امپرگ Stories

Refine by tag:
امپرگ
WpAddامگاورس
WpAddmpreg
WpAddاسمات
WpAddجونگکوک
WpAddکوکمین
WpAddجیمین
WpAddکوکوی
WpAddjungkook
WpAddomegaverse
WpAddkookv
WpAddتاریخی
WpAddجیکوک
WpAddنامجین
WpAddانگست
WpAddتهیونگ
WpAddjimin
WpAddویکوک
WpAddomegavers
WpAddkookmin
امپرگ
WpAddامگاورس
WpAddmpreg
WpAddاسمات
WpAddجونگکوک
WpAddکوکمین
WpAddجیمین
WpAddکوکوی
WpAddjungkook
WpAddomegaverse
WpAddkookv
WpAddتاریخی
WpAddجیکوک
WpAddنامجین
WpAddانگست
WpAddتهیونگ
WpAddjimin
WpAddویکوک
WpAddomegavers
WpAddkookmin

37 Stories

  • ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ من by Dante_1997
    Dante_1997
    • WpView
      Reads 227,198
    • WpPart
      Parts 100
    گلبرگ من [ ویکوک] [ کامل شده ] Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و زندانی کردنش ؟؟ این قطعا چیزی نبود که کیم بتونه نادیده بگیره ، مخصوصا اگر اون هایبرید بانمک و می‌شناخت...
  • Give me back/منو بهم پس بدید by Parminbanoo
    Parminbanoo
    • WpView
      Reads 27,593
    • WpPart
      Parts 12
    چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میاره میدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقش غمگین از خانوادش ناامید از خانواده نامزدش و پر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپ امگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اند کاپل: ویمینکوک
  • "Impossible "  by Isabellll88
    Isabellll88
    • WpView
      Reads 829
    • WpPart
      Parts 4
    " جفت بودن دو امگا!! مگه میشه؟ " انگار سرنوشت قراره چیز های جدیدی نشون بده داستانی متفاوت * این یک مینی فیک کاملا سوییت است و قرار نیست اتفاق خاصی در ان رخ بدهد * KookV Gener: omegavers, mpreg, smut...... اولین کار منه خوشحال میشم بخونیدش! تایم اپ: هر وقت نوشتم
  • carousel by fanfiction_fantsy
    fanfiction_fantsy
    • WpView
      Reads 30,337
    • WpPart
      Parts 52
    چرخ و فلک🎡 °•○°•○°•○°•○°•○°•○ خلاصه: جیمین امگایی که توی خانواده‌ی امگا ستیز متولد شده و همه‌ی درهای آزادی و پیشرفت به روش بسته شده. اما اون کسی نیست که به این زندان تن بده و تمام تلاشش رو برای فرار از این زندان می‌کنه. اما هیچ چیز به اون راحتی که فکرش رو می‌کنه نیست و در این بین درگیر عشقی یک‌طرفه و دست نیافتنی می‌شه ؛) °•○°•○°•○°•○°•○°•○ ژانر: انگست، امگاورس، امپرگ، عاشقانه کاپل:کوکمین_نامجین روز‌های آپ: اطلاعی ندارم🦦
  • 🍭The Hate Moment🍭 by auvxyik
    auvxyik
    • WpView
      Reads 46,268
    • WpPart
      Parts 13
    🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه! بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوشش انداخت +دلم برای هیتت تنگ شده بود _اههههه ژانر : اسمات . امگاورس . فلاف . رمنس . امپرگ کاپل : ویمین نویسنده : jiwoon و Sh.s *قسمت توضیحات خونده بشه (میتونم بگم ۸۵ درصد این فیک همش سکسه😂) I love you🥺💕🫂
  •  𝐌𝐢𝐧 𝐅𝐚𝐦𝐢𝐥𝐲[𝒔𝒐𝒑𝒆] by itryryna
    itryryna
    • WpView
      Reads 18,589
    • WpPart
      Parts 10
    [ تموم شده و تموم نشده ]⌁ ꞌꞋꞌ ໋.ˑ ִ 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝖬𝗂𝗇 𝖥𝖺𝗆𝗂𝗅𝗒 ᭥ 🧁 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌, 𝖬𝗉𝗋𝖾𝗀 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝖲𝗈𝗉𝖾🎀 ๑ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: ⩩𝖢𝗁𝖾𝗋𝗋𝗒
  • Отсутствие by Taejin_world
    Taejin_world
    • WpView
      Reads 470
    • WpPart
      Parts 1
    پوچی ... مثل سرگردانی در دنیایی بدون رنگ . name: Отсутствие (پوچی) Couple: taejin Genre : Angst , Romance , Mpreg Writer : Shiro
  • "AVATAR" by __taekookv__
    __taekookv__
    • WpView
      Reads 86,661
    • WpPart
      Parts 29
    خلاصه داستان: به پسر "آواتار" دست زدن تاوان سنگینی داره! زمانی که یه تار مو ازش کم شه به دست آووردن کل پک های "آواتار" و نگهداشتن پک خودت که سهله دیگه حتی نمیتونی لباس تو تن ات رو حفظ کنی چون "آواتار" قراره اون رو همراه با بدنت بدره!! کاپل:کوکوی ژانر: امگاوورس/تخیلی/فانتزی/رومنس/امپرگ زمان آپ:چهارشنبه
  • 𝐅𝐮𝐜𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐒𝐩𝐞𝐫𝐦2 by Hooram1
    Hooram1
    • WpView
      Reads 65,127
    • WpPart
      Parts 15
    کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : یونمین ژانر : خوناشام ، خشن ، امپرگ هپی اند به اتمام رسیده!
  • 『𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲🌛』 by TalesByElsa
    TalesByElsa
    • WpView
      Reads 70,213
    • WpPart
      Parts 45
    🦋☽ زیبــای وحشـی Complete ⛮ کاپـل: چانبــک ⛮ ژانــر: عاشـقانه، تاریـخی، امپـرگ، امگـاورس، اسـمات ⛮ نویسـنده: السـا و بری ⛮ ادیتور و بازنویس: السـا بیون بکهیون، امگای زیبایی که به دستور امپراطور مجبور به ازدواج با اون آلفای روانی میشه. پارک چانیول، امپراطور پایتخت با بیماری روانی سختی از دوران کودکی خودش دست و پنجه نرم می‌کنه و حالا به خواسته پدرش تصمیم می‌گیره فرزند وزیر بیون رو به همسری خودش دربیاره. اما آیا این تصمیم می‌تونه آینده هردوی اون‌ها رو نجات بده؟ یا سرنوشت چیزی دردناک‌تر براشون رقم زده؟
  • -ᴡʜɪᴛᴇ ʙᴜᴛᴛᴇʀꜰʟʏ- by melooni17
    melooni17
    • WpView
      Reads 665
    • WpPart
      Parts 7
    -پروانه سفید- "در دنیایی که تقدیر با رایحه‌ها و پیوندها رقم می‌خورد، پسری امگا دلباخته‌ی پدرِ بهترین دوستش می‌شود؛ آلفایی که ستونِ استوارِ زندگی‌شان بوده. اما این تنها یک سوی ماجراست. آلفا، در سکوت، از پیوندِ ناگسستنی که میان‌شان شکل گرفته آگاه است، پیوندی که امگا از آن بی‌خبر است. این رازِ پنهان، داستانی از عشقِ ممنوعه، جاذبه‌یِ ناخواسته و بازیِ سرنوشت را رقم می‌زند. امگا در رویای وصال، آلفا در کشمکشِ افشا یا پنهان‌کاری، و رابطه‌ای که هر لحظه ممکن است با پرده‌برداری از این راز، زیر و رو شود." کیم جیمین امگایی که قلبش را به چشمای کشیده‌ی پدرِ بهترین دوستش باخت! . . . •کاپل اصلی:یونمین •کاپل فرعی:هوپسون|تهکوک|نامجین {هوپسون:هوسوک+جکسون} •ژانر:رمنس|امگاورس|اصمات|کمدی|روزمره|فلاف •نویسنده:مِلونی . . . •Fanfiction •Bts •Bl
  • before I die...... by asalvatskha
    asalvatskha
    • WpView
      Reads 101,027
    • WpPart
      Parts 25
    اسم : نابودی پارک جیمین:) کاپل : کوکمین_کوکوی ژانر:امپرگ _ ریل لایف_ انگست_ (قبل خلاصه بگم این ی وانشاته که خودم نمی‌دونم چند پارتیه :| باید بگم معذرت می خوام همش امپرگ میزارم من توی اینستاگرام همیشه برای ژانر های فیک هام یا وانشات هام نظر سنجی میزارم و طبق خواسته ی فالوور ها من ژانر میزارم ایدیم پایین میزارم اگه میخوایید تو انتخاب ژانر ها شرکت کنید) @kookminstans.ir خلاصه: جیمین ۱۸ ساله ای که عاشق مکنه ی کوچولوی گروه میشه و همیشه پس زده میشه تا وقتی که مکنه بدون هیچ دلیلی به اون ابراز علاقه می‌کنه همه چی تا چند ساعت خوبه ولی ی چیزی جیمین اذیت می‌کنه سردی تهیونگ و دوری هیونگ هاش همون روز می‌ره دفتر مدیریت کمپانی تا با بنگ پی دی نیم صحبت که صحبت های کوک رو می‌شنوه و نابودی پارک جیمین از همون جا شروع میشه :))))..........
  • Sea Of Tears☹︎ by Asmarezai
    Asmarezai
    • WpView
      Reads 13,444
    • WpPart
      Parts 11
    زندگی همیشه همونطور که میخوای پیش نمیره این جمله کاملا درسته اما چرا برای امگا کوچولومون یه بار زندگی عادی نمیشد؟ کاپل:یونمین نامجین کوکوی ژانر:انگست.ددی کینگ. امپرگ. امگاورس.
  • Second Chance by Badgalshookoo
    Badgalshookoo
    • WpView
      Reads 2,127
    • WpPart
      Parts 16
    اینکه هشت‌سال با همسرت زندگی کنی و فکر کنی یک زندگیِ شاد و بی‌دردسر داری خیلی خوبه؛ اما ممکنه پذیرفتن اینکه همسرت بهت خیانت کرده و یکی دیگه رو به تو ترجیح داده، مثل خندیدن به یک جکِ بی‌مزه و تکراری، سخت باشه. تهیونگ از الان به بعد دیگه فقط و فقط می‌خواست روی خودش تمرکز کنه، برای خودش زندگی کنه و از همه‌ی این ماجراها عبور کنه و این وسط جونگ‌کوک، دلش می‌خواست تهیونگ رو فقط برای خودش داشته باشه و بهش نشون بده که عشق می‌تونه واقعی و به دور از دروغ و خیانت باشه.
  • Jeons Runway Bride  by Aruna_777
    Aruna_777
    • WpView
      Reads 378
    • WpPart
      Parts 2
    Jeons Runway Bride عروس فراری جئون ـــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی جیمین مست و بی‌حواس یه شب اشتباهی با پسرعموی وارث پک معروف "جئون" می‌گذرونه، همه‌چیز از کنترل خارج میشه. حالا اون و تهیونگ مثل دوتا دزد دست‌و‌پاچلفتی شبانه می‌رن تو عمارت جئون‌ها تا فیلم‌های اون شب رو پاک کنن... ولی درست قبل از رسیدن به هدف، گیر خودِ جونگ‌کوک می‌افتن - وارث سرد، جذاب و البته خیلی صبور (با آدمای عجیب 😏). و وقتی تهیونگ برای نجات خودش ناگهانی می‌گه: «من عروس جئون جونگ‌کوکم!» جونگ‌کوک فقط می‌خنده... چون معلومه این قصه قراره دردسر زیاد داشته باشه! کاپل:کوکوی ساید کاپل:یونمین،نامجین ژانر: عاشقانه،طنز،امگاورس،رمنس،اسمات،بی ال زمان آپ:نامشخص نویسنده:Aruna آیدی کانال تلگرام:@redmoon_777 آیدی انستاگرام:red__moon777
  • Dear by Rayka-rrr
    Rayka-rrr
    • WpView
      Reads 478
    • WpPart
      Parts 4
    کیم تهیونگ. امگای مغلوب شیرینی پزی که زندگیش رو آروم و دلپذیر همراه با خانواده عزیزش میگذرونه. البته که گرگ های پک بیشتر به خاطر خودش به اون غرفه نسبتا کوچک معطر،توی پیاده راهی که تنها محل موجود در پک سان برای خرید اقلام معیشتیشونه می رن و خرید می کنن. اون امگا ناخواسته همیشه نگاه هارو معطوف خودش می کنه،شاید به دلیل زیبایی تکرار نشدنیش؟ یا اندام شکننده مثل برگ گلش؟ ولی آیا یک روز که سرباز غریبه‌ای بعد از خرید شیرینی برای جفت باردارش،بقیه سکه هاش رو یادش می ره و پیش ته‌ته جا می‌ذاره و ته‌ته به خاطر یک اشتباه ناخواسته برخوردی با اون آلفای غول‌پیکر داشته باشه،می تونه موجب بشه سرنوشت امگای کوچولومون به اون آلفای سلطنتی گره بخوره؟ ‌ ‌ ـــــــــ ژانر : امگاورس،اسمات، بخشی از زندگی ،عاشقانه،تاریخی کاپل اصلی: Kookv کاپل های فرعی:Jenilisa-Namjin-Chaehsoo-Yoonmin
  • [Lost Luna] by SarvnazAhmadi9
    SarvnazAhmadi9
    • WpView
      Reads 7,601
    • WpPart
      Parts 17
    لونایی که از همون اول نحس می‌دونستنش و قبل اینکه تاجگذاری کنه با یه نقشه اتاقشو آتیش میزنن و آلفایی که درست جلوی چشاش شاهد سوختن جفتشه بدون اینکه کاری از دستش بر بیاد . ...................................................................... سوزش بدی رو روی صورتش حس می‌کرد ولی قدرتی توی خودش نمی‌دید تا بتونه از سوزشش جلوگیری کنه . چشای به رنگ خونش از حجم زیاد دود داخل اتاق از اشک پر شده بود و نمی‌ذاشتن اتفاقاتی که داشت می‌افتاد رو واضح ببینه . + سرفه ... سرفه ...یکی ... سرفه ... ک.کمک ... سرفه سرفه ... کنه ... ته ...سرفه کم و بیش از بین چشای نیمه بازیش دید که یهو در اتاق باز شد . اولین چیزی که به چشمش اومد دو مردمک طلایی رنگ بود و زمزمه‌ای که به سختی به گوشش رسید . - کوکی ... چند قدم جلو اومد اما نرسیده بهش شاهد عقب کشیدنش توسط سربازا شد . ناخودآگاه دستش به دنبال اون فرد بالا اومد . + ته ... سرفه ... ته قطره‌های اشک از چشاش پایین می‌ریختن و روی لپ های لطیف و سفیدش می‌غلتیدن . به پشت برگشت و دو نفر دیگه‌ای رو هم که مثل خودش تو این اتاق حبس شده بودند و بدنشون پذیرای آتیش شده بود ، دید . درد تمومی نداشت و کم کم امونشو می برید . هق از ته دلی زد . + ته ... نه ...سرفه ... ته ... سرفه ... نمی خوام .. ته ... قبل از اینکه چشاش روی هم بیفتن زیر لب گفت . .................................
  • 🐺💕 ʲⁱᵏᵒᵒᵏ by Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      Reads 220
    • WpPart
      Parts 1
    Scenario💛💜 #kookmin
  • 👶🏻🩷 ᵏᵒᵒ��ᵏᵐⁱⁿ by Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      Reads 264
    • WpPart
      Parts 1
    scenario💛💜 #kookmin
  • Love U More than Chocolate Pizza  by AtlasIsSoooDone
    AtlasIsSoooDone
    • WpView
      Reads 1,398
    • WpPart
      Parts 3
    "اُمگای من خل شده، داره منم خل می‌کنه!" "الان جدی بود که گفت من مسخره‌ش کردم و گفتم قد خرس شده؟ بابا من فقط یه کلمه در اومدم گفتم امشب به جای غذای گوشتی یه چیز دیگه بخوریم!" _______ جونگکوک بارداره. منتظر یه دوقلوئه و هفت ماهشه. هورمونا سر به جونش گذاشتن. زود از همه‌چی می‌رنجه، از کوره در می‌ره و سر کوچکترین چیزا حسابی کولی‌بازی در میاره. و تهیونگ... خب تهیونگ اون‌قدردوسش داره که کم مونده خودشو براش نفله کنه :)