Melinda // H.S
  • Reads 27,122
  • Votes 2,704
  • Parts 68
  • Reads 27,122
  • Votes 2,704
  • Parts 68
Complete, First published Aug 14, 2017
[ Completed ]


" هر جا که علاقه وجود داشته باشد، آتش هم خواهد بود 
و ...
هر جا که آتش باشد، یک نفر باید بسوزد! "
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Melinda // H.S to your library and receive updates
or
#386onedirection
Content Guidelines
You may also like
Eunoia  by StarGirliiii
44 parts Ongoing
-تو حق نداری به جای من تصمیم بگیری!بس نیست؟ من خودم یه آدمم و قدرت تصمیم یری دارم!هر روز فقط به امید زنده موندن می گذره!هر لحظه دلم می برزه که اینبار که میره بازم می بینمش یا نه! اگر بلایی سرش بیاد!اگر بر نگرده چی! کافیه ! من دیگه نمی تونم! ژولیت فریاد زد اما جواب دلخواهش رو نشنید : -ژولیت،ما راه بازگشتی نداریم...فقط می تونیم تا آخرش بریم... متاسفم که بهت آسیب می زنم -مگه تو خدایی؟! تمومش کن! لطفا! من دلم می خواد باهات یه زندگی آروم رو تجربه کنم عین همه کاپل های عادی! -ژولیت تو از اول می دونستی که با من بودن آرامش رو ازت میگیره، تو انتخاب کردی! -الان من مقصرم ؟! روز اولی که پاتو گذاشتی توی زندگیم و قلبمو مال خودت کردی! من مقصرم؟! -ژولیت. من. بهت. آسیب. می زنم. تو باید بری ...متاسفم ژولیت با دست های مشت شده و بغض به گلو به احمقی که از ته دل دوستش داشت نگاه کرد. دلش می خواست یک دلیل برای تنفر ازش پیدا کنه... فقط یک دلیل لعنتی! کاش بهش خیانت می کرد ! کاش بهش دروغ می گفت ! کاش یک کاری می کرد که ژولیت ازش متنفر باشه! این احمق همین الان هم برای این که ژویت آسیب نبینه داشت خودشو توی تنهایی غرق می کرد! -فکر کنم این پایان ماست نیکولاس پیشونی ژولیت رو بوسید و ازش جدا شد و پشتش رو بهش کرد و به بینهایت پیوست... #1 in roman #6 in novel #1 in action romance
You may also like
Slide 1 of 10
DARK | Complete cover
Revival Lyrics(Persian Translation) cover
Satisfaction(Minibook) cover
The Reason [persian] cover
Unexpected  cover
Those blue eyes - Zayn Malik - Complete cover
WILD ANGEL /فرشته وحشی cover
Eunoia  cover
Dark sky/Vkook cover
Hidden( translated to persian ) cover

DARK | Complete

75 parts Complete

[كتاب اول] اون پسر فكر ميكرد كه اون دختر هم مثل بقيه دخترهاست . اون دختر هم فكر ميكرد كه اون پسر بدترين كابوسشه. اما اختلاف ها باعث نزديك شدن ميشن. قسمت هاى تاريك پيدا ميشن ، و دوباره عاشق شدن ياد گرفته ميشه. ايا اون دختر ميتونه به اون پسر دست پيدا كنه؟ ايا اون پسر ميتونه گارد هاى خودش رو پايين نگه داره. خودتون ببينيد چه اتفاقى مى افته وقتى تاريكى و روشنايى با هم تركيب ميشن. [کتاب دوم] knockout در ادامه ی همین کتاب... [Persian Translation] (Harry Styles AU) copyright all rights reserved @han_rawr