کایهون povestiri

Rafinează după etichetă:
کایهون
WpAddسکای
WpAddکای
WpAddسهون
WpAddچانبک
WpAddsekai
WpAddchanbaek
WpAddkai
کایهون
WpAddسکای
WpAddکای
WpAddسهون
WpAddچانبک
WpAddsekai
WpAddchanbaek
WpAddkai

9 Story

  • Интуиция de adbluD
    adbluD
    • WpView
      LECTURI 102
    • WpPart
      Capitole 1
    پیدا کردن شخصی بدون اینکه دنبالش گشته باشی یا منتظرش بوده باشی؛ مثل معجزه ای که خدا فرستاده و زندگیتو از این رو به اون رو کرده موقعی که انتظارشو نداشتی و داشتی از هم می پاشیدی. ‧₊˚🖇️⠀세. ▭ 카이. ₊˚🎧⊹ Couple: Sekai Kaihun ◯⃘ .OneShot ࣪✦ Genre : Dram Romance - @AdOcean . ⊹ 🪵 ₊
  • No.72 de FireDulic
    FireDulic
    • WpView
      LECTURI 686
    • WpPart
      Capitole 1
    کاپل ها: Chanhun/Chanbaek/Kaihun/Kaibaek خلاصه: داستان درباره ی سهونیه که چندین ساله عاشق چانیوله. و درست زمانی که فکر میکنه میتونه برای استارت رابطشون کاری کنه، چانیول با عشق قبلیش رابطه ای رو شروع میکنن که دور از انتظار سهونه. و کشمکش هایی دراین رابطه و شغلی که دارن پیش میاد... #chanhun
  • Mother de nerdygal7
    nerdygal7
    • WpView
      LECTURI 987
    • WpPart
      Capitole 1
    ✓یک عاشقانهٔ متفاوت با کاپل سکای. ✓روایتی از زندگی کیم جونگین و درگیری‌هایش با اجتناب‌ناپذیرهای زندگی. ✓عزیزانم، اگر این نوع ادبیات داستانی را نمی‌پسندید و اهل کتاب خواندن نیستید، از این داستان بگذرید. پ.ن: خواننده‌های جان، نمی‌تونم این توصیه رو ازتون دریغ کنم، اگر لحن کتابی رو دوست ندارید و به محاوره‌خوانی "عادت" کردید، می‌خوام بدونید که می‌تونید به لحن کتابی هم عادت کنید. کمی که بخونید می‌بینید که براتون عادی شده. امتحانش ضرر نداره.
  • ●• LEAVE YOUR DEVIL TO ME •● de la7story
    la7story
    • WpView
      LECTURI 4,391
    • WpPart
      Capitole 22
    🌒 فیک: اهریمنت را به من بسپار 🌘 🌖 کاپل:سکای ، چانبک 🌔 🌓 نویسنده:LA7 🌗 🌑 ژانر:تخیلی،فانتزی،رمنس 🌑 🌕زیر روشنایی نور مهتاب چنان جذاب بود که سینه اش تیر کشید سر انگشتان پسر به شنل مخملی کشیده شد. زیبا ترین تصویری بود که به چشم می دید، زندگی کردن کنار کسی که خوب می دونست چقدر از خودت متنفری چه حسی داشت؟ 🌕 خلاصه؛ تو دنیایی که جادو حرفِ اول رو میزنه و هر کسی با توجه به مقدار جادویی که داره طبقه بندی میشه و پیشرفت می کنه، سهون بدونِ بهره بردن از این موهبت در دور افتاده ترین دهکده ی سرزمینی دوست داشتنی به روز تولد هجده سالگی میرسه... اون همیشه خودش رو ناتوان و وصله ی ناجوری برای این دنیا دیده... در دورترین فاصله از پایتختِ آرزوها، جایی که قدرتمند ترین جادوگر ها زندگی می کنند ولی ... چرا این ژنرالِ تازه وارد جلوش زانو زده ؟!
  • برای داشتن تو de loeykaiz
    loeykaiz
    • WpView
      LECTURI 3,557
    • WpPart
      Capitole 15
    چند گام لازمه تا بتونی صاحب قلب کسی بشی؟ سوال سختیه ولی آیا جلوی جونگین عاشق رو میگیره؟ ژانر:رومنس_فلاف_زندگی روزمره_اسمات کاپل ها:سکای و با حضور افتخاری چانبک🥰 📢پایان یافته🥳🎉
  • Wolves Never Cry de shr_ksL
    shr_ksL
    • WpView
      LECTURI 4,065
    • WpPart
      Capitole 5
    ● نام: گرگ ها گریه نمیکنند ● ژانر: امگاورس، فانتزی، خشن، ازدواج اجباری، امپرگ، اسمات ● کاپل: سهون. جونگین. چانیول. بکهیون. (کاپل ها در روند داستان مشخص میشن) ● : -: من هیچ وقت گریه نکرده بودم.. چون بابا همیشه میگفت گرگ ها، هیچ وقت گریه نمی کنن. اونا شکار میکنن. وقتی مامان مرد گریه نکردم، وقتی بابا رفت، گریه نکردم.. قطره ی اشک، از چونه اش میچکه و روی زمین سقوط میکنه صدای افتادن اشک، روی زمین نیم سوخته ای که هردو میشنون -: این دوتا قطره ی لعنتی اشک و غرورم، هیچی نیست در مقابل چیزی که امروز از دستش دادم.. امروز رو هیچ وقت فراموش نکن جفت عزیزم.
  • A lost dream.Full Part de oh_seh_pid987
    oh_seh_pid987
    • WpView
      LECTURI 2,883
    • WpPart
      Capitole 35
    Full part کاپل: سکای + کایهون +چانبک خلاصه ای از داستان: _این ۲۸ امین نیمه شبی هست که اینور دنیا ،شب رو صبح نمیکنم ،در واقع بهتره بگیم شب رو تا صبح فکر میکنم و غصه های ناتمومم در حال زاد و ولد با سرعت سرسام آوری هستن.... ____ _شما به مربی تکواندو نیازی ندارید ؟!!؟ ____ _مگه نشنیدی کمپانی معروفه و آیدل ها هم دونه درشت ! ___ _من اوه سهونم،انگار که رییس جمهور امریکاست و همه باید بشناسنش! ___ _همه چی تموم شد..اخرین رویام هم گم شد...دیگه توان و انگیزه ای برای شروع دوباره نمونده...نکنه این رویاهای من نیستن که گم میشن...شاید خودم گم شدم؟!؟
  • Tacenda de mellirora
    mellirora
    • WpView
      LECTURI 1,227
    • WpPart
      Capitole 3
    "پایان یافته" یکدیگر رو از زندگی هم پاک‌ کردند. انگار که پیش‌بینی کرده بودند همیشه وسوسه‌ی بهم برگشتن رو دارند، تمام راه‌های ارتباط رو بریدند. نه آدرسی، نه شماره‌ای و نه حتی یک ایمیل، اون‌ها طوری از هم بریدند که که انگار هیچ‌وقت تو زندگی همدیگه وجود نداشتند.‌ سهون‌ و جونگینی که در نهایت، بعد از سه سال رابطه‌ی جدیِ احساسی از هم جدا شده بودند و حالا دنیا انگار که شوخیش گرفته باشه، اون دو رو در برابر یکدیگه قرار داده بود. "و ما شروع کردیم به بریدن از هم، زمانی که هنوز هر تپش قلبمون اسم اون یکی‌رو فریاد می‌زد و هر نفسمون به بهونه‌ی نشستن روی روح و بوسیدن اون یکی خارج می‌شد، زمانی که بدون یکدیگر بودن رو بلد نبودیم، درد به جونمون نشست درست به همون سادگی که مهرمون به دل هم نشسته بود..." چند شاتی سکای درام، انگست، روزمره. Tacenda: [Noun] things better left unsaid. چیزهایی که بهتر‌است ناگفته بمانند.
  • asshole apostle de Cute_sooo
    Cute_sooo
    • WpView
      LECTURI 291
    • WpPart
      Capitole 1
    𝑪𝒖𝒑: #sekai 𝑵𝒂𝒎𝒆: asshole apostle 𝑨𝒖𝒕𝒉𝒐𝒓: 𝐿𝑒𝓂𝑜𝓃 ^Oneshot^
    + încă 6