داستان از این قرار بود که ،
پدر تهیونگ طی اتفاقی اونو مجبور با ازدواج اجباری با مرد انیگمایی میکرد که فقط اسمش رو میدونست و ازش 12 سال بزرگتر بود !
اون برای فرار از ازدواج هرکاری میکرد ولی نمیدونست که ..
•
Ganer 🐺: Omegavers . Romance . Au . Smut . Fakechat .
Couple✨: KookV
Writer🪄: Aloura
سلام به همگی❤
this is a bl story, let's enjoy it.
All the characters are created by myself.
The rules of my world are imaginary and not everything is supposed to go according to reality.
I hope you like it.
love you all.
paria
این داستان بی ال هست.
تمام کاراکترها ساخته و پرداختهی ذهن من هستن و تو دنیای واقعی وجود ندارن. اکثر قوانین ساختگی هستن و ممکنه یه سری چیزها طبق واقعیت پیش نره.
امیدوارم بتونیم کنار هم از این داستان لذت ببریم و ازش خوشتون بیاد.
لاو یو عال
پریا
_چرا همیشه کاری میکنی که در مقابلت دهنمو ببندم، چوی سان؟!
_چون سرنوشت لعنتی لبات اینه که خفه بشی و منو تا حد مرگ ببوسی!
***
اینبار داستان از یکی هست و یکی نیست ها رقم میخوره! چون ثبات داستان زندگی دو پسر از جایی شروع میشه که نشون میده میون تموم خیالات دنیا و ادم ها و عاشق و معشوق ها، چوی سان وارد شدنش رو به دنیای پسری که بیخیالی دو عالم روی خیالشه،اعلام میکنه! و وویونگ همون پسری که هرروز آوازه ی وحشتناک ترین مردی که خودش رو مالک خیلی چیزها میدونه به گوشش میخوره اما هیچ شناختی ازش نداره! در نهایت فرصتی پیشمیاد که هیجان وارد زندگی این دو پسر میشه و ادرنالین به طرز وحشتناکی بین اون دونفر جریان پیدا میکنه.
***
couple: woosan
genre: romance~dram~smat
write by: mellanie
~•~
ماجرا از اونجایی شروع شد که
تهیونگ به اصرار و اجبار پدرش قرار بود کل تابستان رو به روستایی که
پدر بزرگش اونجا زندگی میکرد بره و تعطیلاتش رو پیش پدربزرگش
بگذرونه!
ولی نمیدونست چرا راجب کلبه ی رو به رویی خونه ی پدربزگش،
حرفای جالبی زده نمیشه.
•
👀تیکه ای از فیک :
+ خودش نمیدونه ولی این منم که بعد از اینکه چراغ هاشون خاموش شد،
و همشون خوابیدن میرم پیشش.
هر دفعه بالا رفتن از دیوار برام سخته ولی آخرش اون موهای پخش شده روب صورتش رو میبینم؛ یا لبای نیمه بازش رو میبینم ؛ یا عادت بغل کردن بالشتش رو میبینم ، یا ملچ مولوچ کردنش رو میبینم ، تموم خستگیم پر میکشه...
•
Ganer : Au . Smut . Romance .Fakechat. Fantcy .Hybird
Writer: Aloura 🎀
Couple : Kookv
قضیه از این قرار بود که تهیونگ به مدرسه ی جدیدی انتقال پیدا کرده بود،
و اون کلاسی که درونش بود به قفس گرگ ها معروف بود!
و جونگکوک پسری که به بی رحمی و قلدری و کتک زنی شناخته میشد و
سردسته ی قلدر های مدرسه هم بود ، همکلاسی جدید تهیونگ بود.
•
•
👀تیکه ای از فیک:
_ جئون! من هزار بار گفتم هرجوری که دوست دارم لباس میپوشم ،
ربطی نداره به کسی ..
+ پس منم هرجور که دوست دارم آدم جر میدم واست ،
ربطی نداره به کسی ..
•
•
GANER:Smut~Romance~Fake Caht~Dram~AU~little comedy
Couple: Kookv
Writer : Aloura
☁️فقط مال من باش ࿐
☁️𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ࿐𝐰𝐚𝐧𝐠𝐱𝐢𝐚𝐧
☁️𝐭𝐨𝐩 ࿐𝐥𝐚𝐧𝐳𝐡𝐚𝐧
☁️𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞 ࿐𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲, 𝐬𝐦𝐮𝐭
☁️𝐚𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 ࿐𝐬𝐚𝐲𝐞
☁️𝐨𝐧𝐞_𝐬𝐡𝐨𝐭
⛩️ ویووشیان عاشق و بیگناه بود. اوایل فقط به خاطر رسم و رسومی که بین زبونها چرخیده و احترامی که بین دو خاندانِ جیانگ و لان برقرار بود، حاضر شد تا به این ازدواج از قبل تعیین شده اجازهی پیشروی بده، حتی با وجود اینکه تا ماهها پیش یک بار هم چهرهی وارث دوم لان رو ندیده بود. ⛩️
چه اتفاقی می افتد اگر نقاش معروفی با حوس های غیر انسانی زیبا ترین شخص دنیا را ملاقات کند ..آیا او میتواند صاحب این زیبای باشد
کاپل ویکوک
ژانر عاشقانه _سایکو _اسمات_ آرتیستی🔞
وجود شما من رو انداره شیرتوت فرنگی با خامه خوشحال میکنه^♡^
VKook 💜
داستان در مورد شاهزاده ی جوانیه که برای سرپا نگهداشتن خاندانش وارد یک جنگ میشه و بعد از زخمی شدنش توسط گاس ها سرنوشتش به کل تغییر میکنه ....
تهاران : تهیونگ
جانگمین : جونگکوک
"بعد از یک مدت طولانی"
A love story ;)
"واقعیت اینه که تمام آدم ها تو را آزار میدهند؛
مسئله اینجاست که تو انتخاب میکنی چه کسی ارزش رنج کشیدن را دارد."
Couple :namjin
Side couple :sope,vmin
Genre:Romance,smut,dram,(different kink)
زندگی میں گزری بہت ساری غلطیاں اور زندگی کے اتار چڑھاؤ کے بعد پیش انے والی صورتحال ایک ایسے ساتھ کی جو خود بھی اپنی تلاش میں ہے اور اسے تلاش کبھی بھی حاصل نہ ہوئی
گفتی دوستم داری، ولی نگفتی تا کی.
گفتم دوستت دارم، ولی نگفتی تا کجا میتونی زخمیم کنی.
حالا که سالها گذشته، چرا هنوز اسم تو با قلبم بازی میکنه، تهیونگ؟»
و اینکه اگه خواستید بگید تا من براتون بنویسم
نام فیک:الهی عشق
ژانر:عاشقانه کمدی
صخصیت های اصلی:جولیا(خودم)و جونگ کوک
شخصیت های فعلی:بی تی اس
شخصیت های منفی:میرا و سون هو رقیب عشقیه جونگ کوک و جولیا
موضوع:این راجب دختر جوونیه که پدرش عضو باند بزرگ مافیاست و پدرش میخواد که اونو از بین ببره جولیا فرار میکنه و با دوستش زندگی میکنه که اسم دوستش هست سولی با اون هم خونه ای میشه بعد برای کار وارد کمپانی بیگ هیت میشه و مشغول به کار میشه و مشهورترین میکاپ آرتیست زن شناخته میشه تو کره که جونگ کوک تو نگاه اول عاشقش میشه
بی تو
.
.
جیمین و یونگی سالهاست که رابطهای پنهانی دارن، اما بخاطر فشار کار، قوانین کمپانی، و ترس از واکنشها، تصمیم میگیرن همهچیز رو انکار کنن. با گذر زمان، این پنهانکاری باعث خستگی، سوءتفاهم، و دوری میشه. در ظاهر کنار همان، ولی قلبهاشون فاصله گرفته.
این داستان، مسیر تلخ عاشقانهایه که با نقش بازی کردن شروع شد...
ژانر: عاشقانه- برشی از زندگی
زندگی دوباره ...!
پارک شین هه مترجم فراری ارتش برای نجات وارد سازمان GNS میشه در همون حال کیم تهیونگ که تحت تعقیب اینترپل هست برای فرار وارد این سازمان میشه . پارک شین هه و تهیونگ برای کمک بهم مجبور میشن بادیگارد دختر رییس جمهور بشن .
نویسنده : کارول
-carol-
بی سی گیم (BC Game) یکی از پلتفرمهای معتبر و محبوب برای بازیهای آنلاین و شرطبندی است. در این پلتفرم، کاربران میتوانند به طیف گستردهای از بازیها دسترسی داشته باشند و از تجربهای متفاوت و هیجانانگیز بهرهمند شوند. بیسی گیم به دلیل ارائه بازیهای متنوع و ویژگیهای منحصر به فرد، توانسته است جایگاه ویژهای در بین کاربران ایرانی پیدا کند.
سوالی که ممکن است برای برخی کاربران پیش بیاید این است: "bc.game چیست؟" در پاسخ باید گفت که bc game یک سایت شرطبندی آنلاین است که علاوه بر بازیهای کازینو، امکان شرطبندی در بازیهای ورزشی و حتی ارزهای دیجیتال را نیز فراهم کرده است. بیسی گیم به دلیل امنیت بالا، پشتیبانی قوی و پرداختهای سریع، به یکی از انتخابهای برتر کاربران ایرانی تبدیل شده است.
"bc game چیست؟" پرسشی است که بسیاری از کاربران جدید دارند و با یک جستجوی ساده میتوانند به اطلاعات کامل و جامعی در این خصوص دست پیدا کنند. بی سی گیم (بیسی گیم) با ارائه خدمات متنوع و تجربه کاربری بینظیر، گزینهای مناسب برای علاقهمندان به بازیهای آنلاین و شرطبندی است.
𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 .𝑆𝑚𝑢𝑡 .𝐴𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛. 𝑍𝑜𝑚𝑏𝑖𝑒
𝐶𝑢𝑜𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝑌𝑖𝑍𝐻𝑎𝑛
𝑆𝑡𝑎𝑡𝑢𝑠: 𝑀𝑢𝑙𝑡𝑖 𝑆𝒉𝑜𝑡
𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝐴𝑟𝑚𝑎𝑡𝑖
✎𝒉𝑎𝑝𝑝𝑦 𝑒𝑛𝑑𝑖𝑛𝑔
"تموم شده است"
دلایل زیادی برای اشنایی با ادما توی این دنیا وجود داره.. اما کی فکرش رو میکرد «زامبی» بشه دلیل اشنایی وانگ ییبو و شیائو جان!