تهکوک Stories

Refine by tag:
تهکوک
WpAddویکوک
WpAddتهیونگ
WpAddvkook
WpAddجونگکوک
WpAddکوکوی
WpAddtaekook
WpAddjungkook
WpAddkookv
WpAddفیکشن
WpAddاسمات
WpAddیونمین
WpAddbts
WpAddنامجین
WpAddtaehyung
WpAddفیک
WpAddجیمین
WpAddامگاورس
WpAddیونگی
WpAddعاشقانه
تهکوک
WpAddویکوک
WpAddتهیونگ
WpAddvkook
WpAddجونگکوک
WpAddکوکوی
WpAddtaekook
WpAddjungkook
WpAddkookv
WpAddفیکشن
WpAddاسمات
WpAddیونمین
WpAddbts
WpAddنامجین
WpAddtaehyung
WpAddفیک
WpAddجیمین
WpAddامگاورس
WpAddیونگی
WpAddعاشقانه

207 Stories

  • 𝙏𝙃𝙀 𝙎𝙃𝙀𝙇𝙏𝙀𝙍 | پَناه  by Dante_1997
    Dante_1997
    • WpView
      Reads 19,697
    • WpPart
      Parts 9
    مولتی شات | تکمیل شده! کاپل : ویکوک Genre : Romance , Dram , slice of life , Angst
  • Me And Your Ghost  by vk_hedi1997
    vk_hedi1997
    • WpView
      Reads 196
    • WpPart
      Parts 9
    [Ongoing] 🩺writer: vkook_hedi 🩺Couple: Vkook 🩺Genre: Angest, Dram, medical, Romance, Smut 🩺Telegram channels: @vkook_hedific روز آپ: نامشخص اما هر آپ چندپارت قرار داده می‌شود. اما فعلا تا بعد از امتحانات دی توقف می‌خورد. فایل فول ورژن هپی‌اند و سداندش توی چنل قرار خواهد گرفت. 🩺خلاصه: کیم تهیونگ، جراح موفق و جوان بیمارستان مرکزی کره، در یکی از شب‌هایی که به آپارتمان بی‌روحش برمی‌گشت، پسری به اسم جئون جونگ کوک رو نجات داد؛ اما این پایان ماجرا نبود. یک تومور مغزی باعث شد تا اون‌ها بیشتر در ارتباط باشن و... سرنوشت قرار بود چه چیزی رو برای این دکتر و بیمار رقم بزنه!؟
  • A part of me by KIM_Ayoon
    KIM_Ayoon
    • WpView
      Reads 43
    • WpPart
      Parts 1
    "+ ولی چرا من ؟ اون همه آدم بیرون ریخته ، حتما توام میخـ.... ــ انگشتشو جلوی لبش گذاشت تا دیگه ادامه نده ، لب زد : پارک جیمین ! چشم من فقط تورو میبینه"
  • one shot: BTS by R_Hemmings
    R_Hemmings
    • WpView
      Reads 28,049
    • WpPart
      Parts 18
    وانشات از تمام کاپل های بنگتن! این وانشات ها همه کار خودمه که تو پیج اینستاگرامم میزارم و تصمیم گرفتم یهویی که اینجا هم آپش کنم. امیدوارم ازش لذت ببرید #Reyhoon
  • |𝐇𝐀𝐄𝐓𝐇𝐄𝐑| by Poroshie
    Poroshie
    • WpView
      Reads 9,995
    • WpPart
      Parts 13
    -تو درست ترین اشتباه منی! +به اندازه تمام گل های اماریلیس دلتنگتم! -من از آسمون اومده بودم ، اونجا ستاره ها فقط از تو حرف میزدن. +نورِ من. کیم . تِ . ه . یو . نگ! "نمی‌دانم چگونه است که اینقدر برای من آشنا هستی یا چرا احساس می‌کنم کمتر با تو آشنا می‌شوم و بیشتر انگار به یاد دارم که تو کی هستی. چقدر هر لبخند، هر زمزمه ای مرا به این نتیجه غیرممکن نزدیک می کند که قبلاً تو را می شناختم، قبلاً دوستت داشتم، در زمانی دیگر، در مکانی متفاوت." -Lang Lear- ... 《𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒:𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑑𝑟𝑎𝑚𝑎, 𝑠𝑚𝑢𝑡, 𝑚𝑢𝑠𝑖𝑐𝑎𝑙》 《𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒:𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘》
  • نقابِ ستاره | The star Mask  by bluethv__
    bluethv__
    • WpView
      Reads 7
    • WpPart
      Parts 2
    نقابِ ستاره | the star Mask «اگه عاشق کسی باشی که قراره دستگیرش کنی... و اون کسی که عاشقته، قراره تو رو فریب بده، آخرش کدومتون می‌بازه؟» + زندگی قبلی منو بهم برگردون - زندگی قبلی ؟ بیب من هیچوقت اون زندگی نبودم فقط اون نقابی رو صورتم بود که دلم میخواست تو ببینی. ویکوک ، عاشقانه ، جنایی ، راز آلود ، اسمات روزهای آپ : یک روز در میون
  • Apple Blossom| شکوفه سیب by Reymeraa
    Reymeraa
    • WpView
      Reads 229
    • WpPart
      Parts 10
    بخوام صادق باشم از اعماق وجودم دوست دارم برگردم زمانی که توی ایستگاه اتوبوس منتظر رسیدن اتوبوس بودم تا مثل همیشه به کلاس زبان فرانسه‌ام برم. شاید برای تو سوال بشه که چرا میخوام به اون زمان برگردم؟ چون دقیقا قبل از ساعت ۱۴:۱۳ دقیقه توی روز ۱۲‌ام اکتبر سال ۲۰۱۳ و دقیقا قبل از اینکه جلوی من زمین بخوری و شلوار جین ابی‌ای که خواهرت از آمریکا فرستاده بود پاره بشه و مثل بچه‌های ۱۲ ساله بخاطرش بغض کنی و با چشمای نیمه خیس وسایلت که ریخته بود زمین رو جمع کنی، من یه مرد ۲۴ ساله عادی بودم که قرار بود تا ۶ ماه اینده از این کشور لعنت شده برای همیشه بره و به هدفی که در نوجوانی میخواست، برسه تا بلاخره بتونه رویای مادرش رو برآورده کنه. اما تو، با اون چشم‌های براق و انگشت هایی‌ که از سرما یخ زده بودن و ژاکت بافت ساده‌ای که پوشیده بودی و عاجزانه وسایلت رو از روی زمین جمع میکردی، تمام ورق‌های نوشته شده از کتاب زندگیم رو پاره کردی، و همه چیز رو دوباره متولد کردی و ساختی شکوفه سیب. کاپل: ویکوک ژانر: درام، انگست، هاناهاکی، روزمره، رومنس.
  • 「The Truth Untold」 by AuroraxFamily
    AuroraxFamily
    • WpView
      Reads 976
    • WpPart
      Parts 5
    خلاصه: "تو سال 2070 وقتی که کره‌ی زمین به طور کامل بین دو قشر میرا و نامیرا تقسیم شده و ابدیت به دست عده‌ی محدودی افتاده؛ جئون جونگ‌کوکِ میرا متوجه میشه حتی فرصت داشتنِ یه زندگی عادی هم ازش گرفته شده و اگه دست روی دست بذاره ممکنه هیچوقت تولد 18 سالگیشو به چشم نبینه. چی میشه اگه اون همه‌ی قوانینو زیر پا بذاره و به اون طرف زمین بره تا جاودانه بشه؟ خب ممکنه این وسط یه پسر نامیرای سرکشم سر راهش قرار بگیره و هویت واقعیشو بفهمه!" 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 📽کاپل: ویکوک 📽ژانر: علمی تخیلی، درام، مدرسه‌ای، رمنس، روزمره 📽نویسنده: Velvet Moon
  • My oxygen  by im_little_kitty
    im_little_kitty
    • WpView
      Reads 793
    • WpPart
      Parts 8
    "وقتی دلیلی برای عشق وجود داشته باشه، زمانی که دلیلمون از بین بره، عشق هم عوض میشه. هیونگ... من بدون دلیل دوست دارم..." شخصیت های اصلی: taehyung jungkook jimin youngi (اسمات🔞)
  • Smoke Between Us  by crisxdpr
    crisxdpr
    • WpView
      Reads 70
    • WpPart
      Parts 4
    مگه اینده رو میشه پیش بینی کرد؟ گاهی هرچه قدر هم که تلاش کنی نمیتونی مقابل سرنوشت پیروز بشی. تو جهانی که قدرت با خون امضا میشه اعتماد قیمتیه که با خیانت پرداخت میشه، تنها یک قانون حکم فرماست: زنده بمون، حتی اگه مجبور شی دشمن رو نزدیک تر نگه داری. جونگ‌کوک، وارث نامی که هرگز نخواست، ناگهان بین بازی‌ای بیدار میشه که از پیش چیده شده؛ بازی‌ای با مهره‌هایی که لباس خانواده به تن دارن و نقاب دشمنی بر چهره. در دل تاریکی ، جایی که عشق جرمه و قدرت مرگ‌آور، دو مرد به اجبار در باتلاقی فرو میرن که به دست خودشون ساخته شده‌. Smoke Between Us. . . . . couple : kookv genre : Dark Romance , Crime / Mafia Fiction, Drama . [ Don't copy this shi ]
  • Bamzi  / بــامــزی  by mahta_a_kh
    mahta_a_kh
    • WpView
      Reads 14,778
    • WpPart
      Parts 12
    اگه عاشق تصور کردن ویکــوک در نقش پــدر هستی، اصلا بامــزی رو از دست نده فیکشــن: بــامــزی BAMZI کاپــل: ویـکـوکــ VKOOK ژانـر: رمنــس❤️، فلــاف، اسمــات،درام نویسنـده: مهتــا ═════════════════════════ کی فکرش رو میکرد که تنها وارث شرکت بین المللی GOC که در تولید چرم حرف اول رو میزنه،عاشق جونگکوک؛پسرِ باغبونشون بشه و به همراهش از خونه فرار کنه و حتی سالها بعد باهمدیگه صاحب بچه بشن؟! جونگکوک چطور میتونه پیرمردی رو از همسرش جدا کنه که حتی روی رابطه جنسی بین نوه اش و جونگکوک قدرت و اختیار داره و تهیونگ رو وادار میکنه تا به میل خودش با کوک خشن رفتار کنه؟ با من همراه شو تا جواب تمام سوالاتت رو بگیری و همچنین یه فیکشن کیوت و درام بخونی که امپرگ نیست اما خانواده کیم رو با وجود یه بچه کامل میکنه خــلاصــه: تهیونگ: تنها میرم! جونگکوک:چرا؟ تهیونگ با شیطنت کالسکه پسرشون؛ جیمین رو رها کرد تا جونگکوک، اون رو به جاش بگیره تهیونگ: چون دیدن یه سری صحنه ها برای کودکان ممنوعه! جونگکوک تکخند ناباورانه ای زد و به خودش و جیمین کوچولو اشاره کرد جونگکوک: منو با این فسقلی یکی میدونی؟ تهیونگ لپ همسرش رو کشید و سپس بوسه ای به وسط ابروهای گره خوردش زد تهیونگ:تو حتی گاهی
  • 𝐄𝐗 𝐌𝐀𝐒𝐓𝐄𝐑 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash
    A_by_Atash
    • WpView
      Reads 40,144
    • WpPart
      Parts 5
    _خوبه..بدون من نتون..دوسم داشته باش.. _معلومه که بدون تو نمیتونم..تو همه چیز منی عزیزم.. . . _دیگه باید چیکار کنم منو ببخشی.. . . _گوگ من خیلی عاشقتم چرا مجبورم میکنی همش تکرارش کنم؟ _چون..تو هنوزم کابوس میبینی بیب.. *حتما برای خوندن هر پارت از منو برید نمیخوام پارتی رو جا بندازین و گیج بشین. Couple: Kookv/yoonmin(side couple) ganre:romance/smut/bdsm/sense love/sycologic/happy ending and others. مینی فیک/وانشات
  • Acha by VSANMKSY
    VSANMKSY
    • WpView
      Reads 21,648
    • WpPart
      Parts 40
    ^فیک چت آچا^ آچا به معنی پرستیدنی ، پسری که برای تهیونگ پرستیدنی بود.. تهکوک ، نامجین ، هوپمین هپی اند تمام شده✨
  • ℙ𝕒𝕤𝕥 𝕚𝕟 𝕥𝕙𝕖 𝕗𝕦𝕥𝕦𝕣𝕖 by suniii1780
    suniii1780
    • WpView
      Reads 941
    • WpPart
      Parts 3
    دیدین تو بیشتر فیکا یکی از اینده میره گذشته و شاه و شاهزاده رو عاشق و دلباخته خودش میکنه ؟ این بار قراره پادشاهمون و بفرستیم اینده !! قراره از اینده پشیمون و صد رحمت به گذشتش کنیم 😈 ✧─── ・ 。゚★: *.✦ .* :★. ───✧ شخصیت های اصلی : تهکوک فرعی : نامعلوم ژانر : تخیلی ، گذشته و اینده ، فان ، آشپزی ، جست و جو
  • Dear Savior IU | VKOOK by Mamacita_01
    Mamacita_01
    • WpView
      Reads 514
    • WpPart
      Parts 9
    ┊Summary: این‌بار قراره با حال و هوای جزیره‌ی ججو مهمون هاتون باشیم داستان عاشقانه و پاییزی ای رو دنبال میکنیم که مثلش رو هیچ جا نخوندین :) "نجات دهنده‌ی عزیز" داستان دو مرده که آشنایی عادی ای باهم ندارن و قرار نیست رابطه‌ی عادی ای هم باهم داشته باشن، اما این مسیر سرنوشتی رو براشون میسازه هیچوقت فکرش رو نمیکردن... ┊Teaser: _ چرا باید توی این طوفان باهات آشنا میشدم؟ _ چه فرقی داره؟ پسر جوان لبخندی زد و زمزمه کرد: _ تو به آفتاب نیاز داری... _ نه...آفتابتو برای خودت نگه دار، قبل از اینکه گرفتار ابرهای من بشی... _ تو...به آفتاب نیاز داری! پیج نویسنده: @sylvie_fic ┊Genres: Romance, angst, smut ┊Couples: vkook ,yeongyu ┊Writers: Sylvie, Amara ┊Up: Sunday, Thursday