استریت Stories

Refine by tag:
استریت
WpAddجیمین
استریت
WpAddجیمین

14 Stories

  • 𝘽𝙚𝙖𝙪𝙩𝙞𝙛𝙪𝙡 𝙨𝙩𝙧𝙖𝙣𝙜𝙚𝙧 👥🌅 by user94089379
    user94089379
    • WpView
      Reads 18
    • WpPart
      Parts 1
    یه تیکه از فیک : با برخورد به یه جسم به خودم اومدم من کیم کجام انگار زمان متوقف شده بود و من حتی خودمم نمیدونی چجوری سر از اینجا در اوردم سرم اوردم بالا و به اون شخصی که بهش برخورد کرده بودم نگاه کردم بدون هیچ اعتراضی معذرت خواهی کردم و اولین قدمو برای رفتن گذاشتم که دستم توسط اون فرد کشیده شد . ..................................... امید وارم شرط هارو برسونیم که پارت هایی این مینی فیک قشنگ زود به زود بخونین🙂
  • Mr. Cookie by HanikoJa
    HanikoJa
    • WpView
      Reads 291
    • WpPart
      Parts 1
    کیم مین سو کارمند کافه مارجینه، این کافه یه مشتری خیلی عجیب داره، بعد از چند وقت که با شخصیت اون آدم آشنا میشه اتفاقایی میوفته که حتی تصورشم نمیکرد ژانر : دارم-کمدی-هپی اند روزهای اپلود : پنجشنبه شخصیت های اصلی : کیم مین سو - چانگ جی سونگ upload : پنجشنبه ها
  • heart killer [قاتل قلب] by myunamoon
    myunamoon
    • WpView
      Reads 1,043
    • WpPart
      Parts 4
    مـقـدمـه : عـشـق ؛ کـلـمـه قـشـنـگـیـه ولـی بــرداشـتـای مـخـتـلـفـی داره بــه نـظـر بــعـضـی هـا عـشـق فـقـط افـسـانـسـت بــعـضی مـیـگـن فـقـط تـوی فـیـلـم هـا و درامـا هـاسـت تـعـدادی بــه نـگـرانـی مـیـگـن عـشـق تـعـدادی دیـگـه بــه مـحـبــت و مـهـربــونـی یـا حـتـا غـیـرت حـسـودی و هـوس عـشـق مـیـگـن و بــعـضـی هـا هـم اصـلـا وقـتـی بــرای فـکـر کـردن بــهـش حـتـا نـدارن بــه نـظـر بــعـضـی هـا هـم عـشـق اصـلـا وجـود نـداره~~ ولـی مـن یـه دسـتـه دیـگـه بــهـش اضـافـه مـیـکـنـم.....عـشـق وجـود داره ولـی مـردم و خـدا بــی رهـم تـر از چـیـزیـن کـه از بــیـن نـبــرنـش پـرتـویـی از فـیـکـشـن : یونا : یه جوری میگین بهت نمیخوره بزرگ تر باشی فک کردم ۳۰ یا ۴۰ سالی دارین ، یه سال بیشتر ازم بزرگ تر نیستین گلوشو صاف کرد و دستشو جلوم دراز کرد یونا : به هر حال ، خوشبختم اقای بیست و یک ساله ژانر : درام ، طنز ، جنایی کاپل : یونا & جونگ کوک ( استریت ) وضعیت : در حال پخش روز های پخش : شنبه ها
  • The tide (Niall) by ninaviburnum
    ninaviburnum
    • WpView
      Reads 367
    • WpPart
      Parts 9
    جیمز: خب این سوالو از جفتتون میپرسم و ب محض تموم شدن وقتتون باید روی تخته بنویسن، اکی؟ خب... پارتنرتون چیکار کنه براتون قابل بخشش نیست؟ ب محض نوشتنش تختمو آوردم بالا...نایلم بعد از من. _الیزابت نوشتی ک خیانت درسته؟ با سرم تایید کردم و گفتم ک توضیح خاصی نداره. _اکی الیزابت حالا نوبت نایله... وواو نایل نوشته ترک کردنم. سرمو چرخوندم سمت تخته ش و بعد ب نایل نگاه کردم. چشاش بدون هیچ انعطافی بهم زل زده بود. بخاطر چیزی ک نوشته بود بهش لبخند زدم و بهم لبخند زد. توی اون لحظه غرق چشاش شده بودم و ب این فکر نمیکردم ک روزی مجبور شم ترکش کنم... ○هی گایز. اولین رمانیه ک توی واتپد مینویسم. لطفا حمایت کنید. پیج اینستاگرامم اگه پیشنهاد یا انتقادی داشتین: @ninaviburnum ❤🧡💛💚💙
  • ♾"END OF HER DREAM"♾ by sania1384
    sania1384
    • WpView
      Reads 1,352
    • WpPart
      Parts 7
    کف پوش های خونه صدای مسخره ای می داد ، انگار یه بچه گربه ی کوچیک در حال مردن بود! وقتی هوای اطرافشو تنفس کرد شش هاش با بوی ویکسی و ودکا مخلوط شد و باورکردنی نبود که درست بعد از سه سال اینجا هنوز بوی اخرین بار رو میده اخر رویای اون..(HIS) اخر رویای اون... (HER) کتونی های مشگی رنگش با رنگ قهوه ای سوخته و خاک خورده ی کف پوش ها ترکیبی غمگین ساخته بود و وقتی اون به در اشنایی که با گل های رز پشونده شده بود رسید نفس عمیقی کشید... خیلی عمیق تر از هر نفس دیگری دستگیره رو چرخوند..
  • وصیتنامه  Will by KIMTINAKIM
    KIMTINAKIM
    • WpView
      Reads 210
    • WpPart
      Parts 4
    یه وصیتنامه زندگی دونفر رو بهم میریزه ولی برخلاف بقیه رمان ها قرار نیست که این دوتا باهم بمونن و اینکا رقیب عشقی قراره بد عمل کنه...🥲 ⚠️برگرفته از هیچ فیک و یا داستانی نیست و شخصیت های روی کاور به دلیل نزدیکی به زوج داخل فیک روی کاور قرار گرفتند.
  • 𝗦𝗛𝗨𝗧𝗧𝗘𝗥 | شاتـر  by jeonvear
    jeonvear
    • WpView
      Reads 2,396
    • WpPart
      Parts 12
    + همه ش دروغه ، هم زندگی ، هم خوشبختی ، هم تو ! - نمیتونی بگی اینکه منِ لعنتی عاشقت شدم دروغه . ،،،،،،،،، اینجا حتی به سایه ات هم اعتماد نکن زندگی بی رحم تر از اونی بود که بتونم بفهمم کجای کارم اشتباه بود یا کجای زندگیم گناه کردم که الان توی این نقطه قرار دارم ، اما عشق یک اتفاق مقدس بود در دنیای تاریک و سیاه عشق رنگ داشت و روح میبخشید اما اینجا یک چیزی بود بین زخم و مرحم ، عشق و انتقام.... آیا این دنیای رنگارنگ سهم ما هم میشد؟ می‌شه توی این جهنم تاریک، بهشت کوچیکی به اسم «من و تو» پیدا کرد؟ - jeon jungkook | kim nara •••••••••• ژانر : معمایی ، رمنس ، پلیسی، درام ، اسمات •••••• به‌قلم‌نینا؛
  • ⌯ꘟ𝑭𝒂𝒌𝒆 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆𝒔𝒔 𝑺2 by osahar-armyo
    osahar-armyo
    • WpView
      Reads 1,909
    • WpPart
      Parts 4
    ⇊قسمتــی از فیک شاید بتونی قیدشو‌ بزنی ولی چشم دیدنشو‌‌ با کس دیگه ای هم نداری... بدترین حالتشم اینجاس که حالش بده و نیستی بغلش کنی؛ اونوقته که مجبوری یه گوشه وایستی و نگاه کنی چجوری یه نفر دیگه کنارشه و داره دقیقا جوری نوازشش میکنه که تو آرزوش رو داشتی. ╾━─━─━─━°•֎•°━─━─━─━ ⇊خلاصــه فیک ֎فیک دارای فصل اول است֎ در ادامه ماجرای فصل قبل معماهای سر بسته داستان در این فصل حل میشه. عشقی که با نفرت و خیلی ناگهانی تو قلب ولیعهد شیلا جوونه زده به ثمر میشینه؟ دختری که قلبش از همون ولیعهد زخم خورده، دلش رو بهش میبازه یا دوست داشتنش سهم آدمای دیگه ای میشه؟ چی میشه که یه نفر دقیقا با همون اسم و همون قیافه ، کاملا با کسی که قبلا میشناخته متفاوت میشه؟ دنیایی که آدمای توش رو هم میشناسه و هم نه، نقشه ی کثیفی که از سالها پیش شروع شده، و شبایی که براش حتی با صبح هم تموم نمیشن، به فصل دوم شاهزاده تقلبی خوش اومدین.
  • Deal with destiny by Anyshww
    Anyshww
    • WpView
      Reads 127
    • WpPart
      Parts 2
    Deal with destiny | معامله با سرنوشت . Writer: anysh . . . summary: "داستان عشق یک دختر جوان ایرانی و یک پسر یونانی سرسخت، که با تولد همتا نیستند، با سرنوشت متحد شده‌اند، در پس زمینه تفاوت‌های فرهنگی و رشد شخصی آشکار می‌شوند. در حالی که چالش‌های پیش‌زمینه‌های بسیار متفاوت خود را پیش می‌برند، به قدرت عشق برای غلبه بر آن پی می‌برند. مرزهای تعصب و عرف را آماده کنید تا سفری را آغاز کنید که در آن دو قلب، با وجود اختلافاتشان، در آغوش یکدیگر آرامش می یابند." .
  • 𝗛𝗨𝗡𝗧𝗘𝗥 | هـانتـ‌ر by jeonvear
    jeonvear
    • WpView
      Reads 200,460
    • WpPart
      Parts 49
    + من از زجر دیدن دیگران لذت میبرم ! _ چه جالب ! چون منم از زجر دیدن خودم لذت میبرم ، فکر کنم بتونیم درد همدیگه رو تسکین بدیم... شاید اینجوری حس عذاب وجدانم کمتر بشه ‌ زجر دیدن میتونه لذت بخش باشه وقتی اون گوشه ذهنت هنوز هم خودت رو سرزنش میکنی..البته..این گزینه برای انسان هایی با روان سالم صدق نمیکنه..! باید روانت درگیر باشه تا از این موضوع لذت ببری.. و حالا چه چیزی برای اونها بهتر از تسکین دهندگی درد هم بود!؟ - دوست داشتن تو یه بازیِ که آخرش باخته :) •••• ᴊᴇᴏɴ ᴊᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ | ʜᴏᴀɴɢ ʟᴀʀᴀ •••• رومنس_BDSM_اسمات_ درام_رازآلود_HORROR ،به‌قلم‌نینا،
  • 𝐓𝐨𝐫𝐩𝐞‌ | تورپه by btsfic696
    btsfic696
    • WpView
      Reads 10,768
    • WpPart
      Parts 10
    جونگوک، استاد مشهور روانشناسی، همیشه با جدیت و عدالت قضاوت می‌کرد. برای او، آدم‌هایی که با ثروت همه چیز را می‌خرند، قابل احترام نبودند. فویو، دختری با چهره‌ای سرد و گذشته‌ای پنهان، دقیقاً یکی از همان‌هایی به نظر می‌رسید که جونگوک ازشان دوری می‌کرد. اما هیچ‌کس ندانست... که فویو نه انتخاب کرده بود، نه خواسته بود. او فقط بازیچه‌ی تصمیم‌هایی بود که هیچ‌گاه نظرش را نپرسیدند. در میان سکوت و نگاه‌های سرد، احساسی شکل گرفت. نه آشکار، نه قابل‌قبول - بلکه چیزی که هیچ‌کدامشان نمی‌خواستند به آن اعتراف کنند. اما چطور می‌توانی قلبت را انکار کنی، وقتی در سکوت یک کلاس، کسی آرام، به تو خیره شده؟ ________________________ •𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚 ➫ 𝑗𝑒𝑜𝑛 𝑗𝑢𝑛𝑔 𝑘𝑜𝑜𝑘 & ℎ𝑎𝑛 𝑓𝑢𝑦𝑢 •𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚 ➫ 𝐶𝑎𝑠𝑢𝑎𝑙, 𝐴𝑐𝑎𝑑𝑒𝑚𝑖𝑐, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 •𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧 ➫ 𝑁𝑜𝑢𝑟𝑎 _________________________ Torpe| تورپه یعنی کسی که به شدت عاشق فردیه اما نمی تونه احساساتش رو نسبت به اون قبول کنه-
  • Bitch Boy ᶜᵒᵐᵖᶫᵉᵗᵉ by NabiLand_fiction
    NabiLand_fiction
    • WpView
      Reads 7,556
    • WpPart
      Parts 46
    بکهیون یه پسر ۲۷ ساله است که زمانی شروع کرد به تنهایی زندگی کردن؛مشکلی نداشت و ازش لذت می‌برد، آدم‌های موردعلاقه‌اش یا به قول معروف هم عقیده‌اش رو دور خودش جمع کرده بود. با مدرک تقلبی پزشکی زندگیش رو می‌چرخوند، نیازی به یادگیری پزشکی نداشت چون فقط می‌خواست جیب آدم‌ها رو خالی کنه، پس حتی اگر یه آدم سالم اما ثروتمند به تورش می‌خورد امکان داشت سرطان داشته باشه. این قانون بیون بکهیون بود. کل زندگیش توی دستور جراحی آدم‌های سالم ، گرفتن پول اضافه و لذت بردن ازشون خلاصه می‌شد. فکر می‌کرد خیلی وقت پیش تصمیمات بزرگ زندگیش رو گرفته تا این که یه تصمیم به ظاهر کوچیک گرفت. تصمیمی که قرار بود رقم حساب بانکیش رو بالا ببره همه چیز رو تغییر داد. تصمیمی که نمی‌دونست قرار راه زندگیش رو به سمت پسری بکشونه که همه‌‌ی عمر ازش فراری بود. به قلم نوری‌یل که در سایه‌روشن خیال، پروانه‌ها را نگهبان واژه‌ها ساخته🩵🦋 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭, 𝘱𝘰𝘭𝘪𝘤𝘦, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆જ⁀➴ 𝐄𝐗𝐎 ᴮᵃᵉᵏʰʸᵘⁿ ,ᴸᵃʸ,ᵏᵃⁱ 𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤𝐏𝐢𝐧𝐤 ʲⁱˢᵒᵒ,ᴶᵉⁿⁿⁱᵉ 𝐑𝐞𝐝𝐕𝐞𝐥𝐯𝐞𝐭 ʸᵉʳⁱ
  • 𝐎𝐧𝐞 𝐬𝐡𝐨𝐭 | تک پارتی by btsfic696
    btsfic696
    • WpView
      Reads 825
    • WpPart
      Parts 3
    "فکر کردن شاید دیوونه‌ت کنه، اما برای من همون جادوییه که نفسم رو زنده نگه می‌داره. اینجا، تخیل و رویا با کابوس و خواب در هم می‌آمیزن... رنگ‌ها به خون آغشته‌ن و طعم‌ها شبیه قهوه‌ی تلخ و سوخته‌ی انتهای فنجان، جایی میان سرزمین‌های دور و خیالی. به دنیای من خوش اومدی، جایی که هر وان‌شات مثل قطعه‌ای از روح نویسنده تراوش کرده و روی کاغذ جاری شده. پناهگاهی برای خیال، برای رویا... و شاید برای تو. 🌻✨" . . . 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣 ⤋ ℕ𝕠𝕦𝕣𝕒