امگا Stories

Refine by tag:
امگا
WpAddالفا
WpAddامگاورس
WpAddomega
WpAddویکوک
WpAddalpha
WpAddomegaverse
WpAddvkook
WpAddbts
امگا
WpAddالفا
WpAddامگاورس
WpAddomega
WpAddویکوک
WpAddalpha
WpAddomegaverse
WpAddvkook
WpAddbts

10 Stories

  • Heart Breaker by LiaStrawberryy7
    LiaStrawberryy7
    • WpView
      Reads 1,841
    • WpPart
      Parts 14
    Name:Heart Breaker (دل شکن) Couple:vkook,yoonmin,namjin Genre:mafia,omegavers,smut,romence, action,Aangst Telegram:Stellie0 《در شهری که مافیاها قوانین خودشون رو دارن، سازمانی مخفی وجود داره که نسل‌های نادر و کنترل‌نشده‌ی مافیا ها رو شناسایی، مهار و حذف می‌کنه. جونگکوک، یک آلفای سطح بالا با پرونده‌ای مخفی و گذشته‌ای خونین، مأمور همین سازمانه. وظیفه‌ش: نفوذ به یکی از خطرناک‌ترین باندهای مافیایی و حذف آلفای مرموزی به نام ویکتور چِرناف - کسی که دولت او را «گره‌ی سیاه» می‌نامه: موجودی با گره‌های ناپایدار و قدرت بی‌مرز. جونگکوک فقط یه مأمور بود؛ تا وقتی که به ویکتور رسید-رئیسی بی‌رحم با چشمانی یخ‌زده و رازی خطرناک درون قلبش. اما وقتی حقیقت پیوند پنهان‌شون آشکار میشه، نفرت جاشو به درد، عطش و جنون میده. بین فریب و احساس، بین خون و عشق... کی تسلیم میشه؟ ویکتور(تهیونگ) یا جونگکوک؟ "_حس می‌کنی پیوندمون داره می‌سوزه؟ - آره. دعا کن زودتر بسوزه و تموم شه... چون اگه نسوزه، من خودم تورو آتیش می‌زنم. - تو اشتباهی بودی که تقدیر بهم تحمیل کرد. - پس چرا هنوز کنارمی؟ جرأت بریدن نداری یا فقط از تنهایی می‌ترسی؟ _اگه نفرت اسلحه بود،هر نگاه من گلوله ای بود که تو رو بارها کشته بود." *تایم آپ نامنظم
  • 🍭The Hate Moment🍭 by auvxyik
    auvxyik
    • WpView
      Reads 46,233
    • WpPart
      Parts 13
    🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه! بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوشش انداخت +دلم برای هیتت تنگ شده بود _اههههه ژانر : اسمات . امگاورس . فلاف . رمنس . امپرگ کاپل : ویمین نویسنده : jiwoon و Sh.s *قسمت توضیحات خونده بشه (میتونم بگم ۸۵ درصد این فیک همش سکسه😂) I love you🥺💕🫂
  • love/hate/revenge(kookv) by foxsismm
    foxsismm
    • WpView
      Reads 12,731
    • WpPart
      Parts 8
    جئون جونگ کوک آلفایی که امگای خودشو باردار کرده زندگی خوبی کنار هم دارن اما ناگهان امگاش یعنی تهیونگ ترکش میکنه و اون دوران سختیو پشت سر میزاره حالا پنج سال گذشته جئون جونگ کوک صاحب بزرگترین شرکت کره جنوبیه و هرروز به فکر انتقام از امگایی که زمانی عاشقش بوده... -رایحهآشنایی به مشامش میرسه... کاپل:تھکوک کوکمین_یونمین_نامجين
  • 𝑅𝑖𝑠𝑒 by JustRira
    JustRira
    • WpView
      Reads 341
    • WpPart
      Parts 4
    " زمین خوردنت عیبی نداره، مشکل اونجاست که دیگه بلند نشی! " آدمای اینجا زیاد فرقی ندارن با اونایی که باهاشون سر و کله می زنی، می تونه یه دکتر عمومی باشه که سر سرما خوردگی کوچیکت برای گرفتن چند تا دوز استامینوفن نوبت ویزیت می گیری، میتونه یه اختلاس گر باشه که ساکن طبقه ی بالایی آپارتمان تونه یا حتی می تونه تو باشی. "با یک تفاوت" جدای از خط فقر و خط فرهنگ که مردم رو دسته بندی می کنه به قشر مرفه و متوسط و ضعیف، یه چیز دیگه هم این وسط وجود داره! اون وجود داشتن یه ویژگی ارثی خاص بین تمام آدمای اینجا هست. جهان اینجا، جهان امگاورسه! سختش نکنیم، اینجا آغاز بشریت سر فرگشت گرگ به انسان به وجود اومد. آلفا، بتا و امگا. اشتباه نکن، اینکه مثلا اینجا آلفا باشی دلیل قطعی تاپُ پولدار بودنت نیست! قوی هستی، با تشکر از ژنت! اما نمی تونی از مرفه و خوشبخت بودنت مطمئن باشی و خب عادلانه ست نه؟ نه! تنها چیز عادلانه ای که بین همه آدما توی تمام دنیا ها تقسیم شده ناعادلانه بودن زندگیه. ~ نالا ۲۲ سالشه، یه رزمی کار که به خاطر مسابقات جهانی یونگ مودو عازم کره ی جنوبی می شه.
  • GODDESS OF THE MOON by JVKSEVEN
    JVKSEVEN
    • WpView
      Reads 460
    • WpPart
      Parts 5
    _ اگه این عشقه ، دارم نابود میشم و دیگه حتی اجزای بدنم رو حس نمیکنم و دنیا دور سرم میچرخه . × ....اگه این عشق به منه پس میخوام تو آتیش عشق بهم بسوزی و کم کم از بین بری ولی در آغوش خودم ...
  • Blond | KOOKV by smokinhosup
    smokinhosup
    • WpView
      Reads 430,330
    • WpPart
      Parts 24
    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد. با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! اما خب، قرار نبود برادر بزرگ‌‌تر داماد یک آلفای جذاب که قلب اون امگای لوس رو به لرزه درمی‌آورد باشه. ژانر: امگاورس، روزمره، رمنس، اسمات
  • Atarashii  by Itselabora
    Itselabora
    • WpView
      Reads 8,103
    • WpPart
      Parts 23
    Ataraishii ژانر:امگاورس،درام، رومنس، اسمات، دانشگاهی کاپل:کوکمین_سکرت!؟ _________________ Atarashi به معنای تغییر و جدید شدن موقعیت‌ها.... _________________ پسر امگا بی حواس از عطر نعنا نفس می‌کشید، گره خفه‌کننده سکوت رو از گلوی خودش باز می‌کرد و با ارامش خاطری بیشتر کاغذ سفید رو پر می‌کرد. بی خبر از سنگینی نگاه تیره ای که روی اون خشک شده بود و قدم هایی که مبهوت عطر یاسش متوقف شده بودن. پارک جیمین، امگای باهوش و دانشجوی شماره یک دانشگاه بود و استاد جوانش که اولین روز کاریش رو اونجا میگذروند، حسرتی که از انتقالی بی موقعش داشت رو با حسرت جدیدی جایگزین کرد. حالا فقط افسوس بود که چرا تابه حال مست این رایحه مشهور نشده بود.
  • [Lost Luna] by SarvnazAhmadi9
    SarvnazAhmadi9
    • WpView
      Reads 7,526
    • WpPart
      Parts 17
    لونایی که از همون اول نحس می‌دونستنش و قبل اینکه تاجگذاری کنه با یه نقشه اتاقشو آتیش میزنن و آلفایی که درست جلوی چشاش شاهد سوختن جفتشه بدون اینکه کاری از دستش بر بیاد . ...................................................................... سوزش بدی رو روی صورتش حس می‌کرد ولی قدرتی توی خودش نمی‌دید تا بتونه از سوزشش جلوگیری کنه . چشای به رنگ خونش از حجم زیاد دود داخل اتاق از اشک پر شده بود و نمی‌ذاشتن اتفاقاتی که داشت می‌افتاد رو واضح ببینه . + سرفه ... سرفه ...یکی ... سرفه ... ک.کمک ... سرفه سرفه ... کنه ... ته ...سرفه کم و بیش از بین چشای نیمه بازیش دید که یهو در اتاق باز شد . اولین چیزی که به چشمش اومد دو مردمک طلایی رنگ بود و زمزمه‌ای که به سختی به گوشش رسید . - کوکی ... چند قدم جلو اومد اما نرسیده بهش شاهد عقب کشیدنش توسط سربازا شد . ناخودآگاه دستش به دنبال اون فرد بالا اومد . + ته ... سرفه ... ته قطره‌های اشک از چشاش پایین می‌ریختن و روی لپ های لطیف و سفیدش می‌غلتیدن . به پشت برگشت و دو نفر دیگه‌ای رو هم که مثل خودش تو این اتاق حبس شده بودند و بدنشون پذیرای آتیش شده بود ، دید . درد تمومی نداشت و کم کم امونشو می برید . هق از ته دلی زد . + ته ... نه ...سرفه ... ته ... سرفه ... نمی خوام .. ته ... قبل از اینکه چشاش روی هم بیفتن زیر لب گفت . .................................
  • 𝖳𝗁𝖾 𝗇𝗂𝗀𝗁𝗍 𝗈𝖿 𝗁𝗈𝗐𝗅𝗌 | 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 by RomeooandJuliet
    RomeooandJuliet
    • WpView
      Reads 2,210
    • WpPart
      Parts 6
    در افسانه های محلی آمده است که هزاران مایل دورتر از شهر سئول جنگلی وجود دارد،جنگلی که رازهای زیادی در خود پنهان کرده و موجوداتی عجیب که فقط در افسانه های محلی از آنها یاد شده در آن وجود دارند.موجوداتی که در گذر زمان از آنها افسانه هایی گفته شده و گوش ب گوش چرخیده شده،کمتر کسی آنها را به چشم دیده و بعد از دیدن آن موجودات همانند یک موجود دیوانه شده که با دیدن ماه کامل در شب اختیار خود را از دست می‌دهد! -داستان زندگی پسری به نام کیم تهیونگ را بیان می‌کند که ۱ ماه به بلوغ او مانده و او خانواده ای ندارد،پول کمی در دست دارد که پس اندازش است و قصد دارد با آن پول خانه ای بخرد! سر انجام پس از تحقیقات متداوم و پرس و جو های بسیار خانه ای خارج از شهر پیدا می‌کند که می‌تواند با پول کمی که در دست دارد آن را بخرد،آن خانه بر خلاف ظاهر قدیمی راز های زیادی در خود پنهان کرده،راز هایی که می‌تواند زندگی کیم تهیونگ را عوض کند. آیا کیم تهیونگ می‌تواند با سرنوشتش کنار بیاید؟چه چیزی منتظر کیم تهیونگ است؟ -ما را در این داستان همراهی کنید. 𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍:𝖩𝗎𝗇𝗎𝖺𝗋𝗒16-2023 𝖤𝗇𝖽:... 𝖴𝗉𝖽𝖺𝗍𝖾 𝖳𝗂𝗆𝖾:قولی بابت آپ بهتون نمی دم هر وقت تونستم براتون آپ می کنم 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏,𝖸𝗈𝗈𝗇𝗆𝗂𝗇 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾
  • Foegiveness ~ Kookmin Ver. (Oneshot) by lonely_lilith
    lonely_lilith
    • WpView
      Reads 63
    • WpPart
      Parts 1
    خلاصه: تقابل آلفای سفید چشم آبی سیبری ها با آلفای چشم طلایی قبیله گلدن آیز (لازمه اینو اینجا بگم که قبلا این وانشات از من با کاپل دیگه‌ای توی یک‌کانال در گذشته آپلود شد.)