تهکوک Stories

215 Stories

𝑭𝒐𝒓 𝒀𝒐𝒖 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘ by AlHphBA
#1
𝑭𝒐𝒓 𝒀𝒐𝒖 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘby HB
[Completed] خلاصه: تهیونگ، دانشجوی فعال و سرزنده‌ی ترم آخر رشته‌ی نقاشی، مدتی بود که از پسر ساکت و آروم ترم پایینی رشته‌ی موسیقی خوشش اومده بود. چیزی تا پایان سال‌های دا...
Acha by VSANMKSY
#2
Achaby aCHa_n
فیک چت آچا آچا به معنی پرستیدنی ، پسری که برای تهیونگ پرستیدنی بود.. تهکوک ، نامجین ، هوپمین هپی اند درحال اپ اپ پنجشنبه ها
Banny by ana19hita
#3
Bannyby ana19hita
تهیونگ وقتی داشت داخل جنگل قدم می زد یه خرگوش کوچولو پیدا کرد که زخمی شده اول قصد نداشت بهش توجه کنه اما نتونست بی خیال خرگوشک بشه....... کاپل: تهکوک
𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂 by kimjeontkv
#4
𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂by Rahil ♡Tata♡
<درحال آپ> 𝑀𝓎 𝓁𝒾𝓉𝓉𝓁𝑒 𝑜𝓂𝑒𝑔𝒶 | امـــگــا کــوچــولــوی مــن کیم تهیونگ، گرگ آلفایی که رئیس مافیاست و سال‌هاست منتظر جفتش بوده، هیچ وقت فکر نمی‌کرد بعد ا...
You Are My Tongue by HopeKook_daughter
#5
You Are My Tongueby This page is out of servies
هوسوک و یونگی از هم متنفرن چی میشه اگه مجبور بشن هم‌خونه بشن؟👀 ---part of story--- اگه این یه فیلم بود و یونگی مخاطبش، صد در صد ژانر این فیلم رو گی حدس میزد ولی خب یون...
تو منو دیوونه می‌کنی! by AtlasIsSoooDone
#6
تو منو دیوونه می‌کنی!by AtlasIsSoooDone
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بست...
Completed
𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 ᵏᵒᵒᵏᵛ by Uranus_TK
#7
𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 ᵏᵒᵒᵏᵛby Uranus_TK
𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘭𝘪𝘧𝘦, 𝘴𝘮𝘶𝘵, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘩𝘴...
99 Problems | KOOKV by smokinhosup
#8
99 Problems | KOOKVby helén
جئون جونگ‌کوک نور چشمی خاندان جئون، پسری که تمامی دخترهای فامیل دنبالشن و به جز دوست صمیمیش کسی از فاک بوی بودن اون پسرِ به ظاهر نِرد اطلاعی نداره! اما چه اتفاقی قرار بو...
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  by manilarise
#9
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵�...by ⌟میشِلین⌜
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "ماما...
The End |tk| by vlikembutw
#10
The End |tk|by -
"تو نمیتونی با احساسات من بازی کنی جونگکوک، من ی اسباب بازی لنتی نیستم ک بازیتو کنی و بعد ولش کنی،فمیدی؟" " اوه فرشته، من هیچوقت نمیتونم ولت کنم" ...
UnderWater🌊 by faeze615
#11
UnderWater🌊by vkook lover
تکمیل شده ▪︎این همون حسیه که از بوسیدن همجنست میگیری؟ -آتیش هیجان همیشه زود خاکستر میشه ! دووم نداره! + قصد دارم خلافشو بهت ثابت کنم ... -چرا نگاهتو‌ میدزدی ؟ +نگاهتو...
𝑺𝒕𝒐𝒏𝒆 𝑶𝒇 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑷𝒐𝒘𝒆𝒓 by sani0w
#12
𝑺𝒕𝒐𝒏𝒆 𝑶𝒇 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑷𝒐𝒘𝒆𝒓by 𝑺𝒂𝒏𝒊
«کامل شده» داستان از اینجا شروع میشه که بعد از 1000 سال یک شخص آواتار با تمامی قدرت ها بدنیا میاد ولی هنوز با بدنیا نیومدنش لواتاریا جنگ رو با خوناشام ها و گرگینه ها شرو...
My Little Angle by vkookafiz
#13
My Little Angleby vkookafiz
وانشات تهکوک و کوکوی اولین بوکیه دارم مینویسم اگه خواستید برای بوکاتون ایده بگیری بهم بگید بخونم خوشحال میشم✨
MINT |𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 by avarm0043
#14
MINT |𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞by 𝗞𝗜𝗠
کیم تهیونگ پسری که تا18سالگی فکرمیکرده قراره امگاباشه به یکباره... . . . . . . . . -حالابهت نشون میدم سرپیچی ازمن چه عواقبی داره +برنمیگردم پیشت... ژانر:امپرگ.امگاورس.صا...
Blond | KOOKV by smokinhosup
#15
Blond | KOOKVby helén
کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد. با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! اما خب، قرا...
Completed
Payback|KV| by heylii111
#16
Payback|KV|by heyli
|انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای...
Hella Soldier | KOOKV by smokinhosup
#17
Hella Soldier | KOOKVby helén
[ hell of a soldier ] فرمانده‌ی انیگمای کشور به دستور ملکه علاوه بر سربازهاش باید حواسش رو به اون امگای زال که دردسر خاصی داخل چشم‌های آبی رنگش موج میزد هم میداد؛ اما قر...
Pure Black by MelmelSasa
#18
Pure Blackby kim_LILI80
در زمانی که الفاهای خون خالص به تعداد انگشت شماری رسیده بودن و در دنیایی که دو الفا فقط در افسانه ها باهم جفت مقدر شده بودن الفایی که منتظر جفت خودش بود متوجه الفای خون...
"hell" by melooni17
#19
"hell"by -مِلونی-
"Complete" "جهنم" یکی بود،اون یکی هم بود ولی عشقی بینشون نبود! اونجا همه چی زوری بود:نفس کشیدن،زندگی.کردن،ازدواج کردن و عاشق شدن... اون هم زیادی خسته...
Daddy's Little Boy [VKook] by Hastan_H
#20
Daddy's Little Boy [VKook]by «مَستانه»
[پسر کوچولوی بابا] چندشاتی. ____ - می‌شه به‌جاش فقط‌ تو رو بغل کنم؟ پسر‌ کوچک‌تر توی تخت چرخید و پشتش رو به تهیونگ کرد: - نه‌خیر! من عروسک نیستم هیونگی! ____ کاپل: ویکوک...