کلیسا Stories

Refine by tag:

2 Stories

The Devil Made Me Do It by hediy_li
#1
The Devil Made Me Do Itby Shu Chun
من مثل یه گیاه بودم که برای مدت طولانی از نور محروم بود.. و وقتی بهم تابیده شد..دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم.. اون همون کسی بود که همیشه میخواستم.. همون چیزی بود که نیا...
بریژت by Mavi__20
#2
بریژتby Nana
الان نه دیگر، رومئویی وجود دارد و نه ژولیتی که همیشه پذیرای خنجر رومئوش باشد. و نه اوژنی وجود دارد که همیشه پذیرای بازگشت ژنرالش باشد. اینجا حتی کسی مانند فیتزویلیام‌دار...