My list
91 stories
𝑨 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒚 𝒊𝒏 𝒉𝒆𝒍𝒍 by daydreamrosy
daydreamrosy
  • WpView
    Reads 6,010
  • WpVote
    Votes 1,330
  • WpPart
    Parts 8
🔥🎉🎈🔥🎉🎈🔥🎉🎈🔥🎉🎈 🔥اسم: پارتی داخل جهنم 🔥ژانر:کمدی،تخیلی،رومنس 🔥کاپل:چانبک، کایسو ، سیکرت 🔥نویسنده: رز🌹 🔥خلاصه: بعد از اینکه شیطان از بهشت شوت میشه بیرون ، با غصه عقده ی فراوان جهنم رو میسازه و تصمیم میگیره وقتی آخر دنیا شد یه مهمونی خیلی خفن برگزار کنه تا دل خدا بسوزه. اما شیطان نمی دونه چیکار کنه پس از یه پسر جوون به اسم بیون بکهیون که اون رو احضار کرده تا پدر بزرگش رو بکشه کمک میگیره و در این حین یه کراش خیلی بزرگ و ضایع روش میزنه. 🔥🎉🎈🔥🎉🎈🔥🎉🎈🔥🎉🎈
☁︎𝑷𝒆𝒂𝒄𝒉𝒆𝒔 𝑾𝒊𝒕𝒉 𝑪𝒉𝒆𝒓𝒓𝒚 𝑲𝒆𝒓𝒏𝒆𝒍𝒔☁︎ by TheLaughterFake
TheLaughterFake
  • WpView
    Reads 1,217
  • WpVote
    Votes 290
  • WpPart
    Parts 3
🍒🍑peaches with cherry kernels🍑🍒• کاپل :چانبک ژانر : فان ، تخیلی ، رمنس ، اسمات ، پارک چانیول نویسنده ی یکی از چرت ترین داستان های تاریخ رمان حرمسرایی بود ، یه نویسنده ی احمق با عینک ته استکانی و‌ متاسفانه ترس از رو‌به رویی با اجتماع ، داستان زندگیه فلاکت بارِ نویسنده ی چرت ترین رمان سال با هزار و دویست و بیست و پنج چاله ی باز درحالی به تمام رسید که اشتباهی توی خیابون زیر گرفته شد و مرد ، رمان چرت نویسنده همونجا به پایان رسید ولی یه مشکلی بود ... مثل اینکه داستان زندگیه خوده پارک چانیول به طرز عجیبی هنوز تازه شروع شده بود ...البته نه داخل دنیای واقعی... داخل داستان چرتی که خودش خلقش کرد؟ «به رمان خوی شیطان خوش اومدید قربان! من راهنمای شما بعد از مرگ در رمان خودتون هستم» «محض رضای خدا یکی کمکم کنه!!من داخل رمان حرمسراییم گیر افتادم و این لرد انجله هفصد ساله یکم بیش از حد پرستیدنی میزنه» Writer : Parla
Genius | Chanbaek by WangYaoyen
WangYaoyen
  • WpView
    Reads 13,137
  • WpVote
    Votes 2,298
  • WpPart
    Parts 49
اسمش پارک چانیوله، فکر کنم یکی دو سال ازت کوچیکتر باشه. پدر و مادرش هردو تو همین بازه‌ی زمانی مشکوک مردن و ممکنه قربانی‌های همین قاتلی باشن که دنبالشی... اما لطفا مراقب باش بکهیون، این پرونده با تمام پرونده‌های قبلیت خیلی فرق داره! ---------📰--------- ᝰ𝐍𝐚𝐦𝐞: Genius ᝰ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: ChanBaek, KaiSoo ᝰ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Angst, Crime, Romance, Smut
Outlaw by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 53,297
  • WpVote
    Votes 10,134
  • WpPart
    Parts 20
بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصه‌ی ماجراجویی های دو نقاب‌دار قهار تو کوچه پس کوچه‌های شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛, 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮, 𝙉𝙘18 این دفعه مهمون یه داستان به شیرینی قند هستید!
Candelion by LouinGreeRay
LouinGreeRay
  • WpView
    Reads 2,818
  • WpVote
    Votes 437
  • WpPart
    Parts 10
● Candelion ● Chanbaek ● Romance, Drama, Smut, Mysterious ● Summary: "داستان درامی از زندگی یک یتیم و یک گلفروش شرقی که سرنوشتشون توی انگلستان به هم رسید. بکهیون خیلی وقت بود که مستقل و عجیب زندگی میکرد، شب‌ها زندگی میکرد و روز ها میخوابید و در خیابان کنار محل کارش، یه پسر موفرفری نچندان معصوم ولی شیرین توی انباری گلفروشیش کارای عجیبی میکرد. هردوی اونها در انتها بخشیده میشدند، یکی برای رنج دادن به بدنش و دیگری برای رنج دادن به دیگران."
BLOODY FOOTPRINTS by NARCOKIM
NARCOKIM
  • WpView
    Reads 12,744
  • WpVote
    Votes 3,010
  • WpPart
    Parts 38
𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: ChanBaek, KaiBaek 𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊: Drama, Romance, Smut, Harsh, Sad end «من قدم هات دنبال کردم چانیول، ولی چرا پاهام می سوزن؟» من، امید توی چشم هایتو دیدم. درونش زندگی کردم و به جودت ایمان داشتم. تو قرار بود زندگیم بسازی. یه زندگی رویایی که من درونش همه چیز داشته باشم. نه اینکه برام جزیره ای بسازی که تنها ادم داخلش من و تو باشیم.
ᴛʜᴇ ᴅᴀʏ ᴛʜᴇ ᴅᴇᴠɪʟ ғᴇʟʟ ɪɴ ʟᴏᴠᴇ s¹ by Vaniiished
Vaniiished
  • WpView
    Reads 8,631
  • WpVote
    Votes 4,815
  • WpPart
    Parts 77
بکهیون اگر روزی چشم‌های بنفش مردی به وجد اومده و ترسیده رو ندیده بود، مجبور نمی‌شد تا راز بزرگی که توی کلام خدا مخفی شده بود رو کشف کنه. توی این داستان، برنده اصلی نه اون انسان رستگاری بود که توی کلیسا طلب بخشش می‌کرد و نه گناهکاری بود که با بی‌خیالی منتظر جهنم بود. بکهیون می‌دونست توی چشم‌های اون مرد غمی نهفته است. بکهیون توی بخشش و مروت افراطی بود. اما نمی‌دونست روزی می‌رسه که چیزی به اسم احساس توی وجود بکهیون باقی نمی‌مونه. روزی که بکهیون به تاریک‌ترین بخش وجودش متصل بشه.. -حالا فهمیدی هرچی که خدا گفت، دروغ بوده؟ -من از رانده اعلام کردنت پشیمونم، لوسیفر! -بکهیون تو یه هیولایی، متاسفم.. -می‌دونستم یه روز برمی‌گردی لوهان! -معذرت می‌خوام برای همه دروغ‌ها.. -می‌خوای بری چانی؟ پس بیا یکی شیم.. -چهره زیبا و تکراری‌ای داری.‌.بکهیون! ▪︎ɢᴇɴʀᴇ : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ . ᴅᴀʀᴋғᴀɴᴛᴀsʏ . ᴛʜʀɪʟʟᴇʀ . sᴜᴘᴇʀɴᴀᴛᴜʀᴀʟ . sᴍᴜᴛ . ᴘᴏʟɪᴛɪᴄᴀʟ ᴅʀᴀᴍᴀ ▪︎ᴄᴏᴜᴘʟᴇs : ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ . ᴋʀɪsʜᴀɴ ▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ sᴛᴏʀʏ☑ ▪︎sᴛᴀʀᴛ : ¹⁵ᴊᴜɴᴇ²⁰²² ▪︎ғɪɴɪsʜ : ³⁰ᴊᴜʟᴀʏ²⁰²³ ▪︎ᴛᴇʟ ɪᴅ : ʟᴜᴄɪғᴇʀsᴍᴀɪʟs ▪︎²⁹⁶.⁷⁰² ᴡᴏʀᴅs
《Whores Don't Cry》 by Drk_SuN
Drk_SuN
  • WpView
    Reads 30,414
  • WpVote
    Votes 4,540
  • WpPart
    Parts 26
《فـاحـشـه‌ها گـریـه نمیکنن》 _چرا منو نمـیکشـی...؟ +صدای جیغ و فریادهات برام خیلی جذابتر از طـعـم گوشت بدنته. _برای چی..داری این کارو باهام میکنی...؟ +چون دیدن درد کشیدنت..وقتی که ساعت‌ها بعد از بازی و شکنجه همچنان ناله میکنی، دیوونم میکنه. اشـک داغی از چشمای به خون نشسته‌ی چانیـول روی گونه‌ی رنگ ‌پریده‌ش چکید: _ای کاش..طعم بدنم بهتر بود..کاش..همون روز اول منو به جای اون مرد، برای ناهـار سلاخی میکردی. بکهیـون دوباره چاقوی خونی رو برداشت و تیغه‌ رو انتهای زخم چانیول فشار داد. جمله ای که با تیزی روی بدنـش می‌نوشت رو کامل کرد و گریـه‌ی همیشگی چانیـول شدیدتر شد. بکهیـون زانوش رو از روی گردن آسیب دیده‌ش برداشت و آهسته گفت: +آروم باش پسر کوچولو، فاحشـه‌ها گـریه نمیکنن... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🔱‌کـاپـل‌ها: 🔪بــکـیــول🔪 ♥کایـهـون♥ (سهبک / هونهان) 🔱ژانــر: دارک🔪جنایی🔪خون آلود🔪خشن🔪اسمات🔪تخیلی🔪انگست کــاور فیک: Itwici@ (Tin عزیزم*-*) ⚠تـــوجـــه⚠ فیک دارای صحنه‌های خشن، جنایی، تـجاوز جنسی و گروهی، حرف‌های رکیک و فضای خیلی تاریکه🔪 🚫اگه سنتون کمه، روحیتون خیلی حساسه، یا کلا تحمل همچین جَوی رو ندارین؛ فیک اصـلا بهتون توصیه نمیشه🚫
you by Mahi_writer
Mahi_writer
  • WpView
    Reads 1,115
  • WpVote
    Votes 387
  • WpPart
    Parts 16
پارک چانیول افسر دایره جنایی، کسی که حتی یک پرونده حل‌نشده توی کارنامه کاریش نداره و همیشه بهترین نمره‌ها رو تو دانشکده داشته حالا میخواد استعفا بده و به آرزوی قدیمی خودش یعنی عکاسی و سفر برسه.این قرار بود آخرین پرونده اون باشه و این پرونده .چیزی نبود جز قتل پسر جوان خانواده بیون حالا باید دید که افسر باهوشمون از پس آخرین پرونده برمیاد یا نه؟
Deadly Desire  by eliz_story
eliz_story
  • WpView
    Reads 56,773
  • WpVote
    Votes 10,756
  • WpPart
    Parts 53
? میــل مخــرب ? کاپـــل⇽ چانبک، هونهان، کایسو، کریسهو ژانــــر⇽ اسمات، عاشقانه، درام وضعیت⇽ تمام شده ⚠️ شماره اپیزود ها با فایل های تلگرام یکی نیست . ? خلاصه: بیون بکهیون، تک پسر منزویِ رئیس جمهور دراصل یه همجنسگرا و نقاش ناشناس منحرفه که طرح بدن لخت مردها رو روی دیوار خیابون های سئول میکشه. اون خیال میکنه برای چنین کاری نیاز به اجازه کسی نداره، اما یه روز وقتی مشغول رنگ زدن پس زمینه‌ی یه دیواره پارک چانیول جلوش ظاهر میشه و با عصبانیت سرش داد میکشه: 《 وات د فاک! داری چه غلطی با دیوار سوپر مارکت من میکنی؟! 》 گرچه چانیول نمیدونه با هنرمند محبوبش ملاقات کرده، اما وقتی بهش پیشنهاد میشه جزو بادیگاردهای پسر آقای بیون شه درخواست منشیِ بکهیون رو رد نمیکنه! ? بـرش: - بهم یه امضا میدی؟ بکهیون خودش روی کانتر نشوند تا یقه ی چان رو بگیره. + امضا چه کوفتیه؟ میتونم زیرت برات جون بدم لعنتی! - من استریتم عزیزم..‌‌. سعی نکن اغوام کنی چون ممکنه خندم به جایی برسه که حالم ازت بهم بخوره!