[ A L I E N 2 ] " O N G O I N G " *بعد از برگشت زِد به زمین، اون تصمیم گرفت برای همیشه پیش لارا و زویی، فرزندشون بمونه. زِد با اسم و فامیلیِ زین مالیک وارد جامعه شد و تموم قدرتاش رو پنهان کرد تا خانوادش رو امن نگهداره. اما حالا دخترشون، زویی، بزرگ شده و البته که از لجبازیِ پدر و مادرش به ارث برده. اون میخواد همهی قدرتهاش رو بشناسه و برخلاف حرف لارا و زِد که میگن فعلا زوده، ازشون استفاده کنه. زویی نقشهی سفر خودش به اوستاروس رو آماده کرده و واقعا نمیدونه اونجا چه چیزی در انتظارشه...*