هری Stories

20 Stories

Darker of darkest  by hpmood
#1
Darker of darkest by Drarry_hp
شاید بتونیم اتفاقات رو به تعویق بندازیم اما نمیتونم تغییرشون بدیم چون اتفاقی که باید بیوفته میوفته و ما فقط میتونیم از شدتش کم کنیم، مگر از مبدا تغییرش بدیم. فصل دوم da...
پسر خاله لویی by PariSfv
#2
پسر خاله لوییby Parrynaz
سلام. من جیلیان لی مستر (Leemaster ) ،متاسفانه یک پسرخاله دارم.یک پسر دست و پاچلفتی خنگ وصدالبته بچه ننه... نمیدانم من چه گناهی کرده ام که اولا خانه شان دیواربه دیوار ما...
Harry Styles, The Bad Boy  [ⓟⓣ] by pary-hMr
#3
Harry Styles, The Bad Boy [ⓟⓣ]by parisa✏
completed✔ "دختر های خوب عاشق پسر های بد هستن." Persian translation
"ZED, The Dead Eastern" [Z.M] by May_king
#4
"ZED, The Dead Eastern" [Z.M]by may king
عشق... آشنایی که در غریبه ترین مکان با انسانیت هم مثل علف هرز رشد میکنه، و مغز رو هرزه ی توجه و خواسته شدن توسط یه بت میکنه... عشق یه هرزه ست، و انسانِ عاشق، بت پرستی دی...
Completed
ایران  by asiblack
#5
ایران by Asal Kh
«میدونی چی از همه بدتر بود زین اینکه دیدم بعد از من حالت خوبه، داغونم کرد وقتی شنیدم ازدواج کردی اون وقت من اینجا داشتم از غم دوریت دیوونه میشدم این انصاف نبود که تو انق...
Our baby boy [N.S] [N.H] [L.S] by matildastevans
#6
Our baby boy [N.S] [N.H] [L.S]by matildastevans
-من میخوام تا ابد باهات باشم بیبی + ابدم یه کلمه ایه که بالاخره تموم میشه لویی. من نمیخوام تا ابد باهات بمونم.. میخوام تا وقتی که اون کسی که اون بالاست اعلام کنه حتی بهش...
[My Beautiful Mistake] by bluepurplefanfiction
#7
[My Beautiful Mistake]by bluepurplefanfiction
سیاهی تمام اونو فرا گرفته بود اما اون زیبا ترین صورتو داشت پس کی به اون سیاهی اهمیت میده وقتی اون زیباست؟! و زيبايى ... زیبایی تنها کلمه ای بود که میشد باهاش اونو توصیف...
My Angel ( My Angles series) H.S by sana-malik
#8
My Angel ( My Angles series) H.Sby 1D
من هری رو دوست داشتم. با تمام وجودم. همیشه یه آینده ی خوب و خوش رو باهاش تصور می کردم. وقتی ازم درخواست ازدواج کرد دیگه چیزی تو دنیا نبود که بتونه از اون بیشتر خوشحالم ک...
CARMEN |H.S| by LikeSunMD
#9
CARMEN |H.S|by WASRHEM*
کارمن,فرشته ای متولد شده از شیاطین..اما ایا او می تواند شیطان اصلی را به زمان تولدش برگرداند؟ زمانی که چشم های یاقوتی سبز اش بدون هیچ گناهی می خندیدند؟! WARNING🚫>>...
Turquoisely girl notes by saakineh
#11
Turquoisely girl notesby saakineh
مجموعه ای از نوشته ها و داستان های کوتاهی که از لری استایلینسون الهام گرفتم اینجا در «Turquoisely girl notes» 💚 💙
CANT BE FORCED|H.S| by LikeSunMD
#12
CANT BE FORCED|H.S|by WASRHEM*
" اونا تو رو مجبور می کنند جید!" ناخوداگاه خندید و اصلا به شرایط دشواری که هردوی ما درش بودیم توجهی نکرد. "عزیزم من نمی تونم به چیزی اجبار بشم وقتی از اول...
52 Birthdays with Lou  (Persian translation) by larries__iran
#13
52 Birthdays with Lou (Persian tr...by larries__iran
شمع های تولد جادویی ان اونا سعی میکنن عشق رو به وجود بیارن اما گاهی اشتباه میکنن اشتباهی مرگبار All credits go to http://sometimesitshardtograsp.tumblr.com/post/1686720...
Chasing You [ⓟⓣ] by pary-hMr
#14
Chasing You [ⓟⓣ]by parisa✏
Sequel to 'The Bad Boy' 5سال بعد ,هانا یه پرستار تمام وقته که توی یکی از بیمارستان های نزدیک خونش کار میکنه.اون الان یه دختر بچه ی پنج ساله داره, 'آمیلیا دریک'. اون یه م...
More than you!  [H.S] by our_fanfiction_
#15
More than you! [H.S]by Saba & Melika story
_حاضری برگردی و داستان زندگیتو از اول شروع کنی؟ به تفاوت اینکه اینبار خودت بنویسیش؟ با لبخند بهم نگاه کرد: اگه هنورم تو اونجا باشی !
3 a.m by nomatterwhoisthis
#16
3 a.mby nomatterwhoisthis
_توداری ازم سو استفاده میکنی ؟ هری : شاید ... 😏 فن فیکشنی متفاوت از هری با ما باشین ❤️
You Are Mine Hoover! by ZahraRadmehr
#17
You Are Mine Hoover!by Zahra Radmehr
میخندد و من،خنده هایش را دوست دارم! . . زبانِ گیرکرده لای دوردیف دندان سفیدش راهنگام خندیدن،دوست دارم:) . . _اسم من زین... +من هوور صدات میکنم! _هوور!چرا دخترکِ عجیب؟! +...
our love...our life by arina1direction
#18
our love...our lifeby arina1direction
داستانی متفاوت و پرماجرا از زندگی یه دخترعاشق زیبا و درعین حال لجباز از خوندنش پشیمون نمیشید
THE ATLANTIS[Z.M][L.S][J.H] by May_king
#19
THE ATLANTIS[Z.M][L.S][J.H]by may king
-ای الهه ی من،بنده ی شب زنده دارت را فراموش کن... شب را نجات بده و از نسل من کسی را جایگزین من کن، ای الهه ی مرگ....جهان را نجات بده.... دعای اون همیشه با بقیه ی بنده ها...