Historias de سد

Buscar por etiqueta:
سد
سد

6 Stories

  • دخلت عالم  ابطال للكرة por girl_q102
    girl_q102
    • WpView
      LECTURAS 174
    • WpPart
      Partes 2
    ادخل وتعرف
  • -the flower of death- por desireelay
    desireelay
    • WpView
      LECTURAS 19,789
    • WpPart
      Partes 30
    +بالا بیار _هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم +فقط بالا بیار _دارم عشقتو بالا میارم ------- ژانر:هاناهاکی،رمنس،روزمره،اسمات🔞 کاپل:ویکوک -------
  • 🥟𝑭𝒓𝒐𝒛𝒆𝒏 𝑫𝒖𝒎𝒑𝒍𝒊𝒏𝒈𝒔🥟 por wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      LECTURAS 137
    • WpPart
      Partes 1
    _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ 🥟𝑭𝒓𝒐𝒛𝒆𝒏 𝑫𝒖𝒎𝒑𝒍𝒊𝒏𝒈𝒔🥟 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑍ℎ𝑎𝑛_𝑇𝑜𝑝 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ من فکر کنم جهان دیگری هم هست... اگه نیست من کی میخوام کنار تو شاد زندگی کنم؟ کی میخوام بدون قضاوت کنارت باشم؟ منی که حرف مردم برام اهمیت نداشت، کنار تو تبدیل‌ترین به ترسوترین آدم دنیا شدم. میدونی چرا؟ چون میترسم از دستت بدم... جان من هیچوقت عاشق نشدم. تو اولینی و قطعاً آخریش میمونی. ‌_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ هدف از آفرینش دنیا چی بوده؟ هدف از اینکه ما برتر باشیم چی بوده؟ کدوم برتری؟ اگه ییبو آروم باشه، اگه ییبو بخنده، ترجیح میدم پست‌ترین رتبه دنیارو داشته باشم. ‌_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ داستان عشقی که با یک نگاه شروع میشه... ❤️ من حرکت انگشت‌هات روی پیانو رو خیلی دوست داشتم. حتی به کفش‌های کهنه‌ت، به لباس‌هایی که نخ‌نما شده، توجه نکردم؛ اما تا حالا به صدات توجه کردی؟ نه... قطعاً توجه نکردی! چون اگه توجه کرده بودی، مثل من هر روز میمردی و زنده میشدی. 🎼🎧 ‌_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ مگه هر روز از من دامپلینگ نمی‌خواستی؟ پس چرا الان که تونستم یاد بگیرم درست کنم نمیخوری؟ چ
  • 𝐓𝐨𝐫𝐩𝐞‌ | تورپه por btsfic696
    btsfic696
    • WpView
      LECTURAS 11,073
    • WpPart
      Partes 10
    جونگوک، استاد مشهور روانشناسی، همیشه با جدیت و عدالت قضاوت می‌کرد. برای او، آدم‌هایی که با ثروت همه چیز را می‌خرند، قابل احترام نبودند. فویو، دختری با چهره‌ای سرد و گذشته‌ای پنهان، دقیقاً یکی از همان‌هایی به نظر می‌رسید که جونگوک ازشان دوری می‌کرد. اما هیچ‌کس ندانست... که فویو نه انتخاب کرده بود، نه خواسته بود. او فقط بازیچه‌ی تصمیم‌هایی بود که هیچ‌گاه نظرش را نپرسیدند. در میان سکوت و نگاه‌های سرد، احساسی شکل گرفت. نه آشکار، نه قابل‌قبول - بلکه چیزی که هیچ‌کدامشان نمی‌خواستند به آن اعتراف کنند. اما چطور می‌توانی قلبت را انکار کنی، وقتی در سکوت یک کلاس، کسی آرام، به تو خیره شده؟ ________________________ •𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚 ➫ 𝑗𝑒𝑜𝑛 𝑗𝑢𝑛𝑔 𝑘𝑜𝑜𝑘 & ℎ𝑎𝑛 𝑓𝑢𝑦𝑢 •𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚 ➫ 𝐶𝑎𝑠𝑢𝑎𝑙, 𝐴𝑐𝑎𝑑𝑒𝑚𝑖𝑐, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 •𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧 ➫ 𝑁𝑜𝑢𝑟𝑎 _________________________ Torpe| تورپه یعنی کسی که به شدت عاشق فردیه اما نمی تونه احساساتش رو نسبت به اون قبول کنه-
  • 𝐎𝐧𝐞 𝐬𝐡𝐨𝐭 | تک پارتی por btsfic696
    btsfic696
    • WpView
      LECTURAS 848
    • WpPart
      Partes 3
    "فکر کردن شاید دیوونه‌ت کنه، اما برای من همون جادوییه که نفسم رو زنده نگه می‌داره. اینجا، تخیل و رویا با کابوس و خواب در هم می‌آمیزن... رنگ‌ها به خون آغشته‌ن و طعم‌ها شبیه قهوه‌ی تلخ و سوخته‌ی انتهای فنجان، جایی میان سرزمین‌های دور و خیالی. به دنیای من خوش اومدی، جایی که هر وان‌شات مثل قطعه‌ای از روح نویسنده تراوش کرده و روی کاغذ جاری شده. پناهگاهی برای خیال، برای رویا... و شاید برای تو. 🌻✨" . . . 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣 ⤋ ℕ𝕠𝕦𝕣𝕒