miracle معجزه (ترجمه)
  • Reads 18,638
  • Votes 2,527
  • Parts 12
  • Reads 18,638
  • Votes 2,527
  • Parts 12
Complete, First published Nov 07, 2017
زین و هری طلاق گرفتن و جدا از هم زندگی میکنن و پسر کوچولوشون امیدواره تو کریسمس امسال رو کنار ددی و پاپا باهم مثل یه خانواده بگذرونن
All Rights Reserved
Sign up to add miracle معجزه (ترجمه) to your library and receive updates
or
#43shortstory
Content Guidelines
You may also like
Yes Master! [Kookv_yoonmin] by lin_world_Vkook
16 parts Ongoing
⚠️هشدار: این فن فیکشن شامل صحنه های باز جنسی، روابط خشن، بی دی اس ام(BDSM)، تجاوز، الفاظ به شدت رکیک(درتی تاک) و فضای تیرست! کیم تهیونگ، برده جنسی جدید جئون جونگوک! تهیونگی که با علم کامل و خواست خودش سراغ دنیای بی دی اس ام رفته. اون برای ارضای حس سلطه پذیری که از کودکی همراهش بوده زیر نظر دو نفر از مستر های آکادمی میر مین یونگی و جانگ هوسوک آموزش دیده. ولی سوال اینه جئون جونگوک ارباب مناسبی هست؟ اون اولین سلطه گر تهیونگ نیست ولی خاص ترینشونه! جوری که دست های بزرگ و تتو خورده اش رو روی بدن پسر میکشه و طوری که تنبیهش میکنه... یا حتی دیک فوق العاده و استعداد ذاتیش توی سکس...همه و همه زندگی رو برای تهیونگ بهتر و بهتر میکنه. البته نباید فراموش کرد که زندگی پستی و بلندی داره نه؟! این پستی و بلندی با ورود پارک جیمین و برگشت دوباره مین یونگی بیشتر هم میشه! "تنها چیزی که میخوام از دهنت بشنوم بله اربابه!" "بله ارباب!" ______________________________________ 𝐍𝐚𝐦𝐞 : بله ارباب! 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : Kookv, Yoonmin, yoontae 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : BDSM, Angst, Full Smut, slice of life Writer : @lin_world
Three Veins | سه‌رگه by hanasati1485
31 parts Ongoing
بلند شد و عقب رفت، قرار نبود جواب مثبتی بگیره... _ بهم اجازه بده ثابت کنم پشیمونم... _ نمیتونی... نگاهشو به سوهو داد که بی رحمانه بهش زل زده بود، باید بیخیال می‌شد؟! محال بود... نفسی عمیقی‌ کشید و با اطمینان زمزمه کرد: _ میتونم... _ اگر حرفات تموم شد برو... ضربه های سوهو چه جسمی چه روحی درد داشت، درو باز کرد و بیرون رفت، قرار‌ نبود تسلیم شه... برمی‌گشت... دوباره برای از بین رفتن این نفرت تلاش می‌کرد. °●°●°●°●°●°●°●°●°●°●° در حالی که با جسم پر از خونش کف زمین سرد و تاریک افتاده بود، دست لرزونش رو بالا آورد و سمت پسرک دراز کرد: _ این ینی تونستم کاری کنم فراموش کنی؟ صدای تحلیل رفته‌اش چشماش رو خیس کرد: _ تونستی.... _ تونستیم دلتو بدست بیاریم؟ سرشو محکم بالا پایین کرد و دست خونی‌اش رو بین دستاش گرفت. _تونستید... 🌀فیک: سه‌رگه 🌀کاپل: چانهو، ‌کایهو، هونهو (فورسام) 🌀ژانر: خوناشام، جن، امگاورس، انگست، رمنس، فلاف، اسمات، امپرگ، فورسام 🌀تایم آپ: هفته‌ای یک پارت 🌀نویسنده: حناساطی 🌀وضعیت: در حال آپ 🌀هپی‌اند
•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇ KING ࿇•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ by MPR_FIC
12 parts Ongoing
•࿇EXO VER࿇• _"میدونم تو کی هستی...میخوای باهام چیکار کنی تو اتاقت؟" بدن بی جونش فقط کمی تونست خودش رو نگه داره و بعد از شاید فقط پنج ثانیه،به سمت زمین سنگی زیر پاهاشون سقوط کرد...اما فرمانده که میدونست دیر یا زود این اتفاق میفته،خیلی زود گرفتش و از روی زمین بلندش کرد... به سمت در و اتاق خود‌ش راه افتاد و رد نگاه وحشیش رو روی لب هاش نگه داشت.در حالی که احساس میکرد داره کنترل اعصابش رو از دست میده،با پوزخندی کثیف و طعنه آمیز جواب سؤالش رو داد: _"از چیزایی که درمورد من شنیدی و میدونی نترس...زنده نگه داشتن آدما رو هم بلدم..." ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇══════ ⋯ ══════► •࿇ | Main Cᴏᴜᴘʟᴇs : #Chanbeak - #KrisHo - #KaiSoo - #LayHun •࿇ | Sᴜʙ Cᴏᴜᴘʟᴇs : #MarkSon - #YoonMin •࿇ | Gᴇɴʀᴇ : Rᴇɴᴀɪssᴀɴᴄᴇ ʜɪsᴛᴏʀɪᴄᴀʟ ғᴀɴᴛᴀsʏ - Sᴍᴜᴛ - Aᴅᴠᴇɴᴛᴜʀᴇ - Hᴀʀᴅ - NC-17 - Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ ﹣ Aɴɢsᴛ •࿇ | Nᴏᴠᴇʟɪsᴛ : LuCifer_Mpr | ࿇• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇══════ ⋯ ══════► _ سن و تایپ MBTI کرکتر های فیکشن در زمال حال داستان : • پادشاه - کریس : 33 • ENTJ • • پادشاه - چان : 30 • ESTJ • • شاهزاده - سوهو : 19 • INTP • • شاهزاده - دی او : 18 • INFJ • • فرمانده - کای : 30 • INTP-T • • شوالیه - لی : 29 • ESTP • • شوالیه - سهون : 20 • ISTJ • • شوالیه - جکسون : 27 • ENFJ • • جاسوس - بک : 25 • INTJ • • جاسوس - مارک : 26 • ISTP •
You may also like
Slide 1 of 10
My pink snowflake cover
Yes Master! [Kookv_yoonmin] cover
Three Veins | سه‌رگه cover
my choice  cover
~KOOKV~ONESHOTES~ cover
Mania Demiurge | آفرینشگر شیدایی  cover
•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇ KING ࿇•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ cover
 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞 cover
𑁍᪥Spiraea𑁍᪥ cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover

My pink snowflake

19 parts Complete

دونه برف صورتیم جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانواده‌اش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامه‌اش و به بتا تغییر میده و رایحه‌‌ و دوران هیت‌اش و با داروهاش کنترل میکنه؛ ولی چه اتفاقی می‌افته اگه یه روز داخل بار وقتی نوشیدنی میخوره به دوران هیتش نزدیک بشه و قرص کاهنده‌اش همراهش نباشه؟ . -اون فورمون‌های لعنتیِ شیرینت و کنترل کن امگا وگرنه قول نمیدم کاری باهات نداشته باشم. Couple:vkook-namjin Genre:omegaverse-fluff-Romance-Smut