Being Tutored | L.S Persian translation
  • Reads 220,380
  • Votes 22,185
  • Parts 42
  • Reads 220,380
  • Votes 22,185
  • Parts 42
Complete, First published Jul 31, 2017
هری به معلم نیاز داره وگرنه در غیر اینصورت نمیتونه کلاس سال بعدشو قبول بشه، اما آموزش قرار نیست درمورد یاد دادن درسهای مدرسه بهش باشه



یا


داستانی که توش لویی به هری یاد میده چطور به فاک بره.

#2 in fanfiction


all rights reserved to LarryGeneration.
this story contain sexual tension
All Rights Reserved
Sign up to add Being Tutored | L.S Persian translation to your library and receive updates
or
#13harrystyles
Content Guidelines
You may also like
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️                          [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: چانلیکس روزهای آپ: سه شنبه‌ها همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه خ
When The Moon Rises by Code01_Fic
18 parts Ongoing
روزی روزگاری، جادوگر آزورا بالاترین مقام در جامعه‌ی جادوگران شناخته می‌شد. خود الهه‌ آزورا اون رو انتخاب می‌کرد، زمانی که اولین نشونه‌های گرگ‌و‌میش فرا می‌رسید نماد خورشید و ماه رو بر تن جانشین حقیقیش حک می‌کرد و رهبری نسل جادوگران رو به اون می‌سپرد. اما آخرین جادوگر آزورا مرتکب گناهی نابخشونی شد، گناهی که تقاصش رو با مرگش پس داد و باعث تولد نفرت جادوگرها از الهه آزورا شد. حالا بعد از گذشت سال‌ها، آیرین جادوگریه که با نماد خورشید و ماه به دنیا اومده. به خاطر این موهبت ناخواسته، آیرین تمام عمرش از جادوگرها فرار کرده و بین انسان‌ها پنهان شده، تا روزی که تولد هجده سالگیش فرا برسه و قدرت‌های الهه مقدس رو به ارث ببره. توی قصر انسان‌ها، آیرین با پسری به اسم ایم چانگکیون آشنا میشه. اما چانگکیون هم مثل آیرین رازی داره. اون یه خون‌آشامه. ولی یه خون‌آشام توی سرزمین انسان‌ها چی کار می‌کنه؟ با‌این‌حال، رازی به مراتب وحشتناک‌تر بین دیوارهای قصر به خواب رفته، حقیقت تاریکی که تنها خود مرگ ازش باخبره... • Genre: Fantasy, Romance, Thriller, Adventure • Characters: | Monsta X: Changkyun (IM) | Redvelvet: Irene | Nct: Xiaojun, Taeyong • Telegram Channel: @Code01isHere
🕑Twenty Four🕓 by _YourMy24_
12 parts Complete
چی میشه اگه کسی رو که همیشه توی رویاهاتون میبینین رو در واقعیت ملاقات کنین ؟ 💮_______________________💮 چانیول، بکهیون رو در حالی که بیهوشه با صورتی خون آلود و زخمی ، کنار جاده ای پیدا میکنه و تنها کاری که از دستش برمیاد زنگ زدن به پلیس و اورژانسه ‌. بدون اینکه بتونه چهره ی بکهیون رو توی تاریکی شب به خوبی ببینه .... و بعد از اون اتفاق توهم هاش شروع میشه و باعث میشه اون به فردی منزوی تبدیل بشه .... چند سال بعد بکهیون که از تصادف جون سالم بدر برده و با کمک کیونگسو تونسته سر پا بایسته و مدل بشه، متوجه میشه که چندین ساله که قهرمان خوابهاش همیشه یک نفره و هر شب فقط اون یک نفر رو توی خوابهاش میبینه و برای فرار از علاقه ی احمقانه ای که به پسر رویاییش پیدا کرده با سهون آشنا میشه که ماجرا پیچیده ای رو با لوهان پشت سر گذاشته . 💮_______________________💮 چانیول با وحشت به پسری که گوشه ی اتاق ایستاده بود نگاه کرد "لعنتی" سعی کرد بهش توجه نکنه و مشغول زدن طرح بشه . اما نمیتونست همه ی فکرش اونور اتاق بود چرا دوباره اومده بود و بهش خیره شده بود . "باید برم دکتر. چرا دوباره توهم هام داره شروع میشه" 💮_______________________💮 یکی از معانی عدد ۲۴ در علم عدد شناسی ، عشق است . ۲۴ به معنای عشقی تمام وقت است . وقتی که ۲۴ ساعت شبانه روز رو به فکر معشوق هستی و ب
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part by Supernatural313
21 parts Ongoing
📌وضعیت: متوقف شده.🪧🤎 سوپرنچرال / فصل 15 ادامه قسمت آخر : احساسی غیر از برادری ، احساسی به نام عشق Supernatural / season 15 Continuation of the last part: A feeling other than brotherhood, a feeling called love ... من عاشقت بودم و حتی مرگ من هم نتونست احساس من رو نسبت به تو تغییر بده من همیشه عاشقت بودم سمی ... راستش تا قبل از این داخل تلگرام فف می‌نوشتم لقبمS.M.Hهست میدونید من با دیدن پایان این سریال حس کردم چیزی از وجودم گم شده من ده سال با این سریال زندگی کردم و سم و دین جزوی از وجودم شدن ، پس الان برام سخته که با پایانش کنار بیام من خیلی کتاب های روانشناسی میخونم و متوجه شدم که احساسی که بین سم و دین هست ، تنها یه حس برادری نیست و این سریال راز های بزرگی رو درون خودش جا داده تو این فف میخوام با حمایت شما به اون راز ها بپردازم مرور گذشتشون و حسی که از ابراز اون میترسن حسی غیر از برادری ، حسی به اسم عشق حسی که شاید به خاطر عشقی که جنسن و جرد بهم دیگه دارند ، روی شخصیت تأثیر گذاشته :) لطفا حمایت کنید و با نظراتتون بهم انگیزه بدید ♥️ #S_M_H
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 by Sayehfarokh13
21 parts Complete
Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن
You may also like
Slide 1 of 20
Teddy Bear *Completed* cover
ℂ𝕆𝗟𝗗 𝗛𝗨𝗦𝗕𝗔𝗡𝗗*°.•𓂅 cover
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️                          [کامل شده] cover
vampirestory cover
Sex Therapist cover
Opportunity cover
Mad wolf | kookv cover
When The Moon Rises cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
🕑Twenty Four🕓 cover
eternal war   جنگ ابدی  cover
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part cover
stalker|kookmin cover
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 cover
Know Kpop cover
My Sugar Daddy cover
 10 × 0 🔞🔞 cover
Don't push the 26 unit  cover
Amor cover
I Turned Into A Girl! (Woosan) cover

Teddy Bear *Completed*

26 parts Complete

تو دنیای ما جایی برای رنگین کمون نیست...