لوهان Stories

Refine by tag:
لوهان
WpAddexo
WpAddluhan
WpAddسهون
WpAddاکسو
WpAddsehun
WpAddkris
WpAddbaekhyun
WpAddkai
WpAddfanfiction
لوهان
WpAddexo
WpAddluhan
WpAddسهون
WpAddاکسو
WpAddsehun
WpAddkris
WpAddbaekhyun
WpAddkai
WpAddfanfiction

19 Stories

  • FAKE LOVE by gB_815
    gB_815
    • WpView
      Reads 73
    • WpPart
      Parts 2
    لم يبدأ الأمر بحب... بل باتفاق. قلبان لا يشبهان بعضهما، وحدتهما ضرورة لا رغبة. تشانيول يخفي جراحه خلف صمته، وبيكهيون يخفي خوفه خلف ابتسامته. كل شيء بينهما كان تمثيلًا- حتى بدأت الأكاذيب تُربك الحقيقة، وبدأ القرب يصنع ما لم يكن في الحسبان. وفي لحظةٍ ما... لم يعد أيّهما يعرف: هل ما بينهما كذبة متقنة؟ أم حقيقة يخشى الاثنان الاعتراف بها؟
  • مقهى الأصدقاء .Friends Café ☕❤ by ll-bad_luhan-ll
    ll-bad_luhan-ll
    • WpView
      Reads 584
    • WpPart
      Parts 7
    إذا كُنت تَملُك أصدقاء، إذاً أنت غني.🔐❤ الصداقة الحقيقية تُعيدُ تعريف المطر؛ لأنّها تأتي دون مقابل.🔐✨🌧 مرحباا بكم في مقهى الأصدقاء😄❤ هذا المقهى غرضه ان يجمعنا معاً مرة اخرى الأصدقاء القدامى سيتواجدوا هنا وكذلك نرحب بالأصدقاء الجدد 💗مرحباا بكم في :💗 ❤👑 Friends Café 👑❤
  • hey jerk! pick up your phone.  by mahi_01
    mahi_01
    • WpView
      Reads 153
    • WpPart
      Parts 1
    Hey jerk! pick up your phone! تلفنت رو بردار عوضی! کاپل: هونهان ژانر:رمنس.درام.برشی از زندگی. نویسنده:Mahi01 سایت آپلود: www.exohunhanfanfiction.blogfa.com اینستاگرام: @hunhanfanfiction کانال تلگرام: : @exohunhanfanfiction //////////////////////////////////////////////////
  • زوجي الوهمي كريس by hyunnnni04
    hyunnnni04
    • WpView
      Reads 2,244
    • WpPart
      Parts 31
    " سورآ " انه الأكثر إزعاج من بين الذين أعرفهم يمكن أن يكون صاخبا ، ويمكن أن يكون غريب ايضا هل هو فضائي دائما أنه مثالي وجيد في كل شيء ، أنا أكرهه للغايه اكرهه اكرهه اذا سألتني من هو عدوي سأجيب "إنه كريس" كنت اعيش في لوس انجليس مع جدي وجدتي لوقت طويل منذ كنت طفله ، ولكن كل شيء تغير عندما اضطررت إلى الانتقال مرة أخرى إلى سيول كان علي لقاءالشخص الوحيد الذي أكرهه في حياتي ، كريس وأصبح اللقاء أسوأ عندما قرر والدينا الزواج المدبر بيني انا وكريس .. - - بارك سورا ، 21 سنة فتاة بسيطة ، ودية و لطيفة للغايه أقامت في سيول منذ أن كانت طفله ولكن بعد ذلك انتقلت الى لوس انجليس للبقاء مع جديها تكره كريس منذ ان كانت صغيره و هي تتقاتل معه عندما كانوا اطفال ، جيدة في اللغتين - الكورية والإنجليزية - - كريس ، 23 سنة جنسيته هي الكندية والصينية ، ولد في كندا انتقل إلى سيول للبقاء هناك عندما كان طفلا والديه يمتلكون شركة السيارات يكره سورا كثيرا وﻻ يحب فتاه في حياته ابدا ، يحب الازعاج و الضجه و الغناء ايضا يجيد اللغة الانجليزية والكورية والصينية و التايلنديه - - لوهان ، 23 سنة الفتى صاحب الوجه الطفولي. صديق مقرب لكريس ولأعضاء EXO-M شخص بسيط جدا و معروف باسم " الأمير الصغير " - - شيومين ، 23 سنة صاحب الخدين السمينه الممتلئه عندما تنظ
  • Retire||.إِعـْتِـزَاَل by __Toma__
    __Toma__
    • WpView
      Reads 4,036
    • WpPart
      Parts 17
    أعلنت شركة الأس أم بأن الفرقة الغنائية إكسو سوف تعتزل الغناء وتتفكك. "خبر إعتزال الفِرقة الغِنائية إكسو بعد سَبع سنوات من المجد، يُثير جَدَل الجميع ولا أحد يعلم ما هو السبب~" #8 in yixing #6 in kyungsoo
  • مثلّث الشّيطان: المدينة المفقودة by FatmaAlAraby9
    FatmaAlAraby9
    • WpView
      Reads 54
    • WpPart
      Parts 1
    بين أسطورة مثلّث برمودا وغموض مدينة اطلنتس المفقودة، يُرسَل ييشينغ ليعرف سبب الحوادِث التي تقع بكثرة في تلك المنطقة على كوكب الأرض، ويترك كوكبه باحِثاً عن الحقيقة، ولكشف سرّ لعنة تلك المدينة. Zang Yixing Aliora
  • the jewel of Bullying  by jiminkyoongi93
    jiminkyoongi93
    • WpView
      Reads 42,316
    • WpPart
      Parts 24
    مُنْذ نُعُومَة اظافري وَأَنَا أَقْوَمَ بِمَا يُحِلُّوا لِي وَمَا أَرْغَب بِهِ سَوَاءٌ كَانَ بئسا أَو حَسَنًا دُون الِالْتِفَات لِلْعَوَاقِب الْحَاصِلَة أَنَّ ذَاكَ و دُون تَمَكَّن أَحَدُهُمْ عَلَى التَّرَجُّل لإيقافي فَهَل تظنين نَفْسِك غَيْر معنية بِهَذَا الْكَلَامِ ويمكنك تَجَاوَز جيون جيمين آيَتِهَا الْحَسْنَاء ؟ خَطَؤُه جَيِّدَة لَكِنَّك قَد جلبتي سِوَى الانْهِيَار لحياتك الْبَسِيطَة بِدَايَة الرِّوَايَة : 13/10/2019 .
  • One year_Chanbaek Ver. by Sayo_NV
    Sayo_NV
    • WpView
      Reads 471
    • WpPart
      Parts 1
    Couple:Chanbaek Author: NV Ganres: dark, harsh, smut, romance با گذشت یه سال تاخوردگی گوشه‌ی عکس و جای اشکام روش میتونستن داستان بدترین سال زندگیم رو تعریف کنن با ریختن قطره اشکی مستقیم روی صورتی داخل عکس که یه روز تنها چیزی بود که میپرستیدم عکس رو تو دستم مچاله میکنم و با پرداخت پول بار بیرون میرم باید به قولی که به خودم داده بودم عمل میکردم قولی که هیچوقت فکر نمیکردم واقعا زمان عمل کردنش برسه... ورژن یونمین همین وانشات رو میتونید داخل اکانتم و چنل تلگرام بخونید آیدی چنل: @FictionLand_farsi
  • call me by your name by Luhankris7
    Luhankris7
    • WpView
      Reads 2
    • WpPart
      Parts 1
    تابستون 1983... یه تابستون داغ و طلایی توی شمال ایتالیا. لوهان، یه پسر ۱۷ ساله‌ی باهوش، آروم، و کمی خجالتیه که بیشتر وقتش رو با کتاب خوندن، موسیقی گوش دادن و فکر کردن به چیزهایی که هنوز تجربه‌شون نکرده می‌گذرونه. توی ویلای خانوادگیشون، انگار همه چیز کندتر پیش می‌ره... تا اینکه کریس از راه می‌رسه. کریس، دانشجوی آمریکایی خوش‌تیپ و بی‌پروا، برای گذروندن چند هفته‌ی تحقیقاتی میاد پیش خانواده‌ی لوهان. از همون اول، بینشون یه چیزی هست... یه حس مبهم، یه کشش عجیب، ولی کسی چیزی نمی‌گه. اولش فقط نگاهه، بعد مکالمه‌های نصفه‌نیمه، بعد... یه اتفاق. تو دل روزهای آفتابی و شب‌های داغ، بین دو تا پسر که از دو دنیای متفاوت میان، یه رابطه‌ی ممنوعه و پر از احساس شکل می‌گیره. رابطه‌ای که قراره اونا رو تا آخر عمرشون تغییر بده...
  • You Can Never Die  by JustDeyZ
    JustDeyZ
    • WpView
      Reads 427
    • WpPart
      Parts 1
    They say if a writer falls in love with you, you can never die. ✨✨✨ [one shot] [word count: 10.2k] کاپل: بکهان شخصیت‌ها: بکهیون، لوهان، کای، کیونگسو، چانیول، یورا، جرو
  • I need your hands  by mahi_01
    mahi_01
    • WpView
      Reads 183
    • WpPart
      Parts 1
    I need your hands. من به دست هات نیاز دارم. کاپل: هونهان ژانر:رمنس.درام.انگست.برشی از زندگی. نویسنده:Mahi01 سایت آپلود:www.exohunhanfanfiction.blogfa.com اینستاگرام: @hunhanfanfiction کانال تلگرام: @exohunhanfanfiction
  • Hundredth Day / OneShot by AylaXee
    AylaXee
    • WpView
      Reads 395
    • WpPart
      Parts 1
    عنوان: صدمین روز - Hundredth Day نویسنده: xee ژانر: تخیلی - Fluffy - رومانتیک زوج: کایلو معرفی:. هر روز و هر ساعت به اسم لذت بردن کارای زیادی میکنیم بی توجه به این موضوع که آیا لذت ما برای بقیه هم لذت بخش هست یا نه، بی توجه دردی که گاهی به بقیه میدیدم انقدر توی این دروغ پیش میریم که دیگه فراموش میکنیم لذت واقعی چه رنگ و بویی داشته و فقط میخوایم باور کنیم داریم لذت میبریم ولو به قیمت نابود کردن وجودخودمون و فقط لحظه ای به خود می آییم که وجود زخمی ما تصمیم به انتقام ازمون میگیره فوروارد: روبی هوف بزرگی کرد "خنگی.. خنگ... یعنی لو هان رو یادت نمیاد؟ البته خب منم اگه اندازه تو به همه چیز جز ارزش ادما فک میکردم مطئنا این پسر رو یادم میرفت، بذار راهنمایی کنم، ترم دوم دانشکده، احیانا یه شوخی خرکی نکردی؟" کای کمی سرشو چپ و راست خم کرد و با نگاه هنگی به اونطرف خیابون سعی داشت به خاطر بیاره چیزی که روبی میگفت ماله 19 سالگیش بود و اون الان 26 سالش بود و حتی یادش نمی امد دیروز چه لباسی پوشیده بوده چه برسه به اینکه بدونه 7 سال پیش چیکار کرده روبی چشمش رو چرخوند، خیلی کلافه بود، به وجود اوردن این بچه یکی از اشتباهاتش بود "هوف... 7 سال پیش اون توی دانشکده شما بورس شد... و شما کَله خرا فک کردین یه سوژه خوب برا مسخره بازیتون پیدا کردین... هنوز یا
  • Mirage [ Completed ] by ByunAbner
    ByunAbner
    • WpView
      Reads 8,229
    • WpPart
      Parts 48
    رابطه‌اش با سهون قبل روز تولدش عالی بود. سهون با خنده نگاهش میکرد و خاطرات روزش رو براش تعریف میکرد. وقتی میدیدش بغلش میکرد و کلی کارهای دیگه که دوستهای صمیمی با هم میکنن؛ ولی بعد از اون روز نحس، حتی یک بار هم خنده‌اش رو ندیده بود.. همش نگاه‌های سرد و دیوونه کننده! در مقابل این رفتارهای سهون بکهیون جوابی به جز معذرت خواهی نداشت. اما برای چی عذرخواهی میکرد؟ اون واقعا حق داشت تا از این یکنواختی زندگیش خسته بشه.. سهون چش شده بود؟ اون به هیچ عنوان سهونی نبود که قول داده بود همیشه کنار دوستش، بکهیون باشه.. درسته. دوستش، بکهیون! سهون هیچوقت هیچ قولی به شریک زندگیش، بکهیون نداده بود... کاپل: سهبک ، چانبک (یک‌طرفه) ژانر: درام ، هیجان انگیز ، رمانتیک ، مافیا ، اسمات هپی اند.
  • 𝕐𝕀𝕟 𝕒𝕟𝕕 𝕐𝕒𝕟𝕘 (Kookv Ver.) by Sayo_NV
    Sayo_NV
    • WpView
      Reads 10,306
    • WpPart
      Parts 11
    Couple:KOOKV, HUNHAN Ganres: Action, harsh, mystery, romance, smut🔞 Author:NV S: 1402.1.21 E: آپ: "اولین باری که چشمام اونو دیدن هیچوقت یادم نمیره انگار قلبم بعد سالها برای اولین بار میتپید " جونگکوک ۲۸ ساله بعد دو سال توی پنهان کردن هویت واقعیش از معشوقش شکست میخوره تهیونگ تمام قلب و روح جونگکوک بود و حتی اگه نمیخواست عاشق یه مجرم جنایتکار باشه حق رفتن رو نداشت ورژن هیونلیکس هم توی صفحم هست
  • My One Shots by Zazar_96
    Zazar_96
    • WpView
      Reads 11,361
    • WpPart
      Parts 11
    من این بوک رو درست کردم تا داخلش، داستانهای کوتاه راجب بقیه کاپلهای دوست داشتنی اکسو که کمتر به قشنگیاشون توجه میشه، بزارم و من از خواننده های این بوک میخوام خواهشا کنم بدور از هر تعصبی و با یه دید بی طرف شروع به خوندن این داستانها بکنند تا شاید لذت ببرند. من منتظر خوندن حسهایی که موقع خوندن این نوشته ها داشتید هستم هیلدا*