جونگکوک Histoires

Affiner par mot-clé :
جونگکوک
WpAddتهیونگ
WpAddتهکوک
WpAddjungkook
WpAddجیمین
WpAddویکوک
WpAddکوکوی
WpAddvkook
WpAddکوکمین
WpAddفیکشن
WpAddkookv
WpAddجیکوک
WpAddtaehyung
WpAddbts
WpAddjimin
WpAddاسمات
WpAddامگاورس
WpAddtaekook
WpAddسناریو
WpAddفیک
جونگکوک
WpAddتهیونگ
WpAddتهکوک
WpAddjungkook
WpAddجیمین
WpAddویکوک
WpAddکوکوی
WpAddvkook
WpAddکوکمین
WpAddفیکشن
WpAddkookv
WpAddجیکوک
WpAddtaehyung
WpAddbts
WpAddjimin
WpAddاسمات
WpAddامگاورس
WpAddtaekook
WpAddسناریو
WpAddفیک

173 Stories

  • Banny par ana19hita
    ana19hita
    • WpView
      LECTURES 17,108
    • WpPart
      Parties 46
    تهیونگ وقتی داشت داخل جنگل قدم می زد یه خرگوش کوچولو پیدا کرد که زخمی شده اول قصد نداشت بهش توجه کنه اما نتونست بی خیال خرگوشک بشه....... کاپل: تهکوک
  • Enemy To Lover🍷 par Lilyrobersonmira
    Lilyrobersonmira
    • WpView
      LECTURES 18,517
    • WpPart
      Parties 30
    چی میشه اگه تهیونگ و جونگ کوک که سال ها دشمن همدیگه بودن و همیشه در حال موش و گربه بازی بودن یهو بعد از اون شب خیس احساساتشون بهم بریزه؟ نیمی از فیک: - هر بار که داد می‌زنی، تنها چیزی که فکرمو درگیر می‌کنه اینه که صدات وقتی زیرمی چه شکلی می‌شه. - شاید بهت اجازه داده بودم یه بار صدای منو بشنوی، ولی فکر نکن هر شب قراره مجانی سرگرمت کنم. -مجانی؟ حاضرم هرشب بخاطرش آدم بکشم ژانر: عاشقانه، اسمات و فیک چت و اکلیل ساز couple: kookv
  • I miss you «Vkook» par zoom_in_story
    zoom_in_story
    • WpView
      LECTURES 136
    • WpPart
      Parties 1
    وان‌شاتِ "دلم برات تنگ شده"🌙 تهیونگ فقط دلش برای دوست‌پسرش تنگ شده بود و بهش یک پیام داد: «دلم برات تنگ شده!» و این دوست‌پسرش بود که چندین ساعت پرواز طولانی رو طی کرد تا دوست‌پسر عزیزش بهش بگه: «دارم از خوشگلی‌ات می‌میرم!» کاپل: ویکوک ژانر: ریل‌لایف، رمنس
  • ༄Little Nutella ༄ par o_o_nyx_o_o
    o_o_nyx_o_o
    • WpView
      LECTURES 9,330
    • WpPart
      Parties 23
    فرض کنید توی اولین روز دانشگاه،یه دوست قدیمی رو ببینید؛دوباره با هم دوست بشید،اما احساساتی که دارید متفاوت باشه! احساسی فراتر از دوستی! این همون اتفاقیه که برای جونگکوک و تهیونگ افتاد. "هیچکدوم از اتفاقاتِ این فیکشن،ربطی به زندگیِ اصلی افراد نداره" 'درحال آپ' couple's'↦kookv ༄ yoonmin "این فیک یه داستان سافت و معمولیه و لحظات هیجان‌انگیز،ناراحت کننده و... قطعا داره.چون یه داستان 'گوگولیه' و اگه طرفدار داستان های اکشن،معمایی،ترسناک و... هستید،این داستان مناسب شما نیست!" [اسمات داره...🛐💅]
  • 𝐌𝐨𝐧𝐬𝐭𝐞𝐫👁ᵗᵉᵃᵏᵒᵒᵏ par Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      LECTURES 3,349
    • WpPart
      Parties 7
    هیولا❗️ کاپل:تهکوک ژانر:تخیلی،اسمات،ترسناک،شایدکمدی بخشی از فیک: گردن و ترقوه هاش پر از مارکای بنفش رنگ بود و گوشه لبش زخم کوچیکی دیده میشد. جونگکوک داشت فکر میکرد که دیشب توی مهمونی رابطه ای با کسی داشته؟ ولی اون اونقدر مست نبود که متوجه نشه با کسی رابطه داشته!! ورژن کوکمین در حال آپ☆
  • 𝒐𝒏𝒆 𝒔𝒉𝒐𝒕𝒔/𝑩���𝒕𝒔 par sheri326
    sheri326
    • WpView
      LECTURES 2,510
    • WpPart
      Parties 3
    ☆در این بوک ، وانشات هایی با ژانر و کاپل های مختلف آپ می‌شود.☆ |ممنون می‌شیم تا با ووت دادن و کامنت گذاشتن از این بوک ، برای ادامه دادن حمایت کنید| •Kookmin •Yoonmin •Namjin •Vkoom •Sope •And... •writer: Sheri
  • 𝙎𝙚𝙚 𝙮𝙤𝙪 𝘼𝙜𝙖𝙞𝙣 par li_sani
    li_sani
    • WpView
      LECTURES 11,074
    • WpPart
      Parties 22
    ⇢ ˗ˏˋ 𝘚𝘦𝘦 𝘺𝘰𝘶 𝘈𝘨𝘢𝘪𝘯 [دوباره می‌بینمت] ﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎ +ب‍-باشه خ‍-خودمو م‍-میک‍-کشم.... مکثی کرد و بغضش رو قورت داد +درسته لیاقت ندارم و دارم وقت رو الکی هدر میدم ولی م‍-میشه یکی تولد-دمو ت‍-تبریک بگه؟ فقط۳ م‍-ماه دیگ‍-گس. م‍-میشه یک‍-کی ب‍-بگه «ت‍-تهیونگ تول‍-لدت مب‍-بارک» دوباره با تلخی خندید +م‍-متاسفم دارم چ‍-چرت و پ‍-پرت میگم ......... +خودمم باهاتون موافقم...... به هر حال قرار نیست زیاد زنده بمونم تا اون موقع یکم صبر کنید و بعد دیگه موجود بی ارزشی به اسم تهیونگ تو دنیا نیست اون موقع حتی میتونید به مناسبت مردنم یه جشن بگیرید اون بانو های دربار به معنای واقعی کلمه خشکشون زده بود +حتی اگر بخواید میتونم خودمو زود تر بکشم چطوره بهتر نیست؟میتونم همین الان..... دست هایش رو روی گلوش گذاشت ، اون لبخند قرار نبود لبهای زیباش رو ترک کنه ﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎ •𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 •𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝐋𝐢 𝐬𝐚𝐧𝐢 •𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐇𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥,𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭,𝐒𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞,𝐓𝐫𝐚𝐠𝐞𝐝𝐲 روز های آپ : پنجشنبه هر هفته ×با وجود اینکه من پارت ها رو چک میکنم اما اگه غلط املایی یا تایپی ای توی پارت ها دیدید نادیده بگیرید×
  • The Last Captive .. ⛓  par Dante_1997
    Dante_1997
    • WpView
      LECTURES 1,814
    • WpPart
      Parties 7
    ویکوک زمان آپ : سه شنبه ها آخرین اسیر نیز به خانه برگشت اما... دریغ از خاطراتی که مرده بود و ذهنی که تنها شکنجه گر روح بود و بس.
    +20 autres
  • 𝐌𝐨𝐧𝐬𝐭𝐞𝐫👁ᵏᵒᵒᵏᵐⁱⁿ par Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      LECTURES 1,895
    • WpPart
      Parties 7
    هیولا❗️ کاپل:کوکمین ژانر:تخیلی،اسمات،ترسناک،شایدکمدی بخشی از فیک: گردن و ترقوه هاش پر از مارکای بنفش رنگ بود و گوشه لبش زخم کوچیکی دیده میشد. جیمین داشت فکر میکرد که دیشب توی مهمونی رابطه ای با کسی داشته؟ ولی اون اونقدر مست نبود که متوجه نشه با کسی رابطه داشته!! ورژن تهکوک در حال آپ☆
  • 👶🏻✨️ ᵏᵒᵒᵏᵐⁱⁿ par Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      LECTURES 380
    • WpPart
      Parties 1
    scenario💛💜 #kookmin
  • 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 ᵏᵒᵒᵏᵛ par Uranus_TK
    Uranus_TK
    • WpView
      LECTURES 77,002
    • WpPart
      Parties 42
    𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘭𝘪𝘧𝘦, 𝘴𝘮𝘶𝘵, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘩𝘪𝘥 𝘚𝘶𝘮𝘮𝘢𝘳𝘺: صدای بوق کشتی، امواج دریا؛ کشتی نماد دریا‌ها پذیرای مسافر از سراسر جهان برای تور سفر به هاوانا و اسپانیاست، و تهیونگ، پسری که همراه با جیمین تصمیم می‌گیرن برای گذروندن تابستونشون به کشتی برن؛ اما هیچ‌کس خبر نداشت که تهیونگ قرار بود چه چیز‌هایی رو توی اون کشتی تجربه کنه؛ اتفاقاتی که عقل و احساساتش رو درگیر می‌کرد و مسیر جدیدی از زندگیش رو نشونش می‌داد. تهیونگ نمی‌دونست که اون کشتی قراره به مهم ترین بخش از زندگیش تبدیل بشه.... 𓂃𓂃𓂃𓂃 -اینجا همه منو هرطور بخوان صدا می‌کنن، آقای جئون، مستر جئون، جئون جونگکوک و... ولی تو؟ سنیور جئون صدام کن. فکر می‌کنم کاملا مناسبت باشه. یعنی می‌دونی، دلم می‌خواد این کلمه رو با صدای تو بشنوم. شب، روز، توی رستوران، روی عرشه کشتی، تو اتاق خودت، تو اتاق من...حتی فکر می‌کنم توی تخت هم گزینه‌ی خوبی باش... -شبتون بخیر. ******** "کامل شده" "هپی‌اند" شروع: 3 جولای 2024 پایان: 3 آگوست 2025
  • Sadame «Vkook» par zoom_in_story
    zoom_in_story
    • WpView
      LECTURES 206
    • WpPart
      Parties 1
    وان‌شاتِ سادامه🍀 داستانی از دل چوسان، سلطنتی ظالم که بوی خون می‌داد و دو برادری که با کشته‌شدن تمام اعضای خانواده‌شون، حالا درگیر سرنوشتی نامعلوم شده بودن. امگای زیبا و کم‌سن‌وسال جئون‌ها، جئون جونگ‌کوک، قرار بود از چه جایی سر دربیاره؟ کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین ژانر: امگاورس، تاریخی، رمنس، انگست
  • 𝙃𝙊𝙇𝙔 | مُقَدَس par Dante_1997
    Dante_1997
    • WpView
      LECTURES 15,804
    • WpPart
      Parties 32
    دل پرگناهم را به بهشت چشمانش گره زدم و این عشق ، مقدس بود... Vkook fic Genre : Romance , Dram , Slice of life چه می شود اگر کسی گناهانش را در آبیِ چشمانی مقدس بشوید؟ چه بر سر قلبی سیاه می آید اگر قطره ای نور در آن نفوذ کند؟ چه اتفاق عجیبی در انتظار نشسته؟ چه محبتی پشت نگاه ها پنهان شده؟ می‌شود ایستاد و تماشا کرد؟ می‌توان نوشت؟‌ " مقدس " ترین عشق را چگونه می‌توان روایت کرد؟ ●●●
  • kim kook/VK par VSANMKSY
    VSANMKSY
    • WpView
      LECTURES 308
    • WpPart
      Parties 3
    اقای کیم صاحب شرکت بزرگ CER که نمیتونه منشی ای برای خودش پیدا کنه که بتونه کارهاشو درست انجام بده تا اینکه با جئون جونگکوک اشنا میشه.. و چی میشه اگه جونگکوک همون کارمندی باشه که به همه ی رازهای رئیسش پی میبره؟ جئون جونگکوک دانشجوی سال اخر که برای اینکه دستش تو جیب خودش باشه برای شرکت CER مصاحبه میده و قبول میشه. . . . ایده گرفته شده از سریال دشمن عزیز من. روزهای ا‌پ: پنجشنبه ژانر : طنز ، فیک چت ، اسمات کاپل : تهکوک... نویسنده : آچا
  • 𝑴𝒚 𝑰𝒅𝒐𝒍 | 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌  par sheri326
    sheri326
    • WpView
      LECTURES 55,865
    • WpPart
      Parties 20
    ☆ ووت و کامنت هنگام خواندن فیک فراموش نشه☆ Name: My idol Main couple: Vkook Genres: Smut Angst Drama BDSM Romance Story by sheri Telegram channel: Everythingaboutbtss Up Time: Full +18 [پارت ها طولانی هستند] ❌این داستان دارای صحنه ی خشن می‌باشد پس اگر روحیه ی شکننده ای دارید لطفا این بوک رو شروع نکنید❌ "-مگه میشه فراموش کنم طعم خون رو ، اون هم وقتی که تو باعثش بودی؟ مگه میشه فراموش کرد قانون هایی رو که بدنم بهتر از ذهنم اونها رو بخاطر داره؟... من درد کشیدن رو فراموش نکردم تهیونگ...مخصوصا درد هایی رو که تو بهم هدیه دادی..."
  • Paranoia par Vennus15tk
    Vennus15tk
    • WpView
      LECTURES 85
    • WpPart
      Parties 2
    ما‌بر‌اساس‌اطلاعیه‌ای‌از‌طرف‌کمپانی‌متوجه‌ریل‌بودن‌تهکوک‌شدیم؛ اما‌اون‌اطلاعیه‌خبر‌از‌"جدا‌شدن‌تهکوک"میداد.. میزارم‌بری‌‌ولی...‌فقط‌یه‌قولی‌بهم‌بده،بهم‌قول‌بده‌گاهی‌بهم‌فکر‌کنی‌؛لابه‌لای‌خستگیات‌بهم‌فکر‌کن..منم‌قول‌میدم‌همیشه‌بهت‌فکر‌کنم.‌هرثانیه،هر‌دقیقه،هر‌ساعت،هر‌روز‌،برات‌اشک‌میریزم‌و‌بخاطرت‌زندگی‌میکنم‌...‌ "ازت‌خواهش‌میکنم‌منو‌فراموش‌نکن‌‌هیونگ"
  • 🌧✨️ ᵏᵒᵒᵏᵐⁱⁿ par Ara_Hdzd
    Ara_Hdzd
    • WpView
      LECTURES 135
    • WpPart
      Parties 1
    scenario💛💜 #kookmin
  • White Nights| Vkook | par teahkooku
    teahkooku
    • WpView
      LECTURES 948
    • WpPart
      Parties 7
    *White nighs* نویسنده: نازگل کاپل: تهکوک- کمی هوپمین ژانر: کلاسیک-روانشناسی-رمنس-اسمات- انگست ″خلاء، چیزی که همیشه تو وجود تهیونگ حس میشد و نمیذاشت زندگی کنه. اون جسم درخشانِ تاریک لابه‌لای خواب های رویا مانند که در عین ترسناک بودن به تهیونگ احساس آرامش میداد، اما وقتی اون عکس نیمه سوخته از پسری با لبخندی گریخته از زمان و لپ های گل انداخته پیدا شد خاطرات ممنوعه آرام آرام سر از خاکستر بیرون آوردند.″
  • Kim par mniech
    19
    Kim
    mniech
    • WpView
      LECTURES 20
    • WpPart
      Parties 1
    × بخاطر کیم بودنشه؟ + مین یونگی!!!! پروژه‌ی ۰۰۱ کنسله و دیگه هم هم نمیخوام چیزی بشنوم.
  • Default Title - Write Your Own par diavel4220
    diavel4220
    • WpView
      LECTURES 14
    • WpPart
      Parties 1