LuvWar - Nil00fr - Wattpad

LuvWar

Reads 22,545
Votes 3,029
Parts 75

Reads 22,545
Votes 3,029
Parts 75

fanfiction harrystyles kehlani louistomlinson zarry zaynmalik zouis zourry

اونا یادشون نمیومد که من کیم و هویتم براشون فقط درد بود
پس گذاشتم تو فراموشی بمونن و خودم...
سرم به انتقام گرمهAll Rights Reserved

fanfiction harrystyles kehlani louistomlinson zarry zaynmalik zouis zourry

Table of contents

75 parts

Sign up to add LuvWar to your library and receive updates

or

#220harrystyles

Content Guidelines

You may also like

Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed] by lZaynMalikl

موش کوچولو فکر می‌کرد مار شیطانی همسایه بالاخره می‌خورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمه‌ی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو می‌کرد. مترجم: -Liammalik-

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83

"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer

𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 by Tsukiyome_

بزدلی که همیشه با دیدن چشم‌هاش همه چیز رو فراموش میکنه، اما اینبار فرق داره. اون از زندگی خسته شده. آیا اون چشم‌های آبی این‌بارهم میتونن هری‌رو به زندگی برگردونن؟ یا تیر آخر و به قلب شکستش میزنن تا با خیال راحت دست از زندگی بکشه؟ ➪𝐮𝐧𝐞𝐝𝐢𝐭𝐞... ➪🅲🅾🅼🅿🅻🅴🆃🅴🅳 ➪𝐋𝐚𝐫𝐫𝐲 𝐬𝐭𝐲𝐥𝐢𝐧𝐬𝐨𝐧 ✍︎𝐬𝐭𝐚𝐫𝐭𝐞𝐝: 𝟏𝟒𝟎𝟎, 𝟑, 𝟕 ☕︎𝐞𝐧𝐝𝐞𝐝: 𝟏𝟒𝟎𝟎, 𝟒, 𝟏𝟕

Our Future[Z.M]~♡ by luv_ugoodbye

-آیندمون چی میشه؟قراره باهم باشیم دیگه؟ + آره،قراره تا ابد باهم باشیم. تایم آپ:چهارشنبه‌ها ساعت ۲۱:۳۰.

Firebird by reyhanehtahmasebi

Zayn_i tried so hard to forget you but I can't 📍فن فیکشن بر اساس داستان واقعی نوشته شده

Before you (I thought I had it all) | Kookv by cjjasal

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: KookV Genre: Romance, daily life, smut Translator: Asal Author: Es_and_Em

Deadly human weapon
by nana_bl_navel

بخشی از فیک: امگای مذکر باردار بود! برای امگای بیست ساله ای که نه مارک شده، نه ازدواج کرده، نه حتی دوست پسر و پارتنر دارد، این یک رسوایی ویران کننده محسوب میشد، خلاصه: امگای جوان به قصد تحمل درد خیانتی که بهش شده برای مست کردن به بار میره و این مستی به درگیری با یک گروه گنگستر خطرناک، و بارداری ناخواسته و رشته اتفاقاتی که سرنوشتش رو به طور کامل تغییر میده ختم میشه... . نام فیک: سلاح کشتار انسانی . ژانر: جنایی/ درام/ عاشقانه/ امگاورس . کاپل: kookmin / namjin/supe

looking for love[L.S]Completed by blueanyanimal

-تو میری و من چشم به راه تو میمانم فکر نکن رهایت کردم من روانه به دنبال تو شب ها هم در خواب هم راه میروم -کاپل:لری(لویی تاپ) اندکی زیام(لیام تاپ) -اسمات داره🔞 -ژانر:عاشقانه -وضعیت:تموم شده -هپی اند 🥇1#larrystylinson :)

Bang Bang [ziam] by pastill_mama

[completed] این یه قصه عاشقانه نیست عشق خیلی وقته نابود شده درست وقتی که لبخندا و حرفای عاشقانت بوی دروغ گرفتن! ___ ziam fiction Zayn top. Short story

Foredoom [ ziam ] by zr___2004

~COMPLETED~ به دنیا اومدن تو یه قصه‌‌ی نوشته شده... زندگی کردن با یه سرنوشت مقدر شده... و مردن توسط یه محکومیت از پیش تعیین شده... . . . اما اون هیچوقت نمی‌دونست در پایان راه، به شروع خودش می‌رسه... ~ZIAM~ ~Short Story~ ~High Fantasy~ ~Parallel World~

You may also like

Slide 1 of 10

Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed] cover

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

Our Future[Z.M]~♡ cover

Before you (I thought I had it all) | Kookv cover

Deadly human weapon
cover

looking for love[L.S]Completed cover

Bang Bang [ziam] cover

Foredoom [ ziam ] cover

Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed]

موش کوچولو فکر می‌کرد مار شیطانی همسایه بالاخره می‌خورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمه‌ی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو می‌کرد. مترجم: -Liammalik-