Finish reading.
60 stories
Crush | Vkook by by_sar
by_sar
  • WpView
    Reads 238,978
  • WpVote
    Votes 33,500
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] همه چیز از یه کراش ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخاله‌ی خبیثِ جونگ‌کوکه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! برشی از داستان: جونگ‌کوک هر شب قبل از خواب دعا می‌کرد تا توی روزش با تهیونگ روبرو نشه و خدا ازش در مقابل اون شیطان بی‌شاخ و دم محافظت کنه اما انگار دعاهاش بی‌فایده بودن چون تهیونگ تو تمام موقعیت‌های حساسِ زندگی اون پسر از هر سوراخ سنبه‌ای بیرون می‌پرید و همه چیز رو خراب می‌کرد. - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. •Vkook• 1 in taekook 1 in taehyung 1 in funny 1 in teenfic 1 in fluf 1 in farsi 1 in مدرسه‌ای
Our Omega Leadernim! by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 1,788,120
  • WpVote
    Votes 238,459
  • WpPart
    Parts 213
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
Silent Lullaby  by Authornimchan
Authornimchan
  • WpView
    Reads 12,773
  • WpVote
    Votes 1,723
  • WpPart
    Parts 25
دلش میخواست به گذشته برگرده... زمانی که باهم در حد مرگ مبارزه میکردن و شبها از شدت خستگی روی تخت بیهوش میشدن زمانی که دازای احمق پر حرفتر از الان بود و با چرت وپرت گویی هاش اونو تا مرز جنون میبرد و مجبورش میکرد به متن احمقانه کتاب " راهنمای جامع خودکشی" گوش بده و در مورد اینکه کدوم راه خودکشی بهتره ازش نظر میخواست شاید اونا روزهای خوب زندگیش بودن که قدرشونو ندونسته بود روزهایی که دیگه برنمیگشتن...
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,932
  • WpVote
    Votes 15,688
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
Emmanuel | Taekook, Sope | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 156,842
  • WpVote
    Votes 27,847
  • WpPart
    Parts 49
خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جی‌ته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جی‌ته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای برای اطرافیانش مثل یک راز بوده رو داره. چی میشه اگر این پسر مکزیکی تصمیم بگیره دور از چشم نامزدش به تهیونگ پیام بده و سعی کنه سر از کارش در بیاره؟! پیج نویسنده: @sylvie_fic Up: Sunday Couple: Vkook, Sope Genre: Dram, Romance, Crime, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie Editor: Noyan
SPACE VOYAGE | Vkook [translated] by FuckingGeniusTae
FuckingGeniusTae
  • WpView
    Reads 387,749
  • WpVote
    Votes 53,424
  • WpPart
    Parts 47
[ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و به‌هم ریخته شه!! این فن‌فیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش
✦My Eyes Are Always On You✦💯《ONESHOT》 by silvereyes_moonstone
silvereyes_moonstone
  • WpView
    Reads 4,118
  • WpVote
    Votes 453
  • WpPart
    Parts 1
وقتی تهکوک تصمیم میگیرن که سراز کارای فن هاشون دربیارن! ▪couple: taekook ▪genre:canon , comedy , romance
THE ROOMMATES|Completed by setared
setared
  • WpView
    Reads 185,041
  • WpVote
    Votes 34,251
  • WpPart
    Parts 64
**پایان یافته در تاریخ ۶ جولای ۲۰۲۲** _ تفاوت یک دوست معمولی و بهترین دوست؟ خب، یک دوست معمولی قبل از ورود در میزنه ولی بهترین دوستت سرش رو می‌اندازه پایین، میاد تو و یه راست میره سراغ خوراکی‌هات. امضا: مین یونگی ژانر: دوستانه‌، رومنس، دانشجویی، کمی طنز، کمی حقوقی کاپل ها : ویکوک، نامجین، یونمین جئون جونگکوک،اهل بوسان و دانشجوی ترم یک گرافیک، آخرین تخت خالی خوابگاه رو به کمک سال بالایی که تصادفا توو روز ثبت نام ملاقات کرده،کیم نامجون، به دست میاره! تخت چهارم اتاق چهار نفره ی 517 و این شروع تمام فراز و فرودهای زندگی دانشجوییه. چالش های زندگی مشترک با هم اتاقی هایی که خیلی متفاوتند و گاها حتی میشه گفت عجیبند. دوستی ها، قهر و آشتی ها، غم و شادی ها، پیروزی ها و شکست ها و قول و قرار های بی پایان و شاید حتی عشق؟ #1 in friendship #1 in taehyung #1 in schoollife #1 in school #2 in namjin #1 in مدرسه
Hwung or more??? by Lucymay94
Lucymay94
  • WpView
    Reads 88,897
  • WpVote
    Votes 12,671
  • WpPart
    Parts 30
-تو هیچ وقت هوونگم نبودی مین یونگی تو همیشه اونی بودی که من دوست داشتم موقع گریه کردن سرمو بزارم رو شونش موقع خوشحالی بپرم بغلش و لباشو ببوسم تو یه چیز بیشتر از هوونگ بودی کاپل:یونمین،ویکوک ژانر:فلاف ،زندگی روزمره وضعیت: کامل شده
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,405
  • WpVote
    Votes 5,291
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff