده که در صفحه ی دیگه ای آپ میشه 🔞هشدار🔞 ⛔️دارای صحنههای باز سکسی، تجاوز و کمی بی دی اس ام ⚠️لطفا محدودهی سنی رو رعایت کنید ❌انتقادی نسبت به داستان وارد نیس، چون تمام تذکرها داده شده‼️ ⚜️قسمتی از فیک⚜️ جونگکوک نفسش رو کنار گوش تهیونگ بیرون داد و نفس گرمش باعث غلغلک پوست تهیونگ شد. ".. که سونبه به فاکت بده؟" تهیونگ تقریبا با بیچارگی جواب داد: "ب-بله" صداش پر التماس بود. میتونست عضوش رو که یک دفعه سفت شده بود رو احساس کنه. " جونگکوک سونبه، لطفا " "و بهت گفته بودم اگه میخوای من به فاکت بدم، چه قولی رو باید بهم بدی؟" تهیونگ درحالیکه تمام بدنش آروم میلرزید و به سختی سعی داشت جلوی خودش رو بگیره تا در مقابل ناخن جونگکوک که به آرومی روی شکاف عضوش کشیده میشد ناله نکنه، جواب داد: "ا-این راز ماست..." "چی؟ صداتو نشنیدم" تهیونگ این دفعه بلندتر گفت:" این راز ماست. هیچکس نباید از این قضیه بویی ببره"
POLYMERIC by NARSIUS97
NARSIUS97
  • WpView
    Reads 542,686
  • WpVote
    Votes 63,121
  • WpPart
    Parts 40
تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات
Plot Twist || Persian Translation by Blind_Day
Blind_Day
  • WpView
    Reads 167,985
  • WpVote
    Votes 21,313
  • WpPart
    Parts 50
...Complete... ▪︎بخشی از داستان: "تو حامله ای!" "شاید من زیست شناسی رو افتاده باشم اما در این حد میدونم که این غیر ممکنه." ▪︎مقدمه: بی تی اس در دوران موفقیتشون به سر میبرند. مراسم ها،تموم شدن بلیطای کنسرت و میلیون ها فالور توییتر همراه با کامبکی که در راهه! تهیونگ و جونگکوک عاشق این توجه بودند و رابطه ی مخفیانشون هم به زیبایی می درخشید. اما یک موقعیت غیر منتظره از راه رسید و همه چیز بیشتر از قبل پیچیده شد...!! KT~~~>ورژن کوکوی VJ~~~>ورژن ویکوک •ژانر:درام،انگست،رمنس،اسمات،امپرگ •کاپل اصلی:ویکوک/کوکوی(دو ورژن) •تعداد قسمت ها:33 •زمان آپ:یکشنبه،سه‌شنبه،پنجشنبه 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧 𝐁𝐲: 𝐒𝐮𝐧𝐝𝐞𝐰𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐞𝐬 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠: 𝐌𝐚𝐫𝐦𝐚𝐥𝐚 Start: 2020/9/6 1399/6/16 Finish: 2020/10/30 1399/8/9 Best Ranking: #1 jungkook #2 translation #2 btsfanfic
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
TheLaughterFake
  • WpView
    Reads 201,197
  • WpVote
    Votes 25,647
  • WpPart
    Parts 24
نام فیک :✨my white wolf✨ کاپل : ☕کوکوی☕ 🍩 ژانر 🍩 : 🐺امگاورس🐺 🍑ددی کینگ🍑🍥رمنس🍥 🍷اسمات🍷 🍼فلاف🍼 خلاصه :🍓 تهیونگ از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... 🍓 🍸جئون جونگ‌کوک آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ 🍸 🍨 « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد »🍨 ✨🍑🍓🌈«بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ تهیونگ زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم کیم ... " "ددی...اههه..."» 🌈🍓🍑✨