Hana_g7's Reading List
14 stories
๛Hᴜᴏ Gᴜᴀɴɢ๑ by johnny_wife
johnny_wife
  • WpView
    Reads 901
  • WpVote
    Votes 212
  • WpPart
    Parts 17
๛ Cᴏᴜᴘʟᴇ﹕ YɪJɪᴀ ﹙Yɪᴇɴ﹣Jɪᴀᴇʀ﹚[Markson Chinese Name] ๛Gᴇɴʀᴇ﹕ XɪᴀɴXɪᴀ﹐ Hɪsᴛᴏʀɪᴄᴀʟ﹐ Aɴɢsᴛ﹐ Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ ๑در دورانی که بهشت و جهنم در صلحی پایدار بودند دو پسر در دو طبقه ی متفاوت با قدرت هایی خاص متولد شدند. یکی در دل نور و رنگ و دیگری در دل سیاهی و آتش. نورِ آتش ریسمان قرمزیست که دو جهان متضاد را به یکدیگر متصل می کند. ๑ ๑فصل اول๑
𝐓𝐡𝐞 𝐌𝐨𝐨𝐧 | First season by Axel_lee88
Axel_lee88
  • WpView
    Reads 337
  • WpVote
    Votes 57
  • WpPart
    Parts 9
Couple :jj project Genre : Crime | Drama | Romance
🌿Hemlock🌿 by johnny_wife
johnny_wife
  • WpView
    Reads 4,875
  • WpVote
    Votes 833
  • WpPart
    Parts 22
شوکران یک گیاه سمیه که توی لیست گیاه های سمی و کشنده ی دنیا اوله! ولی همه اونقدر ازش میترسن که نمیدونن خیلی از داروهایی که درمانشون میکنه ازین گیاه ساخته میشه. تو برای من درست مثل شوکران میمونی؛ همونقدر کشنده و همونقدر شفابخش...
Trust My Love || JJP by JJTweet
JJTweet
  • WpView
    Reads 785
  • WpVote
    Votes 205
  • WpPart
    Parts 4
[Completed] ✅ جینیونگ عاشق اعتماد کردن به جه بوم بود. عاشق اعتماد کردن به هر بلایی که اون میخواست توی اتاق عمل سرش بیاره. حتی شاید عاشق اعتماد کردن به عشقی که داشت بهش نشون میداد. 📌روز های آپ: شنبه، دوشنبه، چهارشنبه Gener: Romance, Dram, Smut Author: #Berry Telegram: @JJTweet
🧊Cold Water💧 by johnny_wife
johnny_wife
  • WpView
    Reads 710
  • WpVote
    Votes 100
  • WpPart
    Parts 11
المپیک برای اکثر ورزشکارها نقطه ی اوج زندگیشونه ولی برای اون دو پسر جوون اونجا تازه شروع رویاهاشون بود.. کاپل:مارکسون // ژانر: زندگی روزمره، ورزشی، رمنس مترجم: مریم(تیم ترجمه چنل جاست مارکسون)
🎲قربانی( victim)🎲 by 2020Honey2020
2020Honey2020
  • WpView
    Reads 6,237
  • WpVote
    Votes 1,666
  • WpPart
    Parts 31
‌شاید شما این جمله رو شنیده باشید که دنیا دارای کارماست. هر رفتاری که انجام بدیم در زمانی که هرگز تصورش رو ندارید به سمت شما برمی گرده؛ جمله ای که جی بی با تمام وجودش اون رو درک کرد. درست وقتی که فکر می‌کرد زندگی روی خوشش رو بهش نشون داده سایه تاریک حماقت نوجوانیش تمام خوشبختیش رو نابود کرد. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حتی درشیرین‌ترین رویاهایش تصور نمی‌کرد که چرخش مهرهای سرنوشت او را روبه روی کابوس دوران دبیرستانش قرار دهد ولی حالا بازی تقدیر دوباره آنها را روبه‌روی هم قرار داده بود ولی با یک تفاوت شیرین و دلپذیر اینبار حالا کسی که ترسیده بود او نبود، اینبار کسی که قرار بود ضربه بخورد و التماس کند و به زانو بیافتد و طلب رحمت کند طراح جوان روبه رویش بود نه او... - تعجب نکن من واقعا و بدون شوخی به خاطر حضورت در این شرکت خوشحالم چون بهم یه فرصت مناسب برای جبران می ده؛ بلاخره یه ماجرای بین من تو هنوز ناتموم مونده؛ داستانی که خیلی وقته نقش قربانیش خالی مونده. - نه بهت اجازه نمیدم‌ تو این بازی هر سازی که زدی باهاش رقصیدی... تحقیرم کردی ... کتکم زدی... بهم توهین کردی... این یکی نه از روم برو کنار .. 🎲ژانر : عاشقانه/درام/کل کلی/اسمات 💗کاپل: یوگبوم / مارکجین 🌀نویسنده : Honey
𝐒𝐄𝐂𝐑𝐄𝐓 by Hani_saba
Hani_saba
  • WpView
    Reads 1,238
  • WpVote
    Votes 306
  • WpPart
    Parts 14
صدای الارم گوشی بلند شد پس چشماشو باز کرد اما دیگه از صحنه ای که میدید دیگه تعجب نمیکرد چون یکماه بود وضعیت همین بود و اون فقط تمام تلاششو میکرد که نشون نده اون و میبینه و باعث بشه اون حتی بیرون از خونه هم دنبالش بیاد تا ببینه واقعا اون و میبینه یا نه تا حد زیادی هم موفق بود اما دیگه کم کم داشت ازین وضعیت خسته میشد چون اون فقط همه جای خونه بود و به اون نگاه میکرد و هیچی نمیگفت فقط هم تو خونه بود محلی که برای اون حکم ارامش و داشت کم کم داشت به محل شکنجه تبدیل میشد *************************************** کاپل:جی جی_مارکسون ژانر:تخیلی روز های آپ:چهارشنبه
《Kingdom Of Blood》 by Mahnior97
Mahnior97
  • WpView
    Reads 803
  • WpVote
    Votes 121
  • WpPart
    Parts 7
‌⚜ Kingdom Of Blood🩸‌⚜ . . . ‌صدای بم و مردونه ی والاروس توی سالن پیچید... نیشخندی زد : -به عمارت والاروس خوش اومدید.. طعمه های تازه وارد...! جین یونگ که تا اون لحظه ساکت به روبروش خیره شده بود، با حرف و صدای والاروس، سرشو بلند کرد و به تاریکی ای نگاه کرد که صدا از اونجا میومد.. کلماتی که والاروس به زبون آورده بود اجازه ی دقت کردن به صداش رو، به جین یونگ نداد..! -طعمه؟!.... ••••••••••••••••••••••••••••• جین سریع نگاهشو گرفت و سرشو انداخت پایین.. دقیقا سینه ش داشت مثل همون پسره‌ی توی فیلم، تند تند بالا پایین میشد.. دستشو گذاشت رو قلبش... صحنه ای که دیده بود به سرعت از جلوی چشماش میگذشت... صحنه ای که یه پسر دیگه به اون پسر حمله کرد و شروع به فرو کردن دندوناش با بی رحمیه تمام توی رگ گردنش کرد.. و پاشیدن خون توی صورت جفتشون... و صدای جیغ و فریاد اون پسر که طبیعتا از درد بود... "-وای..خدایا..این دیگه چه بلاییه.. این دیگه چیه..این.. حتی از مردن هم دردناک..تره..." لباشو روهم محکم فشار داد تا لرزش کمشون از ترس رو پنهون کنه.. اصلا توی حالی نبود که بخواد اطرافشو چک کنه تا ببینه بقیه به چه روزی افتادن!... ••••••••••••••••••••••••••••• با تو دهنی ای که از یونگجه خورد، بهت زده حرفشو قطع کرد.. لباش از
ماه آبی by MSY454
MSY454
  • WpView
    Reads 2,381
  • WpVote
    Votes 473
  • WpPart
    Parts 20
‌📚مینی فی‍ک : #ماه_آبی 🌀 کاپل : جی جی/ مارکسون/یونگبم 🍰ژانر : عاشقانه/ماورایی/تخیلی/رازالود/خون آشامی/ گرگینه ای (امگاورس)/ هیربد 🗓 روز آپ : شنبه (دوهفته یکبار) ✒️نویسنده: #Myoungyung ●○●○●○● نگاه خيره اش روي اون لبهاي سرخ اشتباه نميکرد .. با مکثي که کرد دندونهاي نيشش لحظه اي بزرگتر از حالت عادي شدن و بعد ادامه ي حرفاش بود که به گوش جينيونگ ميرسيد _من ايم جه بوم ي خون آشامم. + ت..تو با من شوخي ميکني؟ .. خون .. خون آشام. _ مطمعنم تو ديدیشون... نيشهاي تشنه ام رو .. بوي خونت مست کننده است. ***** اگه جه بوم باهاش مثل ی آشغال برخورد نمیکرد و کتکش نمیزد و حتی آدم ترسناکی نبود اینکه اون بعضی اوقات از خونش بخوره خیلی بهتر از زندگی توی انبارهای بار و یا خونه ی پدر الکلیش بود .. البته تا وقتی که راز لعنتیش راز باقی میموند ***** _ مشکلی پیش اومده آقای وانگ؟ + مشکل؟! ... دقیقا داری چه غلطی میکنی؟ _ من؟ +آره تو ... اینجا چیکار میکنی؟ _ برگه هامو جمع میکنم .. ببخشید اگه زیاد توی سالن موندم داشتم فکر میکردم و اینا هم پخش پلا شده بودن ... معذرت میخوام فکر نمیکردم ایرادی داشته باشه. + سالن و برگه چه کوفتیه ... تو احمقی یا خودت رو زدی به اون راه. _ نمیفهمم شما از چی حرف میزنید .. میشه مستقیم حرفتون رو بزنید. + مستقیم؟ گمشو. _ بله؟؟؟؟ + مستقیم گفتم
I am just a Little࿐2jae by zizixIgot7
zizixIgot7
  • WpView
    Reads 230,037
  • WpVote
    Votes 24,164
  • WpPart
    Parts 61
✦ فیک "من فقط لیتل ام" 🍼 ✦ ژانر : لیتل‌‌اسپیس - فلاف - همخونه‌ای اسمات - تصویرسازی با عکس و گیف ✦ کاپل اصلی : دوجه (2jae) ✦ کاپل فرعی : یوگبم - جه بوم×هانا ••• در اتاقو کامل باز کرد تا وارد بشه..جه‌بوم تازه تونست لباس های یونگجه رو ببینه و برای چندمین بار امشب دوباره تعجب کرد..یه پیرهن خواب گشاد با یه شورت کوتاه...! ناخودآگاه چشماش به رون های لاغر و سفیدش افتاد و دوست داشت بیشتر از اینا نگاش کنه که پستونکِ آویزون به لباسش توجه‌شو جلب کرد و اینبار مطمعن شد که حدسش درمورد یونگجه درست بوده... میتونست قسم بخوره که اون یه لیتله!!! ••• شروع: ۱ خرداد ۱۳۹۹ پایان: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ ••• Best Rankings: 🏅#2 boyxboy 🔥 🏅#1 Persian 🔥 🏅#1 daddy 🔥 🏅#1 cute 🏅#9 fluff 🏅#1 got7 🏅#1 اسمات 🏅#1فلاف 🏅#1 گاتسون