شیائوجان Stories

Refine by tag:
شیائوجان
WpAddییجان
WpAddییبو
WpAddوانگشیان
WpAddوانگییبو
WpAddانگست
WpAddوانگ‌ییبو
WpAddوانگ
WpAddپلیسی
WpAddwangyibo
WpAddxiaozhan
WpAddyizhan
WpAddجان
WpAddzhan
WpAddyibo
شیائوجان
WpAddییجان
WpAddییبو
WpAddوانگشیان
WpAddوانگییبو
WpAddانگست
WpAddوانگ‌ییبو
WpAddوانگ
WpAddپلیسی
WpAddwangyibo
WpAddxiaozhan
WpAddyizhan
WpAddجان
WpAddzhan
WpAddyibo

27 Stories

  • 𝑌𝑜𝑢 𝑎𝑟𝑒 𝑎 𝑑𝑟𝑜𝑝 𝑜𝑓 𝐺𝑂𝐷 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 1,835
    • WpPart
      Parts 20
    𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝒀𝒐𝒖 𝒂𝒓𝒆 𝒂 𝒅𝒓𝒐𝒑 𝒐𝒇 𝑮𝑶𝑫 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑡𝑖𝑐, 𝑝𝑠𝑦𝑐ℎ𝑜𝑙𝑜𝑔𝑖𝑐𝑎𝑙, 𝑠𝑎𝑑 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑍ℎ𝑎𝑛𝑇𝑜𝑝 یه پسری که عاشق دریاست، عاشق اقیانوس و ماهی‌ها! عاشق کمک کردن به دیگران. عاشق کمک به مردی که زندگیش رو باخته بود؛ اما نمیدونست کمک کردنش باعث شکست خودش میشه. همه توی این بازی بردن؛ اما قطره زمین خورد و شکست رو دید... سخته اعتماد کردن؟ قطعاً سخته؛ برای همین گم شدن توی اقیانوس و یکی شدن با قطره‌های دیگه میتونه وجودش رو از این همه بی‌اعتمادی پاک کنه!!!!
  • 𝑇ℎ𝑖𝑠 𝑊𝑖𝑙𝑙 𝐵𝑒 𝑀𝑦 𝐵𝑒𝑠𝑡 𝐴𝑢𝑡𝑢𝑚𝑛 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 6,477
    • WpPart
      Parts 19
    تا ابد نورت میشم ییبو؛ فقط یک بار دیگه آفتابگردون من باش! ژانر: فانتزی و عاشقانه
  • 𝑅𝑒𝑙𝑦 𝑂𝑛 𝑀𝑒 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 123
    • WpPart
      Parts 1
    𝑅𝑒𝑙𝑦 𝑂𝑛 𝑀𝑒 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ 𝑻𝒚𝒑𝒆:𝑌𝑖𝑏𝑜𝑇𝑜𝑝 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑊𝑎𝑟, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ شیائو جان شاهزاده منزوی چین که تنها چیزی که براش اهمیت داره اسبشه. اون توی وضعیت روحی خوبی قرار نداره و کابوس‌ها زندگیش رو دوره کردند.🤴🎠 وانگ ییبو دانشجو ادبیات دانشگاه پکن که برای گذراندن امورات زندگیش به عنوان مامور اصطبل وارد عمارت میشه. آیا ییبو با شعرهاش میتونه شیائو جان رو به دنیا برگردونه یا نه؟ 📚📖 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ نامه‌هایی را می‌نویسم که نمیدانم به دستت می‌رسند یا خیر؛ اما تمامی آن‌ها یک‌ مفهوم دارند: دلم برایت تنگ شده است!!! ❤️‍🩹💌 در این روزهای پر از آشوب، تنها نامه‌ها می‌توانند آرامم کنند... در میدان جنگ وقتی نامه‌هایت به دستم می‌رسند، برای زنده ماندن بیشتر تلاش میکنم. 🪖💌 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ ییبو: دیگه نمیخوام اینجا، تو میدون جنگ، ببینمت. جان: یعنی دوستم نداری؟ ییبو: احمقی؟ چون دوستت دارم نباید اینجا باشی. جان: چون دوستت دارم میخوام اینجا باشم.
  • ماه تاریک | Dark Moon by blue_txt
    blue_txt
    • WpView
      Reads 468
    • WpPart
      Parts 8
    "تا تهش باهات میمونم ییبو." ژانر: علمی تخیلی | عاشقانه | ماجراجویانه | معمایی | جنایی | ترسناک کاپل: ییجان نویسنده: blue خلاصه: یک ناپدیدی مرموز. یک سیگنال ناشناخته. تیمی ویژه به اعماق تاریکی فرستاده می‌شود تا حقیقت را کشف کند... اما شاید هیچ‌کدام از آنها هرگز بازنگردند.
  • خرگوشک بوگا by sorensoso
    sorensoso
    • WpView
      Reads 357
    • WpPart
      Parts 1
    تیکه ای از داستان: اروم در دستشویی رو باز کردم و سرکی به بیرون کشیدم با ندیدن ییبو پریدم بیرون و درو بستم همینکه درو بستم نگاهی به سمت راستم کردم که ییبو دست به سینه با نیشخندی پشت در بود جیغی کشیدم هل کرده پریدم عقب که پشت پا خوردم نزدیک بود کف زمین پهن شم که ییبو سریع گرفتم به خودش چسبوندم شوکه و خجالت زده خشکم زده بود -بوو بوگا ییبو نفس عمیقی کشید کنار گوشم لب زد ییبو:اگه میدونستی با بوگا گفتنت چه اتیشی توی قلبم بلند میکنی ... هپی اند ییبوتاپ
  • 𝑮𝒖𝒂𝒓𝒅𝒊𝒂𝒏 𝑨𝒏𝒈𝒆𝒍 (𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅) by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 812
    • WpPart
      Parts 13
    مرد یه قدم جلو اومد، انگار که تازه یاد گرفته چطور باید روی این هوا قدم برداره. بعد انگار که خودش هم یه لحظه گیج شد، بال‌هاشو تکون داد و یه حرکت ناجور کرد، تعادلشو از دست داد و با یه "آخ" کوتاه رو هوا معلق شد. ییبو با چشمای گرد شده نگاهش کرد. این دیگه چی بود؟ فرشته‌ها این‌جوری‌ان؟ 𝑻𝒚𝒑𝒆: 𝒁𝒉𝒂𝒏𝑻𝒐𝒑 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚
  • افسر انتقالی by sorensoso
    sorensoso
    • WpView
      Reads 501
    • WpPart
      Parts 1
    خلاصه:شیائوجان افسر انتقالی ای که برای ماموریتی از کره به چین انتقال پیدا میکنه و اونجا با افسر وانگ آشنا میشه نهایت این آشنایی به کجا ختم میشه؟ هپی اند ییبو تاپ *وانشات*
  • 𝑨𝒎𝒏𝒆���𝒔𝒊𝒂 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 145
    • WpPart
      Parts 1
    𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑨𝒎𝒏𝒆𝒔𝒊𝒂 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ خلاصه داستان: ییبو و جان دو بوکسور حرفه‌ای هستند که توی رینگ مبارزه باهم آشنا میشن. همیشه اونی که تردت میکنه، آدم بده قصه نیست. گاهی وقت‌ها برای خوشبختی طرف، از خودش هم میگذری. ییبو میتونه با فراموشی جان کنار بیاد؟ آیا امیدی به درمان هست؟ _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ برشی از فیک: میخوام هر روز بهت بگم دوستت دارم. شاید فردا من رو یادت نیاد؛ اما قلب من آرومه... من عمیق‌ترین بخش قلبم رو به تو نشون دادم. من فکر میکردم توی سینه‌م قلبی ندارم؛ اما با دیدنت فهمیدم قلب داشتم، فقط چیزی وجود نداشت تا اون رو به ضربان بندازه. تو دلیل ضربان قلبمی‌.
  • 𝑴𝒚 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝑺𝒉𝒐𝒆𝒔 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 171
    • WpPart
      Parts 1
    من برات کافی نبودم؟ منی که برات میمردم؟ منی که همه پس‌اندازم رو برای خرید هدیه کنار گذاشته بودم؟ چرا همیشه تو چشم تو کمم؟ 👟𝑀𝑦 𝐿𝑜𝑣𝑒 𝑆ℎ𝑜𝑒𝑠👟 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_ 𝑻𝒚𝒑𝒆:𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑆𝑐ℎ𝑜𝑜𝑙, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_
  • 𝑨𝒏𝒕𝒉𝒆𝒎, 𝑭𝒓𝒆𝒆𝒅𝒐𝒎, 𝑳𝒐𝒗𝒆 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 1,354
    • WpPart
      Parts 19
    چیز زیادی از این دنیا نمی‌خواستیم؛ به جز آزادی... این حق ما نبود با من بخوان سرود آزاد عشق را
  • 𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑟𝑒 𝑀𝑖𝑛𝑒 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 6,021
    • WpPart
      Parts 32
    𝐹𝑖𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑟𝑒 𝑀𝑖𝑛𝑒 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑍ℎ𝑎𝑛 𝑇𝑜𝑝 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑡𝑖𝑐, 𝑊𝑎𝑟 از امروز تا ابد مال منی❤️ حتی اگه ازم متنفر باشی، حتی اگه ازت متنفر باشم به جز آغوش من جایی نداری... 🫂 من فرمانده‌تم و تو سربازمی؛ پس سرپیچی نکن!!!🪖
  • وقتی رسیدی که شکسته بودم by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 49,803
    • WpPart
      Parts 101
    اون ها پدر و مادر نبودند ابزاری برای شکنجه دادن بودند اون فقط منتظر یک ناجی بود... اون مرد وقتی رسید که پسر شکسته بود
  • 𓂃Beneath the Cherry Blossoms⋱ by Veronikanoir
    Veronikanoir
    • WpView
      Reads 2,375
    • WpPart
      Parts 12
    زیـر شکوفـه‌های گیـلاس [تمام شده] ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: تاریخی، عاشقانه، درام-سیاسی، اسمات ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🌸خلاصـه: شیائو جان پیشکشی از سرزمینی دور، وارد قصری می‌شه که سال‌هاست سکوت، بی‌اعتمادی و بازی‌های سیاسی در اون سایه انداخته. با وقار و آرامشش، بدون اینکه خودش بدونه، نگاه امپراتور وانگ رو به خودش جلب می‌کنه. امپراتور، مردی سرد و دقیقه؛ کسی که پشت نقاب سیاست زندگی کرده و هیچ‌وقت به احساسات بهایی نداده. اما حضور این غریبه‌ی ناشناس، چیزی رو درون اون بیدار می‌کنه؛ چیزی که سال‌هاست خاموش مونده بود. در دل توطئه‌ها، رقابت‌های درباری و دشمنانی که پشت لبخندها پنهان شدن، شاید همین غریبه همه‌چیز رو تغییر بده. نه فقط برای امپراتور، بلکه برای سرنوشت یک امپراتوری.
  • 𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 10,382
    • WpPart
      Parts 39
    𝐹𝑖𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑆𝑢𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑤𝑒𝑟 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑆𝑡𝑎𝑡𝑢𝑠: 𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑 تو به دنیا اومدی تا بخشی از وجود من باشی، تو هستی تا به من ثابت کنی میشه به لبخند خدا امیدوار بود...
  • SunFlower's Imagine by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 2,803
    • WpPart
      Parts 19
    ایمجین‌هایی از ییجان و وانگشیان Sun Flower 🌻💫
  • 𝑨𝒍𝒍 𝑴𝒚 𝑪𝒆𝒍𝒍𝒔 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 194
    • WpPart
      Parts 1
    𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑨𝒍𝒍 𝑴𝒚 𝑪𝒆𝒍𝒍𝒔 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 𝑻𝒚𝒑𝒆: 𝑽𝒆𝒓𝒔𝒆 پسری که به خاطر سوختگی صورتش حاضر نیست بیرون بره و چندین ساله خودش رو توی اتاقش حبس کرده؛ اما نزدیک به دو ساله که عاشق شده، عاشق مردی که تنها از پشت پنجره‌ میتونه اون رو ببینه. مردی که پیانو تدریس میکنه و همراه دخترش به خونه روبه‌رویی پسر میاد. پسر همیشه پنجره رو باز میکنه تا از راه دور عطر مرد رو احساس کنه. حضور شیائو جان و دخترش چه تاثیری روی زندگی ییبو میذاره؟ اون رو از زندانش نجات میده؟
  • 𝐼 𝑀𝑖𝑠𝑠 𝑌𝑜𝑢 by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 9,886
    • WpPart
      Parts 36
    🥀𝑰 𝑴𝒊𝒔𝒔 𝒀𝒐𝒖🥀 قول میدی برگردی؟ : قول میدم برگردم. میتونم به قولت اعتماد کنم؟ : تو تنها کسی هستی که وقتی بهش قول میدم، تمام تلاشم رو میکنم تا بهش عمل کنم. _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠ وقتی دلم برات تنگ میشه، روبه‌روی گل‌هایی که برام خریدی، می‌ایستم. باید جای من باشی تا بدونی چقدر دلتنگی به قلبم فشار میاره. این گل‌هارو تو لمس کردی، تو زیباشون کردی، پس میتونه کمی دلتنگیم رو رفع کنه. هر لحظه دلتنگتم، حتی وقتی کنارمی احساس دلتنگی میکنم... یک روزی میاد این دلتنگی‌ها به آخر برسه و قلب بیچاره من آروم‌تر بشه؟ _⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠ نام فیک: دلم برات تنگ شده تعداد پارت‌ها: مشخص نیست نوبت آپ: دوشنبه‌ها ژانر: عاشقانه، پلیسی، کمی غمگین تایپ: ورس
  • Pretty Dead by TurtlesFiction
    TurtlesFiction
    • WpView
      Reads 178
    • WpPart
      Parts 5
    وانگ ییبو فکر می کرد شهری که خانواده اش برای نقل مکان انتخاب کردن کسل کننده باشه خب، بعد از اینکه مرده ای پیدا کردن، باید به این فکر می کرد که از یک کلمه بسیار زیباتر برای شهر استفاده کنه..جسدی در جنگل، نه چندان دور از یک استخر شنا. خوشبختانه، شهر کارآگاهانی مانند شیائو جان جوان و آینده دار داره که هر کاری برای حل پرونده و بازگرداندن آرامش به شهر کوچک خودشون میکنن. Translator: Neda Top : Verse Gener : Police, Crime, Angst, Fluff , Smut, Mystery
  • 𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑟𝑒 𝑇ℎ𝑒 𝑆𝑢𝑛 𝑂𝑓 𝑀𝑦 𝐿𝑖𝑓𝑒 (𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅) by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 11,616
    • WpPart
      Parts 64
    تو هیچوقت من رو از دست نمیدی، مگر اینکه باور نداشته باشی چقدر دوستت دارم!❤️ 𝒀𝒐𝒖 𝑨𝒓𝒆 𝑻𝒉𝒆 𝑺𝒖𝒏 𝑶𝒇 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑆𝑐ℎ𝑜𝑜𝑙 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑍ℎ𝑎𝑛 𝑇𝑜𝑝
  • 𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐶𝑙𝑜𝑠���𝑒𝑑 𝑌𝑜𝑢𝑟 𝐸𝑦𝑒𝑠 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) by wangyibooxiao
    wangyibooxiao
    • WpView
      Reads 12,912
    • WpPart
      Parts 37
    🐷: جان‌گا میدونستی پنگوئن‌ها از حیواناتی هستن که وقتی برای خودشون جفتی انتخاب می‌کنند، تا آخر باهاشون میمونند؟؟؟ 🐰: نه، چه جالب. 🐷: آره خیلی جالبه، حالا میشه تو پنگوئن من باشی و من پنگوئن تو؟ 𝐹𝑖𝑐 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐶𝑙𝑜𝑠𝑒𝑑 𝑌𝑜𝑢𝑟 𝐸𝑦𝑒𝑠 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑆𝑐ℎ𝑜𝑜𝑙 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑆𝑢𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑤𝑒𝑟 𝑆𝑡𝑎𝑡𝑢𝑠: 𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑