فارسی Stories

Refine by tag:
فارسی
WpAddpersian
WpAddفیکشن
WpAddfarsi
WpAddاسمات
WpAddتهکوک
WpAddvkook
WpAddعاشقانه
WpAddویکوک
WpAddفیک
WpAddجونگکوک
WpAddjungkook
WpAddfic
WpAddداستان
WpAddbts
WpAddتهیونگ
WpAddtaehyung
WpAddکوکوی
WpAddfanfiction
WpAddtaekook
فارسی
WpAddpersian
WpAddفیکشن
WpAddfarsi
WpAddاسمات
WpAddتهکوک
WpAddvkook
WpAddعاشقانه
WpAddویکوک
WpAddفیک
WpAddجونگکوک
WpAddjungkook
WpAddfic
WpAddداستان
WpAddbts
WpAddتهیونگ
WpAddtaehyung
WpAddکوکوی
WpAddfanfiction
WpAddtaekook

133 Stories

  • Dandelion by Vkooklove_1
    Vkooklove_1
    • WpView
      Reads 657
    • WpPart
      Parts 1
    ⊶ ONE SHOT ⊷ Name: Dandelion Cenre: romance Couple: vkook Writer: Nia
  • The Last Captive .. ⛓  by Dante_1997
    Dante_1997
    • WpView
      Reads 1,825
    • WpPart
      Parts 7
    ویکوک زمان آپ : سه شنبه ها آخرین اسیر نیز به خانه برگشت اما... دریغ از خاطراتی که مرده بود و ذهنی که تنها شکنجه گر روح بود و بس.
  • ꧁𝑊𝑖𝑛𝑔𝑠꧂   by moonchild-777
    moonchild-777
    • WpView
      Reads 41,093
    • WpPart
      Parts 63
    Name:wings Genre:romance,drama,supernatural,smut,historical,angst,fantasy main couple:vkook Side couple:✖️ Write by: Unique cucumber/wanyin
  • Blind-drarry{•Persian translation•} by Mariaaaasg_7
    Mariaaaasg_7
    • WpView
      Reads 367
    • WpPart
      Parts 6
    "Blind" "نابینا(کور)" '••••••••••••••••••••' بعد از اینکه دارایی‌ها و حق استفاده از جادو از دراکو مالفوی گرفته می‌شه، یه نفر یه نفرین روش می‌زنه که نه می‌تونه جلوی اون رو بگیره، نه باطلش کنه. بیمارستان سنت مانگو هم حاضر نیست به یه مرگ‌خوار سابق کمک کنه. اون نابینا، تنها و بی‌پول می‌مونه. اما به طرز عجیبی زنده می‌مونه؛ با گدایی توی کوچه دیاگون. زندگیش یه روال تکراری پیدا کرده، تا اینکه مأمور جدیدی سر و کلّه‌اش پیدا می‌شه - هری پاتر، که دراکو رو نمی‌شناسه ولی دلش می‌خواد ازش مراقبت کنه. حالا سوال اینه: وقتی هری بفهمه اون گدای نابینا در واقع دراکو مالفویه، چی می‌شه؟ آیا می‌تونه واقعاً کمکش کنه؟ '••••••••••••••••••••' من نویسنده نیستم و فقط ترجمه میکنم . تمامی حقوق این داستان متعلق به نویسنده‌ی عزیز است. ترجمه صرفاً جهت مطالعه و لذت بردن خوانندگان انجام شده و هرگونه انتشار یا استفاده‌ی تجاری از آن بدون اجازه‌ی نویسنده‌ی اصلی مجاز نیست. آیدی نویسنده : jschulte@ I'm not writer of this book and I just a translator. All rights to this story belong to the original author. This translation is made solely for reading and enjoyment purposes. Any reproduction or commercial use without the author's permission is strictly prohibited. Author ID : @jschulte
  • Cinderella | کوکوی  by ladykoalla
    ladykoalla
    • WpView
      Reads 7,379
    • WpPart
      Parts 15
    همه‌ی سیندرلاهای دنیا بخاطر کفش‌ شیشه‌ای‌ـشونه که دوباره شاهزادشون رو می‌بینن؛ برای کیم‌تهیونگ هم همینطور بود، اما اون کفش نه‌تنها یه کفش شیشه‌ای نبود، بلکه یه جُردن آبی رنگ بود که باعث ترکیدن صورت یه آلفا شده بود. اما آخه کسی نیست بگه که چرا تهیونگ ؟ کاپل: کوکوی / یونمین ژانر: کمدی، امگاورس، درام
  • ⌯ꘟ𝑭𝒂𝒌𝒆 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆𝒔𝒔 𝑺2 by osahar-armyo
    osahar-armyo
    • WpView
      Reads 1,923
    • WpPart
      Parts 4
    ⇊قسمتــی از فیک شاید بتونی قیدشو‌ بزنی ولی چشم دیدنشو‌‌ با کس دیگه ای هم نداری... بدترین حالتشم اینجاس که حالش بده و نیستی بغلش کنی؛ اونوقته که مجبوری یه گوشه وایستی و نگاه کنی چجوری یه نفر دیگه کنارشه و داره دقیقا جوری نوازشش میکنه که تو آرزوش رو داشتی. ╾━─━─━─━°•֎•°━─━─━─━ ⇊خلاصــه فیک ֎فیک دارای فصل اول است֎ در ادامه ماجرای فصل قبل معماهای سر بسته داستان در این فصل حل میشه. عشقی که با نفرت و خیلی ناگهانی تو قلب ولیعهد شیلا جوونه زده به ثمر میشینه؟ دختری که قلبش از همون ولیعهد زخم خورده، دلش رو بهش میبازه یا دوست داشتنش سهم آدمای دیگه ای میشه؟ چی میشه که یه نفر دقیقا با همون اسم و همون قیافه ، کاملا با کسی که قبلا میشناخته متفاوت میشه؟ دنیایی که آدمای توش رو هم میشناسه و هم نه، نقشه ی کثیفی که از سالها پیش شروع شده، و شبایی که براش حتی با صبح هم تموم نمیشن، به فصل دوم شاهزاده تقلبی خوش اومدین.
  • CF7 ☢️ Season 01 Let's Start The Game  by Dark_Mind_Fics
    Dark_Mind_Fics
    • WpView
      Reads 150
    • WpPart
      Parts 13
    محلول CF7 ماده ای ویروسی و بسیار قدرتمند است که تمام داستان را تشکیل می دهد این ماده در ایالت متحده ی آمریکا ساخته شده است و تنها یک نمونه از آن در دسترس است و تاکنون ساخته شده اما روش ساخت بیشتری از این ویروس هم وجود دارد این ویروس به دست یکی از رئسای مافیا در کره ی جنوبی می رسد رئیس مین حالا صاحب CF7 است و گروه های مافیایی زیادی هستند که خواستار این ماده ی قدرتمند هستند تا با استفاده از آن به خواسته های مخوف خود برسند این خواسته ها در گروه های مافیایی شامل خیلی کارها می شود از جمله قاچاق مواد مخدر, از بین بردن اشخاص مهم برای گرفتن پول, باز کردن گاوصندوق هایی که حاوی اسناد رسمی و مهم باشه و..... که تمامی آن ها تنها به یک چیز ختم می شود پول چیزی که تمامی گروه های مافیایی خواستارشن و برای به دست آوردنش هر کاری خواهند کرد. اما در این میان بزرگ ترین و شناخته شده ترین گروه مافیایی سئول به نام Sinners به رهبری The Mob کم سن ترین رئیسی که تابه حال در گروه های مافیایی وجود داشته آدمی که در سن 17 سالگی به رئیس گروه Sinners منصوب شد او با استفاده از بهترین برگ برنده ای که در اختیار داشت توانست CF7 را از آن خود کند و حال رئیس مین باید به ساخت تعداد بیشتری از ویروس CF7 بپردازد ...
  •  Swiss Army Man (Finding Manny)  by WangXianRabbit
    WangXianRabbit
    • WpView
      Reads 304
    • WpPart
      Parts 5
    📢کامل شده📢 🐋سوئیس آرمی من فیلم محصول ۲۰۱۶ با بازی دنیل رادکلیف و پائول دانو عه. یکی از شاهکارهای سینما که‌ شاید خیلی هاتون دیده باشیدش. خلاصه فیلم: هنک (پائول دانو) که خیلی تنها و بی کسه و فکر می کنه پدرش بهش اهمیت نمیده تصمیم میگیره دلو به دریا بزنه و به یک جزیره بره و خودکشی کنه، اما درست قبل به دار زدن خودش میبینه که اقیانوس یک جسد( دنیل رادکلیف) رو با خودش به ساحل آورد، هنک میتونه جسد رو احیا کنه و براش اسم میذاره ( منی) اما انگار اون آدم نیست، هیچی از زندگی آدما نمیدونه، اون یک موجود ساده و خوش قلب و زودباوره، کسی که به هنک امید تازه ای برای زندگی می بخشه، اون دوتا تصمیم میگیرن به دور از آدما و دردسرهاشون زندگی خودشون رو‌ بسازن. اما در نهایت اتفاقی میفته که از هم جدا میشن و منی به اقیانوس برمیگرده.... این جانب خرگوش وانگشیان، شبی که این فیلم رو سه سال پیش دیدم، تو خواب قسمت دومی هم براش دیدم، صبح که بیدار شدم، خوابم رو نوشتم و با تشویق دوستام تبدیل شد به یک فن فیکشن کوتاه و درواقع یک ادامه برای پایان تلخ/شیرین فیلم، امیدوارم از خوندنش لذت ببرین 🐋🐇 ژانر: رومنس/بوی لاو/کمدی/ ماجراجویی/ فانتزی/ایندیه/ فن فیکشن
  • White Nights| Vkook | by teahkooku
    teahkooku
    • WpView
      Reads 949
    • WpPart
      Parts 7
    *White nighs* نویسنده: نازگل کاپل: تهکوک- کمی هوپمین ژانر: کلاسیک-روانشناسی-رمنس-اسمات- انگست ″خلاء، چیزی که همیشه تو وجود تهیونگ حس میشد و نمیذاشت زندگی کنه. اون جسم درخشانِ تاریک لابه‌لای خواب های رویا مانند که در عین ترسناک بودن به تهیونگ احساس آرامش میداد، اما وقتی اون عکس نیمه سوخته از پسری با لبخندی گریخته از زمان و لپ های گل انداخته پیدا شد خاطرات ممنوعه آرام آرام سر از خاکستر بیرون آوردند.″
  • نه ماه ! by Hannahhiiii1213
    Hannahhiiii1213
    • WpView
      Reads 957
    • WpPart
      Parts 18
    خب راستش برعکس بقیه مردم من اجازه ندارم عاشق بشم چون مادرم همیشه بهم میگه من باید عاشق مردی بشم که به اندازه ای که پدرم عاشق مادرم هست عاشق من باشه ، و خب همچین مردی وجود نداره!
  • The Man And The Moon by merila2008
    merila2008
    • WpView
      Reads 58
    • WpPart
      Parts 2
    A conversation between a curious, lonely man and the bright but quiet moon. This is my first story here. It's short, I know. I just wanted to share this for fun. :) Mana✍🏻 ________________________________________________ داستان رهگذر و ماه گفتگو بین مردی تنها و کنجکاو و ماه درخشان اما ساکت این اولین داستان من هست که اینجا منتشر میکنم. یک مینیمال هست که امیدوارم لذت ببرید ✍🏻 مانا
  • 💛my favorite boy 💛 by TootooFoxy
    TootooFoxy
    • WpView
      Reads 734
    • WpPart
      Parts 7
    💞پسر مورد علاقه من ✍️نویسنده: توتو🦊🐾 👬کاپل: کاپلهای اصلی اکسو تائوریس _ هونهان _ سولی _چانبک _ کایسو_ شیوچن 📽️ژانر : رمنس _ انگست _ هپی اند _ +18 ➖من دیگه با تو جایی نمیام بَک. بودن با تو و ادامه این رابطمون تنها باعث میشه آینده بدی و برای هم رقم بزنیم. متاسفم که حس میکردم عاشقت شدم. بپذیر که این رابطه باید همینجا تموم بشه!...
  • داستان کوتاه ترسناک by BlackIsHappyColor
    BlackIsHappyColor
    • WpView
      Reads 427
    • WpPart
      Parts 2
    نصفه شبی حوصلم سر رفته بود گفتم داستان کوتاه ترسناک بنویسم ツ
  • Moon shine by florrasita
    florrasita
    • WpView
      Reads 822
    • WpPart
      Parts 11
    I heard a little love is better than none ✓Completed
  • " Lost In Moonlit Valleys " by ChibeniTP
    ChibeniTP
    • WpView
      Reads 8,806
    • WpPart
      Parts 52
    𓅓"SILHOUETTE" [◇Completed◇] دختری که در سایه نمایان شد... *برگشت به هاگوارتز* حتی یک انسان بیشتر میتونه دنیا رو تغییر بده، حالا دنیای جادوییه هری پاتر دستخوش تغییرات خیلی زیاد و جذابی شده. سایان ریورا آندرسون نوه‌ی بزرگترین جادوگر دوران به دنیای جادو پا می‌ذاره و ... #6 Potterhead #24 Harrypotter #1 Hogwarts #1 Johnnydepp #1 Snspe #1 girlpower Start : 2021/Sep/21 End : 2022/Feb/2
  • سونوس by bbnazbita
    bbnazbita
    • WpView
      Reads 7
    • WpPart
      Parts 1
    اگر اشتباهی انجام دهی،سونوس به سراغت می اید..
  • ⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓ by Atibts
    Atibts
    • WpView
      Reads 22,601
    • WpPart
      Parts 19
    «من چی هستم» این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم! عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن . . . از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرفت و پیچوند و پشتش قرار گرفت با صورتی جدی غرید: _تو دیگه کودوم خری هستی؟ با قیافه خونسرد سرش رو چرخوند و ب صورت جدی اون مرد فوق جذاب نگاه کرد و پوزخند زد یهو از زیر دستش خودشو خارج کرد و با یه زیر پایی اونو با صورت ب زمین زد و فرصت هر کاریو ازش گرفت و از پشت روی کمرش نشست و گفت: +این اصلا مودبانه نیست، بزرگترت بهت یاد نداده از کسی ک جونتو نجات داده تشکر کنی؟ سرشو ب گوش مرد پهن شده روی زمین نزدیک کرد و با لبخند و صدای ترسناکی ک برای خودشم نا آشنا بود و کم از زمزمه نداشت نجوا کرد: +میتونی "فرشته نجات مهربونم" صدام کنی. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° کاپل اصلی ←ویکوک کاپل فرعی ←یونمین ، نامجین ژانر←جنایی ٬ ماجرا جویی٬ انگست ، کمی اسمات و تخیلی 🛑متوقف شده🛑 نویسنده: •KIM KoKO #vkook
  • ملودیخولیا  by rahaazah
    rahaazah
    • WpView
      Reads 289
    • WpPart
      Parts 3
    ویلیام معشوقش را در درخت‌ها جستجو می‌کرد، همان‌طور که او را با تجسم درخت‌ها به ذهن سپرده بود. او را با رسم‌کردنِ درخت‌ها به خاطر می‌آورد و با رویش هر درخت به دوست‌داشتنش بیشتر از قبل دچار می‌شد!