انگست Stories

Refine by tag:
انگست
WpAddاسمات
WpAddعاشقانه
WpAddتهیونگ
WpAddتهکوک
WpAddشیائوجان
WpAddییبو
WpAddییجان
WpAddرومنس
WpAddویکوک
WpAddیونگی
WpAddکوکوی
WpAddangst
WpAddجونگکوک
WpAddوانگییبو
WpAddوانگشیان
WpAddامگاورس
WpAddفیکشن
WpAddangest
WpAddرمنس
انگست
WpAddاسمات
WpAddعاشقانه
WpAddتهیونگ
WpAddتهکوک
WpAddشیائوجان
WpAddییبو
WpAddییجان
WpAddرومنس
WpAddویکوک
WpAddیونگی
WpAddکوکوی
WpAddangst
WpAddجونگکوک
WpAddوانگییبو
WpAddوانگشیان
WpAddامگاورس
WpAddفیکشن
WpAddangest
WpAddرمنس

72 Stories

  • carousel by fanfiction_fantsy
    fanfiction_fantsy
    • WpView
      Reads 30,329
    • WpPart
      Parts 52
    چرخ و فلک🎡 °•○°•○°•○°•○°•○°•○ خلاصه: جیمین امگایی که توی خانواده‌ی امگا ستیز متولد شده و همه‌ی درهای آزادی و پیشرفت به روش بسته شده. اما اون کسی نیست که به این زندان تن بده و تمام تلاشش رو برای فرار از این زندان می‌کنه. اما هیچ چیز به اون راحتی که فکرش رو می‌کنه نیست و در این بین درگیر عشقی یک‌طرفه و دست نیافتنی می‌شه ؛) °•○°•○°•○°•○°•○°•○ ژانر: انگست، امگاورس، امپرگ، عاشقانه کاپل:کوکمین_نامجین روز‌های آپ: اطلاعی ندارم🦦
  • K (vkook) by MarziehMostafazadeh
    MarziehMostafazadeh
    • WpView
      Reads 9
    • WpPart
      Parts 1
    کاپل: ویکوک ژانر: انگست، هپی‌اند، مافیا، پلیسی خلاصه: جونگکوک پلیسه، دوست پسر تهیونگه، که میخواد رئیس مافیا به اسم (K) رو دستگیر کنه. آیا میتونه اون رو گیر بندازه؟ تاریخ شروع: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۵) تاریخ پایان:
  • K (yoontae) by MarziehMostafazadeh
    MarziehMostafazadeh
    • WpView
      Reads 10
    • WpPart
      Parts 1
    کاپل: یونته ژانر: انگست، هپی‌اند، مافیا، پلیسی خلاصه: تهیونگ پلیسه، دوست پسر یونگیه، که میخواد رئیس مافیا به اسم (K) رو دستگیر کنه. آیا میتونه اون رو گیر بندازه؟ تاریخ شروع: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۵) تاریخ پایان:
  • K (Kookgi) by MarziehMostafazadeh
    MarziehMostafazadeh
    • WpView
      Reads 14
    • WpPart
      Parts 1
    کاپل: کوکگی ژانر: انگست، هپی‌اند، مافیا، پلیسی خلاصه: یونگی پلیسه، دوست پسر جونگکوکه، که میخواد رئیس مافیا به اسم (K) رو دستگیر کنه. آیا میتونه اون رو گیر بندازه؟ تاریخ شروع: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۵) تاریخ پایان:
  • K (yoonkook) by MarziehMostafazadeh
    MarziehMostafazadeh
    • WpView
      Reads 9
    • WpPart
      Parts 1
    کاپل: یونکوک ژانر: انگست، هپی‌اند، مافیا، پلیسی خلاصه: جونگکوک پلیسه، دوست پسر یونگی، که میخواد رئیس مافیا به اسم (K) رو دستگیر کنه. آیا میتونه اون رو گیر بندازه؟ تاریخ شروع: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۵) تاریخ پایان:
  • K (taegi) by MarziehMostafazadeh
    MarziehMostafazadeh
    • WpView
      Reads 23
    • WpPart
      Parts 1
    کاپل: تهگی ژانر: انگست، هپی‌اند، مافیا، پلیسی خلاصه: یونگی پلیسه، دوست پسر تهیونگه، که میخواد رئیس مافیا به اسم (K) رو دستگیر کنه. آیا میتونه اون رو گیر بندازه؟ تاریخ شروع: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۵) تاریخ پایان:
  • 𝖂𝖍𝖎𝖙𝖊 𝕹𝖎𝖌𝖍𝖙𝖘 _ 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫/𝙆𝙧𝙞𝙨𝙝𝙤【𝟮 𝗩𝗲𝗿】 by Free_Mj
    Free_Mj
    • WpView
      Reads 965
    • WpPart
      Parts 10
    با صدای نسبتا بلندی صدا زد:"آقا!" نمی دانست اما گویا این لحظه ای بود که بار ها در اشعار عاشقانه ی چینی به خطِ چشم نوازِ کانجی، بر صفحه ی کاهیِ کاغذ سُراییده شده بودند... او هم زیر چشمی نگاهی به مرد انداخت و سرش را پایین آورد. +حالا دیدید نباید از من فرار میکردید؟...اگه من نبودم معلوم نبود.... _آخه من که شما رو نمیشناسم...گفتم شما هم... فوری حرفش را قطع کرد. صدایش چه گوش نواز و دلنشین بود. آه! مثل اینکه داشت خواب میدید. غم به دلش ریخت. متاسف شد که چرا تا آن مدت حتی یک بار فرصت اظهار عشق به او پیدا نکرده بود. +حالا من رو میشناسید؟ POSTER: Lisa Perrin
  • My Psycho by DazaiFic
    DazaiFic
    • WpView
      Reads 316
    • WpPart
      Parts 1
    Writers: BEN & REN Editor: MEL Channel: @DazaiFic
  • Amareath. by UIXJN43
    UIXJN43
    • WpView
      Reads 472
    • WpPart
      Parts 6
    روزی می‌رسه که جونگ‌کوک، به جنگلِ چشم‌های تهیونگ هم حکومت می‌کنه... Couple: Kookv, yoonmin, namjin, secret. * Genre: Historycal, Angst, Omegavers. «در جهانی که مرز میانِ قدرت و تباهی باریک‌تر از تیغِ شمشیر است، هر تصمیم بهایی سنگین دارد. قصرها با نورِ فانوس روشن می‌شوند؛ اما در پسِ دیوارهایشان، رازهایی نهفته‌ است که می‌توانند سرنوشتِ یک سرزمین را تغییر دهند. جایی که سیاست با خون نوشته می‌شود و وفاداری، بهای خودش را طلب می‌کند، تنها یک نگاه، یک انتخاب، کافی‌ست تا سرنوشتِ مردمان دگرگون شود. این روایت، قصه‌یِ پیمان‌های ناگفته، عشق‌هایِ خاموش و جنگی پنهان میانِ حقیقت و دروغ است.»
  • 𝙻𝚘𝚟𝚎𝚛 & 𝚂𝚕𝚊𝚟𝚎  by RenVJK
    RenVJK
    • WpView
      Reads 810
    • WpPart
      Parts 5
    اسم: عاشق و برده کاپل اصلی: کوکوی ژانر: انگست، رمنس، اسمات، دراما ﴿ توجه! داخل این بوک صحنه‌ها و اشاره‌هایی به تجاوز، روابط سادیسمی و بی‌دی‌اس‌ام وجود دارد که برای همه مناسب نمی‌باشد، پس حواستون باشه ﴾ خلاصه: جئون جونگ‌کوک پسری که تازه رابطه‌اش خراب شده و برای حواس پرتی، همراه دوستاش به بار می‌ره... ولی چی می‌شه اگر با راهنمایی رفیقش، نیمه شب همون روز از سایتی سر در بیاره که پسری معصوم و زخمی به فروش گذاشته شده؟
  • 𝐖𝐚𝐥𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐃𝐞𝐚𝐝 by aur0raw
    aur0raw
    • WpView
      Reads 114
    • WpPart
      Parts 1
    •𝐨𝐧𝐞𝐬𝐡𝐨𝐭• -مـُـرده مـُـتحرکــ- | +کــاش زنگ میزدم و میگفتم من بدون تو زِنــدِگـی نمیکنم.. _کــاش میفهمیدی که من بی تو مــُردَم.. | -𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 -𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒂𝒏𝒈𝒔𝒕 -𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝑨𝑼𝑹𝑶𝑹𝑨
  • my blue | vkook" by zahradall
    zahradall
    • WpView
      Reads 148
    • WpPart
      Parts 8
    نامه های دال برای شازده‌... نامه های جونگکوک برای ته‌ته نامه های قلب برای مغز نامه های من؛
  • See by im_wabi
    13
    See
    im_wabi
    • WpView
      Reads 123
    • WpPart
      Parts 1
    روشنایی زیاد هم جالب نیست ، آدم همه چیز رو می بینه و همه هم اون رو میبینند .... توی تاریکی حداقل آدم میتونه خیال کنه . ژانر : کوکوی ، انگست ، رمنس مرسی که نگاه تو به قلمم هدیه میدی ؛ از طرف وابی ﹆⋆
  • 𝑨𝒎𝒏𝒆𝒔𝒊𝒂 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 145
    • WpPart
      Parts 1
    𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑨𝒎𝒏𝒆𝒔𝒊𝒂 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ خلاصه داستان: ییبو و جان دو بوکسور حرفه‌ای هستند که توی رینگ مبارزه باهم آشنا میشن. همیشه اونی که تردت میکنه، آدم بده قصه نیست. گاهی وقت‌ها برای خوشبختی طرف، از خودش هم میگذری. ییبو میتونه با فراموشی جان کنار بیاد؟ آیا امیدی به درمان هست؟ _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ برشی از فیک: میخوام هر روز بهت بگم دوستت دارم. شاید فردا من رو یادت نیاد؛ اما قلب من آرومه... من عمیق‌ترین بخش قلبم رو به تو نشون دادم. من فکر میکردم توی سینه‌م قلبی ندارم؛ اما با دیدنت فهمیدم قلب داشتم، فقط چیزی وجود نداشت تا اون رو به ضربان بندازه. تو دلیل ضربان قلبمی‌.
  • 𝑅𝑒𝑙𝑦 𝑂𝑛 𝑀𝑒 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 123
    • WpPart
      Parts 1
    𝑅𝑒𝑙𝑦 𝑂𝑛 𝑀𝑒 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ 𝑻𝒚𝒑𝒆:𝑌𝑖𝑏𝑜𝑇𝑜𝑝 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑊𝑎𝑟, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ شیائو جان شاهزاده منزوی چین که تنها چیزی که براش اهمیت داره اسبشه. اون توی وضعیت روحی خوبی قرار نداره و کابوس‌ها زندگیش رو دوره کردند.🤴🎠 وانگ ییبو دانشجو ادبیات دانشگاه پکن که برای گذراندن امورات زندگیش به عنوان مامور اصطبل وارد عمارت میشه. آیا ییبو با شعرهاش میتونه شیائو جان رو به دنیا برگردونه یا نه؟ 📚📖 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ نامه‌هایی را می‌نویسم که نمیدانم به دستت می‌رسند یا خیر؛ اما تمامی آن‌ها یک‌ مفهوم دارند: دلم برایت تنگ شده است!!! ❤️‍🩹💌 در این روزهای پر از آشوب، تنها نامه‌ها می‌توانند آرامم کنند... در میدان جنگ وقتی نامه‌هایت به دستم می‌رسند، برای زنده ماندن بیشتر تلاش میکنم. 🪖💌 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ ییبو: دیگه نمیخوام اینجا، تو میدون جنگ، ببینمت. جان: یعنی دوستم نداری؟ ییبو: احمقی؟ چون دوستت دارم نباید اینجا باشی. جان: چون دوستت دارم میخوام اینجا باشم.
  • Отсутствие by Taejin_world
    Taejin_world
    • WpView
      Reads 470
    • WpPart
      Parts 1
    پوچی ... مثل سرگردانی در دنیایی بدون رنگ . name: Отсутствие (پوچی) Couple: taejin Genre : Angst , Romance , Mpreg Writer : Shiro
  • Last kiss[one shot] by HukaM93
    HukaM93
    • WpView
      Reads 991
    • WpPart
      Parts 2
    Last Kiss couple:Namjin Gener: Omegavers, romance,Angst
  • 𝑨𝒍𝒍 𝑴𝒚 𝑪𝒆𝒍𝒍𝒔 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 193
    • WpPart
      Parts 1
    𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑨𝒍𝒍 𝑴𝒚 𝑪𝒆𝒍𝒍𝒔 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 𝑻𝒚𝒑𝒆: 𝑽𝒆𝒓𝒔𝒆 پسری که به خاطر سوختگی صورتش حاضر نیست بیرون بره و چندین ساله خودش رو توی اتاقش حبس کرده؛ اما نزدیک به دو ساله که عاشق شده، عاشق مردی که تنها از پشت پنجره‌ میتونه اون رو ببینه. مردی که پیانو تدریس میکنه و همراه دخترش به خونه روبه‌رویی پسر میاد. پسر همیشه پنجره رو باز میکنه تا از راه دور عطر مرد رو احساس کنه. حضور شیائو جان و دخترش چه تاثیری روی زندگی ییبو میذاره؟ اون رو از زندانش نجات میده؟
  • Give me back/منو بهم پس بدید by Parminbanoo
    Parminbanoo
    • WpView
      Reads 27,590
    • WpPart
      Parts 12
    چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میاره میدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقش غمگین از خانوادش ناامید از خانواده نامزدش و پر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپ امگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اند کاپل: ویمینکوک